سندرم فرسودگی شغلی: علل ، علائم و درمان

سندرم فرسودگی شغلی به یک بیماری روانی که نسبت به آگاهی پزشکی نسبتاً جدید است. در این، فرسودگی شغلیهمانطور که انگلیسی قبلاً گفته است ، سوخته یا حالت مزمن خستگی در نظر گرفته شده است.

سندرم فرسودگی شغلی چیست؟

سندرم فرسودگی شغلی با خستگی عاطفی و خستگی زیاد و همچنین کمبود نشاط همراه است. سندرم فرسودگی شغلی سوخته از نظر روانشناختی یا بیش از حد سنگین و بیش از حد کار شده است ، در نتیجه بیمار مبتلا تمام علاقه خود را به زندگی حرفه ای و شخصی خود از دست می دهد و عملکرد تقریباً به طور کامل از بین رفته است. این کمرنگ شدن انگیزه و علاقه اولیه زیاد به این حرفه است که ناشی از بسیاری از ناامیدی ها یا انتظارات کاذب است. این بیماری به چند مرحله تقسیم می شود و در صورت عدم درمان صحیح ، در بدترین حالت به خودکشی بیمار ختم می شود. اغلب ، فرسودگی شغلی سندرم ناشی از شغل طولانی مدت است فشار، کار زیاد و کار زیاد بلکه انتظارات از زندگی و کار و همچنین سایر مشکلات روانی شخصی را به اشتباه تنظیم کنید رهبری به فرسودگی شغلی. از آنجا که این بیماری به ندرت منجر به افکار خودکشی می شود ، برای درمان بیماری در اسرع وقت باید به موقع با پزشک مشورت شود.

علل

در گذشته تصور می شد که سندرم فرسودگی شغلی فقط می تواند روی مشاغلی تأثیر بگذارد که به سطح بالایی نیاز دارند حجم از انگیزه برخوردار هستند و در معرض ناامیدی ها یا موقعیت های بسیاری قرار می گیرند که هیچ چیزی برای مقابله ندارند. با این حال ، کمک به مشاغلی مانند پزشکان ، پرستاران یا مربیان زندگی مانند هر شخص دیگری بیمار می شود. علت سندرم فرسودگی شغلی این است که بیمار با انگیزه فوق العاده بالایی به حرفه خود نزدیک می شود و فراموش می کند که با ناامیدی ها به درستی کنار بیاید. به ویژه معلمان اغلب تحت تأثیر فرسودگی شغلی قرار می گیرند ، زیرا انتظارات آنها از تحصیل اغلب با واقعیت در مدارس برخورد می کند. با گذشت زمان ، فشار این ناامیدی ها بر فشار بیمار افزایش می یابد سر و انگیزه خود را در این حرفه از دست می دهد ، زیرا مکانیسم های پردازش فردی وی شکست خورده یا وجود ندارند. با این حال ، سندرم فرسودگی شغلی نیز بیشتر از دیگران بر بیماران خاصی تأثیر می گذارد. افراد مبتلا به سندرم کمکی شناخته شده ، ADHD یا روان رنجوری به گروه مخاطره آمیز تعلق دارد و بیشتر از سایر افراد در یک موقعیت شغلی یا زندگی چالش برانگیز به آن مبتلا می شوند.

