هرمافروودیتیسم

هرمافرودیتیسم ، که هرمافرودیتیسم یا هرمافرودیتیسم نیز نامیده می شود ، به افرادی گفته می شود که نمی توان از نظر ژنتیکی ، آناتومیکی یا هورمونی به وضوح به یک جنس اختصاص داد. اما امروزه اصطلاح بین جنسیتی بیشتر برای این پدیده پزشکی استفاده می شود. بین جنسیت به اختلالات تمایز جنسی تعلق دارد. انستیتوی اسناد و اطلاعات پزشکی آلمان (DIMDI) (ICD-10-GM-2018) این فرم را در فصل 17 (ناهنجاری های مادرزادی ، ناهنجاری ها و ناهنجاری های کروموزومی) طبقه بندی می کند و همچنین ناهنجاری های مادرزادی اندام های دستگاه تناسلی ، به ویژه یک جنس نامشخص و هدرمودرودیت شبه. افراد مبتلا معمولاً اصطلاح پزشکی آسیب شناس را برای این اختلال رد می کنند.

هرمافرودیتیسم چیست؟

هرمافرودیت ها افرادی با ویژگی های مبهم جنسی هستند. در بیشتر موارد ، اندام تناسلی هرمافرودیت به طور غیر طبیعی شکل گرفته است. در هرمافرودیتیسم روانشناختی ، اگرچه از نظر جسمی رابطه جنسی دوگانه وجود ندارد ، اما فرد مبتلا نمی تواند تنها با یک جنسیت شناخته شود. یکی همچنین از جنسیت سوم صحبت می کند. در شبه هرمافرودیتیسم ، جنس کروموزومی و دستگاه تناسلی داخلی با جنس خارجی یا دستگاه تناسلی خارجی و اندام های جنسی ثانویه مطابقت ندارد. شبه ههرمافرودیتیسم با مفهوم آندروژنی ارتباط نزدیک دارد. یک شبه حرارتی گرایی مرد و زن وجود دارد. در فرم مذکر ، جنس داخلی مرد است ، اما جنس خارجی زن است. در شبه حرارتی گرایی زنان ، برعکس است.

علل

رابطه جنسی مبهم در بدن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال ، تغییر کروموزومی ، یعنی تغییر یافته کروموزوم، می تواند منجر به بین جنسیت شود. اختلالات کروموزومی شناخته شده مرتبط با هرمافرودیتیسم هستند سندرم کلاینفلتر با ظاهر مردانه و سندرم ترنر با ظاهری زنانه. یک تنوع غدد جنسی نیز قابل تصور است. در این حالت ، یک اختلال رشد در غدد جنسی وجود دارد. غدد جنسی غدد جنسی هستند که در آنها رابطه جنسی دارند هورمون و سلولهای زایا تولید می شوند. در مردان اینها هستند بیضه ها، در زنان تخمدان. اگر غدد جنسی غایب باشند یا کاملاً غیرفعال باشند ، به این حالت آگونادیسم می گویند. همچنین یک شکل گیری جزئی نیز می تواند رهبری به بین جنسیت غدد جنسی نوار که به اندازه کافی رشد نکرده اند قادر به تولید جنس کافی نیستند هورمون. اگر غده جنسی عملکرد بیضه و تخمدان را با هم ترکیب کرده و هر دو را تولید کند تخم مرغ و نطفه، این تخمک نامیده می شود. سایر دلایل هرمافرودیتیسم اختلالات هورمونی است. اینها می توانند کروموزومی یا غیر جنسی باشند. نقص آنزیم یا کلیه اختلالات نیز می تواند رهبری به عدم تعادل در هورمون.