علائم ، شکایات و علائم

در ادامه فقط علائم جسمی فرسودگی شغلی ذکر شده است. اینها می توانند در اشکال و شدتهای بسیار متفاوتی رخ دهند. علاوه بر علائم جسمی ، بلکه به ویژه شکایات روانشناختی برای تشخیص سندرم فرسودگی از اهمیت اساسی برخوردار است. از جمله مهمتر از همه ، اعتماد به نفس پایین ، نارضایتی عمومی در محل کار ، احساس مداوم فشار و اندوه علاوه بر این ، افراد مبتلا نیز از بی حالی رنج می برند و ذوق زندگی خود را از دست می دهند. سندرم فرسودگی شغلی از علائم مختلفی تشکیل شده است که همیشه به طور همزمان اتفاق نمی افتد. بلکه ترکیبی از شکایات مختلفی است که فرد مبتلا را رنج می دهد و در طی بیماری شدت می یابد. به عنوان مثال ، در آغاز ، تقاضاهای بیش از حد ادراک شده و واقعی در مقابل وظایف پیش رو وجود دارد. این منجر به فرسودگی جسمی و روحی می شود فشار. با این وجود ، فرد آسیب دیده برای جلب رضایت از محیط خود برای انجام کار تحت فشار قرار می گیرد. با این وجود عملکرد کافی مشاهده نمی شود و در طی فرسودگی شغلی اغلب توسط شخص مبتلا تصور می شود که این به خود او بستگی دارد. مکانیسم های پاداش و شناخت عملکرد دیگر کافی شناخته نمی شوند. عزت نفس می تواند رنج ببرد و افسردگی میتواند نتیجه دهد. احساس دائمی فرسودگی در نهایت منجر به کمبود رانندگی و عدم تمایل به مقابله با چالش ها می شود. این احساس گاهی اوقات زندگی روزمره را نیز تحت تأثیر قرار می دهد ، به طوری که مبتلایان نیز از نیازهای خود غافل می شوند. در برخی موارد ، از زندگی اجتماعی غفلت می شود. مشکلات خواب و استرس علائم جسمی را شامل می شود ، از جمله بیماری های گوارشی و درد. با این وجود ، توانایی دادن به خودی شکسته نمی شود ، زیرا فرض بر این است که عملکرد شخص به سادگی ناکافی است. همه علائم تقویت می شوند و وضعیت روانی به طور مداوم بدتر می شود. نتیجه نهایی ناامیدی و از خودگذشتگی است. یک سندرم فرسودگی شدید گاهی با تمایل به خودکشی پایان می یابد. علائم استرس دائمی در ترکیب با فشار خود تحمیل شده برای انجام است. مبتلایان برای اثبات چیزی به خود و اطرافیان خود به راحتی با وجود رنج و درد خود ادامه می دهند. توانایی تشخیص حدود خود فرد از بین می رود.

دوره

علائم سندرم فرسودگی شغلی در ابتدا انگیزه ای بیش از حد است ، همراه با عدم توانایی شناخت و تصدیق شکست ها به همین ترتیب. این در حالی است که بیمار خود را فدای کار می کند و این اولین علامت هشدار دهنده است. در ابتدای بیماری ، او احساس غیرقابل جایگزینی می کند ، تقریبأ تقاضای کمال گرایی از خود و از دیگران دارد. بیمار با این رفتار به ظاهر کمال طلبانه همکاران را می ترساند. علاوه بر این ، او متقاعد شده است که به آرمان های خود عمل کند. با گذشت زمان ، عملکرد کاهش می یابد و انگیزه کاهش می یابد ، فقط کار کسل کننده بدون جستجوی ارتباط اجتماعی با همکاران انجام می شود. در عوض ، سرزنش مشاهده می شود ، که واکنش عاطفی نهایی بیمار است. با پیشرفت سندرم فرسودگی شغلی ، خانواده و دوستان نیز مورد غفلت قرار می گیرند ، بیمار کنار می رود و در مورد زندگی قبلی و جایگاه خود در آن تردید ایجاد می کند. سرانجام ، سندرم فرسودگی شغلی به حدی می رسد که بیمار قادر به کار نیست و در بدترین حالت حتی ممکن است خودکشی کند.

عوارض

بسته به وضعیت روحی و جسمی فرد مبتلا ، سندرم فرسودگی شغلی مختلفی می تواند رخ دهد. در اینجا نیز بین زن و مرد تفاوت وجود دارد. به طور معمول ، عوارضی در سندرم فرسودگی شغلی رخ می دهد که رهبری تا خستگی شدید فرد. این فرسودگی می تواند آنقدر شدید باشد که منجر به ناتوانی در کار شود. در بدترین حالت ، سندرم فرسودگی منجر به خودکشی می شود ، اگرچه این نسبتاً نادر است. در بیشتر موارد ، بیمار احساس خستگی و تنش زیادی می کند. این تنش نه تنها از نظر جسمی ، بلکه از نظر روانی نیز قابل تفسیر است. بیماران به همان اندازه ناتوان ، خسته ، ضعیف و متشنج هستند. کمبود رانندگی نیز یکی از علائم رایج فرسودگی شغلی بود. بدون درمان ، علائم شدت می یابد و در نتیجه باعث بی تفاوتی نسبت به افراد دیگر و موفقیت می شود. یک نگرش بدبینانه به همین دفعات اتفاق می افتد. به عنوان یک قاعده ، تجربیات عدم موفقیت علائم فرسودگی شغلی را تشدید می کند. درمان معمولاً در سطح روانشناختی انجام می شود و همیشه باید توسط یک روانشناس انجام شود. با این حال ، سندرم فرسودگی شغلی ویژگی های جسمی بدن را نیز ضعیف می کند ، به همین دلیل فعالیت های ورزشی نیز بخشی از این موارد هستند درمان. بیشتر اوقات ، درمان با یک روانشناس موفق است و منجر به مبارزه با سندرم فرسودگی شغلی می شود. با این حال ، موفقیت به شدت به اراده فرد مبتلا بستگی دارد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