علائم ، شکایات و علائم

علل بین جنسیتی به همان اندازه متنوع است ، نمودهای آن نیز متنوع است. علاوه بر 22 جفت از کروموزوم، مردان معمولاً یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند. از طرف دیگر ، زنان دارای دو X هستند کروموزوم. اگر در طی یک اشتباه رخ دهد نطفه تولید و اسپرم بدون کروموزوم X و Y تخمک را بارور می کند ، افراد به اصطلاح X0 رشد می کنند. بنابراین این افراد یک کروموزوم جنسی را از دست داده اند. از آنجا که کروموزوم X وجود دارد ، افراد X0 به ماده تبدیل می شوند. با این حال ، این ماده ها عقیم هستند و نمی توانند بچه دار شوند. این شرط نامیده میشود سندرم ترنر. سندرم کلاینفلتر بیشتر اتفاق می افتد. در این حالت ، کروموزومهای جنسی در طی زمان جدا نشده اند نطفه بلوغ و پدر دو کروموزوم جنسی به کودک ارث برده است. همراه با کروموزوم جنسی ارثی مادر ، کودک اکنون دارای دو کروموزوم X و یک کروموزوم Y است. به دلیل کروموزوم Y غالب ، کودکان مذکر هستند اما از کم بودن رنج می برند تستوسترون سطح به دلیل کروموزوم X دوم است. این امر منجر به بیضه های کوچک و عدم توانایی در بارداری می شود. با این حال ، در بسیاری از بیماران کلاینفلتر ، علائم نسبتاً خفیف بوده و اغلب مورد توجه قرار نمی گیرند. اگر مجموعه کروموزوم ها نرمال باشد و فرد مبتلا به اصطلاح از مقاومت آندروژن ناکافی رنج ببرد ، یعنی کاهش اثر هورمون های جنسی مردانه ، کاهش ریش و بدن مو همچنین ناباروری نتیجه هستند. در صورت مقاومت کامل به آندروژن ، هیچ اندام جنسی مرد قابل مشاهده ای ایجاد نمی شود. بیضه ها در داخل بدن باقی می مانند ، واژن از خارج قابل مشاهده است اما لوله های فالوپ و رحم وجود ندارد. افراد مبتلا به عنوان دختر درک می شوند. این تشخیص معمولاً به عنوان یک یافته اتفاقی انجام می شود.

تشخیص

اگر سو of ظن به اختلال در تمایز جنسیت وجود دارد ، معاینات مختلف از خون انجام می شود اول ، وضعیت هورمون تعیین می شود ، و دوم ، بررسی مجموعه کروموزوم ها انجام می شود. علاوه بر این ، ناحیه شکم و لگن توسط بررسی می شود سونوگرافی. در اینجا ، به وجود یا عدم وجود توجه می شود رحم و تخمدان. با کمک یک اشعه ایکس، می توان از ژنیتوگرام برای تعیین وجود واژن استفاده کرد. در بعضی موارد ، الف بیوپسی از غدد جنسي لازم است تا مشخص شود كه چه بافتهايي در غدد جنسي وجود دارد. این معاینه تحت انجام می شود بیهوشی در بیمارستان. همچنین می توان از روش های تشخیصی برای ایجاد پیش آگهی در مورد باروری یا باروری افراد مبتلا استفاده کرد.

عوارض

به دلیل هرمافرودیتیسم ، در برخی موارد شکایت های مختلف روحی و جسمی وجود دارد. در بیشتر موارد ، مردان از ناتوانی عمومی در بارداری رنج می برند. در حال حاضر این مشکل قابل درمان نیست ، بنابراین مبتلایان در طول زندگی خود از این شکایت رنج می برند. علاوه بر این ، ویژگی های زنانه در مردان وجود دارد ، به طوری که به عنوان مثال رشد ریش کاهش می یابد یا همچنین بیضه ها اندازه کوچکی دارند غیر معمول نیست که بیماران را با یک دختر یا یک زن اشتباه می گیرند. این رفتار می تواند تأثیر فوق العاده منفی بر کیفیت زندگی داشته باشد و به ندرت اتفاق نخواهد افتاد رهبری به شکایات روانشناختی و افسردگی. زندگی روزمره پس از آن برای فرد مبتلا به هرمافرودیتیسم بسیار دشوار می شود. درمان هرمافرودیتیسم منجر به عوارض بعدی نمی شود. در اکثر موارد ، جبران علائم هرمافرودیتیسم با کمک هورمون ها امکان پذیر است. به همین ترتیب ، والدین می توانند جنسیتی را برای فرزند خود انتخاب کنند که در بدو تولد به وضوح مشخص نباشد. متأسفانه ، اغلب کودکان آزار و اذیت و طرد و طرد اجتماعی را تجربه می کنند. این شکایات همچنین توسط روانشناس قابل بررسی و درمان است. هرمافرودیتیسم منجر به کاهش امید به زندگی نمی شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

به عنوان یک قاعده ، برای تشخیص در هرمافرودیتیسم مراجعه به پزشک لازم نیست ، زیرا شرط بلافاصله پس از تولد یا حتی قبل از تولد قابل تشخیص است. با این حال ، مبتلایان به آن وابسته هستند درمان و درمان ، به ویژه در آغاز زندگی آنها ، برای کاهش علائم. در صورت بروز علایم به طور کلی باید با پزشک مشورت شود درمان. مراجعه به پزشک به ویژه در صورت عدم توانایی در بارداری ضروری است. اگر هرمافرودیتیسم بلافاصله پس از تولد ، اما بعداً در زندگی تشخیص داده نشود ، باید با پزشک مشورت شود. در این حالت علائم را می توان با مداخله جراحی یا با کمک هورمون ها نیز درمان کرد. علاوه بر این ، بسیاری از بیماران نیز به دلیل هرمافرودیتیسم از شکایت های روانی رنج می برند و بنابراین به درمان روانی نیاز دارند. در اینجا ، تشخیص و درمان به موقع همیشه تأثیر مثبت بر روند بعدی دارد و می تواند از عوارض مختلف جلوگیری کند.

درمان و درمان

اگر از سال 1960 اختلالی در تمایز جنسیتی در کودکان تشخیص داده شود ، جراحی تغییر جنسیت غالباً اندکی پس از تولد انجام می شود. این معمولاً با درمان هورمونی همراه بود. این پیامدهای شدیدی داشت و اغلب منجر به آن شد ناباروری بعد ها. اطلاعات پزشکی غالباً ناکافی بودند و انجام اقدامات همیشه ضروری نبود. امروزه مداخلات جراحی برای تنظیم جنسیت کاملاً انتقادی دیده می شود. در صورت عدم ابهام جنسیتی ، والدین حق انتخاب جنسیت فرزند خود را دارند. از سال 2009 امکان دریافت شناسنامه بدون جنسیت ثبت شده وجود دارد. این بدان معناست که والدین مبتلا به اختلال شناخته شده لازم نیست بلافاصله پس از تولد در مورد جنسیت تصمیم بگیرند و می توانند بعداً به فرزندشان اجازه تصمیم گیری دهند. امروزه روشهای درمانی بسیار فردی تر از روشهای 1960 و 1970 است. تمرکز بر روی جذب آناتومیکی نیست ، بلکه بیشتر به رفتار روانی افراد آسیب دیده با شرایط جسمی آنها توجه دارد. بسیاری از افراد بین جنسیتی برای این واقعیت می جنگند که بین جنسیت آنها دیگر به عنوان یک بیماری تلقی نمی شود بلکه به عنوان تنوع رشد طبیعی جنسیت تلقی می شود.درمان توسط آنها به عنوان كمك در نظر گرفته نمی شود ، بلكه به عنوان تبعیض تلقی می شود

چشم انداز و پیش آگهی

هرمافرودیتیسم برای زندگی بدون درمان ادامه دارد. در انسان ، هرمافرودیتیسم واقعی وجود ندارد ، اما اصطلاحاً هرمافرودیتیسم شبه وجود دارد. از آنجا که موارد نادر همیشه بسیار منفرد هستند ، باید به طور موردی تصمیم گیری شود که آیا درمان اصلاً ضروری و مفید است. در بیشتر موارد ، تا سالهای نوجوانی یا بزرگسالی تشخیص داده می شود که موردی از هرمافرودیتیسم وجود دارد ، بنابراین ویژگی های جنسی از مدت ها قبل شکل گرفته است و فرد همچنین احساس می کند که به یکی از آنها تعلق دارد. ارتباط جنسی. اگر بیمار با جنسیت بیولوژیکی خود را شناسایی نکند ، درمان می تواند مفید باشد. سپس می توان در نظر گرفت که آیا تغییر جنسیت جزئی یا کامل می تواند رنج را کاهش دهد. از طرف دیگر ، اگر بیمار احساس کند که متعلق به جنسیتی است که به او اختصاص داده شده است ، ممکن است استفاده از جراحی و دارویی مفید باشد معیارهای تا خصوصیات جنس بیولوژیک دیگر را قهقرا کند. اگر اندام های جنسی خارجی یا داخلی اشکال غیرمعمولی داشته باشند ، بسته به ضرورت با جراحی اصلاح می شود. غالباً این تنها سطح هورمونهای جنس مخالف را کاهش می دهد ، بنابراین درمان هورمونی در مدت زمان کوتاهی کافی است. این می تواند به توسعه خصوصیات جنس واقعی در شبه هرمافرودیت گرایی کمک کند. با این حال ، هرچه دیرتر هرمافرودیتیسم (شبه) شناخته شود ، تأثیرگذاری در توسعه دشوارتر می شود.