ناراحتی ، احساس بی حالی یا فرسودگی ناشی از ورزش حتی در افراد سالم نیز طبیعی است. سوال در مورد اینکه آیا و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنیم به مدت زمان و شدت علائم بستگی دارد. حداکثر درصورتی که پیاده روی روزانه برای کار حداقل برای دو هفته غیرقابل تحمل به نظر می رسد و فرد دیگر قادر به قطع و استراحت نیست باید با پزشک مشورت شود. در این شرط، یکی در حال حاضر بسیار نزدیک به شکست است. تغییر در زندگی روزمره باید فوراً آغاز شود. برای بحث اولیه می توان با پزشک خانواده مشورت کرد. اگر به نظر می رسد این موضوع بیش از حد بر روی دلایل جسمی تمرکز دارد ، باید با یک متخصص مشورت شود. در صورت تمایل ، پزشک خانواده می تواند بیمار را به روانشناس یا روانپزشک. سپس روانشناس می تواند به عنوان بخشی از بحران کمک کند روان درمانی. روانپزشک، به نوبه خود ، داروهایی را تجویز می کند که دارای اثر حمایتی بوده و در برابر استرس به شما کمک می کنند اختلالات خواب و احتمالا افسردگی.

درمان و درمان

در ابتدا مهم این درمان ، آگاهی دقیق از دلایل سندرم فرسودگی شغلی است. برخی از بیماران صرفاً به دلیل شغلشان به این بیماری مبتلا می شوند ، در حالی که در برخی دیگر روانشناسی اساسی وجود دارد شرط که به بیماری کمک کرده است. سندرم فرسودگی شغلی در مراحل اولیه خود گاهی اوقات خودبه خود و با حداقل تغییر بهبود می یابد. تغییر رئیس ، شغل جدید یا جبران شرایط استرس زا می تواند اطمینان حاصل کند که سندرم فرسودگی شغلی کاهش می یابد. با این حال ، در مراحل پیشرفته ، بیمار نیاز به کمک حرفه ای دارد. درمان سندرم فرسودگی شغلی در ابتدا شامل حذف بیمار از شرایط استرس زا و مرخصی دادن به او ، معمولاً در یک کلینیک تخصصی است. در همین حال ، مشکلات فردی وی که منجر به سندرم فرسودگی شغلی شده است ، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. پس از ترخیص از کلینیک ، وی بیشتر دریافت می کند روان درمانی، توسط روانشناس معاینه می شود و هدفمند دریافت می کند مربیگری.

چشم انداز و پیش آگهی

سندرم فرسودگی شغلی اخیراً مانند چند بیماری روانی دیگر مورد توجه قرار گرفته است ، زیرا افراد بیشتری از آن رنج می برند و اکنون اغلب به موقع تشخیص داده می شود. این در تأثیرگذاری در پیش آگهی مهم است ، زیرا سندرم فرسودگی شغلی که بلافاصله شناسایی و درمان می شود ، می تواند نسبتاً سریع و راحت درمان شود. در بهترین حالت ، بیمار مبتلا فقط به یک دوره کوتاه مدت نیاز دارد روان درمانی، احتمالاً یک اقامت کوتاه مدت بستری و بسته به شرط، خفیف موثر است داروهای روانگردان. این مزیت این است که از دست دادن کار کم است و همچنین اینکه داروهای استفاده می شود احتمالاً به خوبی تحمل می شود و لازم نیست به مدت طولانی مصرف شود - در صورت وجود. از طرف دیگر ، یک سندرم فرسودگی شغلی تشخیص داده نشده ، به طور پیوسته ایجاد می شود و تمام عواقب آن را برای فرد مبتلا ایجاد می کند. او اغلب عادت های زندگی خود را تغییر می دهد و سازوکارهای جدید و ناسالم برای کنار آمدن با استرس زندگی روزمره خود ایجاد می کند. این امر در درجه اول می تواند روابط بین فردی را از بین ببرد ، اما سازوکار مقابله ای نیز می تواند عواقب جسمی داشته باشد. در دوره های به خصوص شدید ، سندرم فرسودگی شغلی تا حدی ایجاد می شود که بیمار دیگر قادر به انجام کاری نیست ، نمی تواند از عهده زندگی روزمره برآید ، افکار خودکشی در آنها ایجاد می شود و در بدترین حالت آنها را عملی می کند یا سعی در انجام آن دارد. چنین موارد پیشرفته سندرم فرسودگی شغلی دیگر به سرعت قابل درمان نیست و معمولاً با چند ماه ماندن در بیمارستان بستری می شود ناتوانی شغلی و استفاده ازمقدار دارو.