پیشگیری

از بین جنسیت نمی توان جلوگیری کرد ، زیرا در بسیاری از موارد یک اختلال ارثی در رشد جنسی است.

مراقبت پس از آن

در هرمافرودیتیسم معمولاً هیچ گزینه مستقیم یا معیارهای از مراقبت های بعدی در دسترس فرد مبتلا در این حالت ، بیمار ابتدا به یک تشخیص و درمان جامع وابسته است. با این حال ، همیشه نمی توان علائم را به طور کامل کاهش داد. فقط در چند مورد مداخلات جراحی امکان پذیر است که جنس مشخصی را به فرد مبتلا اختصاص دهد. در اکثر موارد ، جراحی جامع بلافاصله پس از تولد برای کاهش علائم انجام می شود. بنابراین ، تشخیص زودرس بیماری توسط علائم مربوطه نیز در پیش زمینه است. پس از عمل ، بیماران به مصرف دارو ، عمدتا هورمون ، وابسته هستند. در نتیجه ، اندام های جنسی کاملاً رشد کرده اند. به ویژه والدین باید به مصرف صحیح و منظم داروها توجه داشته باشند تا علائم کاملاً برطرف شود. به عنوان یک قاعده ، درمان روانشناختی نیز در هرمافرودیتیسم ضروری است. این کار باید در مراحل اولیه آغاز شود. حمایت از خانواده ، اقوام و دوستان بیمار نیز بسیار مهم است. اقوام باید بیماری را درک کنند و به روش صحیح با بیمار برخورد کنند. امید به زندگی فرد مبتلا با هرمافرودیتیسم کاهش نمی یابد.

این همان کاری است که می توانید خودتان انجام دهید

رابطه بین جنسیتی با خصوصیات جنسی ، جسمی و روانی او اغلب به محیط فرهنگی اجتماعی او بستگی دارد و به ندرت به تاریخچه پزشکی. برای چندین دهه ، صف آرایی های برگشت ناپذیر اندکی پس از تولد یا در دوران نوزادی انجام شد که بعداً منجر به مشکلات جدی در یافتن هویت برای برخی از افراد آسیب دیده شد. همین امر در مورد هورمون نیز صدق می کند حکومت. در نتیجه آسیب شناسی هرمافرودیتیسم بدون حضور a سلامت شکایت باید در اصل مورد سال قرار گیرد. افراد بین جنسی ، که عملکردهای بدنی آنها ، در صورت لزوم جدا از توانایی تولید مثل ، به دلیل ویژگیهای جنسی کم و بیش مشخص آنها محدود یا به سختی محدود نمی شوند ، از نظر هویت جنسیتی افراد سالم طبیعی هستند. (و همچنین بین جنسیت هایی وجود دارند که علی رغم ویژگی های جنسی خود احساس "مرد" یا "زن" می کنند و به "جنس سوم" تعلق ندارند ، که باعث می شود آنها "مرد" یا "زن" نیز باشند). با این حال ، از آنجا که آنها ممکن است عجیب و غریب تلقی شوند ، به ویژه در محافل غیر جنسیتی ، علی رغم عادی بودن بین جنسیتی که به آنها نسبت داده می شود ، بسیاری از آنها هویت واقعی جنسیت خود را - متعلق به "جنس سوم" - در کار و غیره مخفی نگه می دارند گروه های خودیاری منطقه ای و بین منطقه ای امکان تبادل با دیگران را فراهم می کنند. علاوه بر این ، مطالعه در مورد شناخت هرمافرودیت در زمانها و فرهنگهای دیگر می تواند هنگام برخورد با جنسیت خود غنی سازی کند. به عنوان مثال ، در افسانه های مبدا بودایی سه جنس وجود دارد. از دیدگاه حقوقی ، رهایی افراد بین جنسی همچنان در حرکت است. در 8 نوامبر 2017 ، دادگاه قانون اساسی فدرال در کارلسروهه حکم داد که باید به افراد بین جنسیت "هویت مثبت" اعطا شود - یعنی نه فقط انتخاب "مرد" و "زن".