مراقبت پس از آن

در مورد سندرم فرسودگی شغلی ، پیشگیری حتی از مراقبت های بعدی نیز مهمتر است. اما پس از بروز سندرم خستگی ، فرد مبتلا را نمی توان پس از آن دوباره به فعالیت بازگرداند. مراقبت و پیگیری منظم مطلوب خواهد بود. تغییر زندگی معیارهای ممکن است لازم باشد شروع شود - مانند اینکه کار را به نصف کاهش دهید به نفع سالم ماندن. با این حال ، شکلی که - و آیا اصلاً - مراقبت های پیگیری ارائه می شود متفاوت است. غالباً ، به محض اینکه بیمار از بازتوانی جان سالم به در برد ، وی کاملاً قادر به کار مجدد است. با این وجود ، بدون ریشه یابی سندرم فرسودگی شغلی ، عوامل استرس زا را نمی توان از بین برد یا تغییر داد. از این رو، مربیگری پیروی از درمان واقعی می تواند یک رویکرد مراقبت از خدمات پس از درمان باشد. حمایت روانی در سال بعد از اقامت در بیمارستان ، فرد مبتلا را در زندگی روزمره او همراهی می کند. این امر به ایجاد تنظیمات رفتاری یا تصمیم گیری در مورد حرفه دیگری کمک می کند. مشکل این است که چنین مراقبت های بعدی معیارهای اغلب مجبور به تأمین مالی خود هستند. واقعی درمان سندرم فرسودگی شغلی اغلب فقط تا آنجا که بازگرداندن ظرفیت عملکردی گسترش می یابد. گزینه دیگر برای مراقبت های بعدی ، درمان توسط یک پزشک جایگزین ، ایده آل با آموزش روانشناسی است. در اینجا ، حمایت جسمی می تواند با حمایت روانی ترکیب شود. گروه های خودیاری نیز احتمال دیگری است. در اینجا ، افراد مبتلا به تبادل نظر می پردازند و با مشکلات روزمره از یکدیگر حمایت می کنند.

داروهای خانگی و گیاهان ضد اختلالات عصبی

  • 10 قطره سنبل الطیب تنتور شب در یک لیوان ولرم حل می شود آب، در دراز مدت ذهن ، روح و بدن را آرام می کند. با این حال ، اثرات آرام بخشی نیز می تواند تا دو هفته طول بکشد. اما برای این مدت نیز بیشتر طول می کشد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

مبتلایان به سندرم فرسودگی شغلی معمولاً از یک بار سنگین رنج می برند و به سختی می توانند راهی برای آرامش پیدا کنند. کسانی که از سندرم فرسودگی شغلی رنج می برند باید از پزشکان و متخصصان درمان کمک بگیرند و علاوه بر این ، نکات مفیدی را برای کمک به خود دنبال کنند. در زندگی روزمره مبتلایان ، تمرین بسیار مهم است بهداشت روان به طور منظم. با بهداشت روان، ذهن و روح را می توان پاک کرد تا روح بتواند نفس راحتی بکشد و بی خیال شود. در مورد سندرم فرسودگی شغلی ، همیشه باید تغییر رفتار را در زندگی روزمره جستجو کرد. از طریق وقت استراحت شخصی ، کاهش ساعات کار ، از سرگیری سرگرمی ها و موارد دیگر معیارهای، فرد باید دوباره وقت بیشتری برای خود بگیرد تا بتواند دوباره احساس بهتری داشته باشد و مرکز خود را پیدا کند. با تمدد اعصاب روشها می توانند حتی در مواقع طوفانی ذهن خود را آرام کنند و تنش و تحریک درونی را کاهش دهند. علاوه بر این ، سبک زندگی فعال با ورزش کافی نیز توصیه می شود. ورزش ، مانند آهسته دویدن، دوچرخه سواری یا شنا، موفق هستند تعادل به زندگی روزمره کمک می کند و استرس زندگی روزمره را کاهش می دهد. تناسب اندام آموزش می تواند منابع جسمی افراد آسیب دیده را تقویت کرده و در نتیجه باعث بهبود تصویر بدن و اعتماد به نفس آنها شود. سالم و متعادل رژیم غذایی تأمین کافی مواد مغذی به بدن و در نتیجه از نظر جسمی نیز تثبیت می شود.