بیماری Meulengracht

زمینه

ارگانیسم انسان سازوکارهای مختلفی برای متابولیسم مواد درون زا و خارجی دارد. یکی از این مکانیسم ها است گلوکورونیداسیون، که در درجه اول در رخ می دهد کبد. در این فرایند ، آنزیم ها از خانواده فوقانی UDP-glucuronosyltransferases (UGT) یک مولکول اسید گلوکورونیک را از اسید UDP-glucuronic به زیرلایه منتقل می کند. با استفاده از استامینوفن به عنوان مثال ، الکل, فنل ها, اسیدهای کربوکسیلیک, آمین ها و تیولها به عنوان بسترهای واکنش پذیرفته می شوند. علاوه بر بسترهای درون زا مانند بیلی روبین, صفرا اسیدها, تیروکسین، استروئیدها و ویتامین ها، بسیاری از عوامل دارویی نیز گلوکورونید می شوند. هدف از این واکنش متابولیکی غیرفعال سازی بسترها و ساخت آنها است آبقابل حل شدن است تا بتواند بهتر توسط دفع شود کبد و کلیه.

نشانه ها

بیماری Meulengracht (مترادف: سندرم گیلبرت) یک هیپربیلی روبینمی غیر ملتحمه خفیف است که در 3٪ تا 10٪ از جمعیت رخ می دهد. به صورت مرتفع ظاهر می شود خون بیلی روبین سطح و می تواند منجر به زردی با زرد شدن پوست و چشم ها ، که می تواند افراد و اعضای خانواده را قبل از تشخیص به شدت هشدار دهد. برخلاف سندرم کریگلر-نجار ، که شدید است ، بیماری Meulengracht در بیشتر نشریات به عنوان خوش خیم ، بدون علامت و بدون عارضه توصیف شده است. با این حال ، این سندرم با شکایات غیر اختصاصی متعددی مانند خستگی، اختلالات خلقی ، اختلالات گوارشی ، سردرد و پایین تر درد شکم، که ممکن است کیفیت زندگی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین ممکن است در موارد جداگانه به طور کلی بی ضرر نباشد ، به طور کلی تصور می شود. ما نمی دانیم که رابطه بین این علائم و بیماری چقدر از نظر علمی به اثبات رسیده است.

علل

علت سندرم گیلبرت کاهش فعالیت آنزیمی UDP-glucuronosyltransferase UGT1A1 است. این منجر به ناکافی بودن می شود گلوکورونیداسیون از محصول تخریب هم؛ بیلی روبین و باعث کاهش دفع از طریق صفرا. نتیجه افزایش غلظت بیلی روبین در است خون و در بعضی موارد زردی. در این حالت بیلی روبین غیر کونژوگه (اصطلاحاً غیر مستقیم) افزایش می یابد. UGT1A1 تنها ایزوآنزیمی است که بیلی روبین را متصل می کند. غلظت بیلی روبین ممکن است در طول افزایش یابد خشک دهن، فعالیت بدنی، فشار، بیماری ، و قاعدگی، بنابراین افزایش می یابد زردی. بیلی روبین محصول تجزیه هم است که عمدتا در هنگام تجزیه قرمز تولید می شود خون سلول ها. میوگلوبین در عضله و برخی دیگر آنزیم ها همچنین حاوی هم است. علت عمیق این سندرم ، انواع ژن است. مشهورترین نوع آن است که در آن دو نوکلئوتید اضافی TA در پروموتر قرار می گیرد. این منجر به کاهش رونویسی تا 70٪ می شود. علاوه بر این ، سایر عوامل ژنتیکی یا اکتسابی نیز ممکن است در این امر نقش داشته باشند.

تشخیص های افتراقی

مهمترین معیار تشخیصی افزایش بیلی روبین سرم است که اغلب به طور اتفاقی در طی a کشف می شود آزمایش خون. بسیاری کبد بیماری ها می توانند باعث زردی شوند و در هنگام تشخیص باید کنار گذاشته شوند.

اهمیت دارویی

از آنجا که عوامل دارویی نیز از طریق UGT1A1 متصل شده و غیرفعال می شوند ، در صورت مهار تخریب ، می توان افزایش غلظت پلاسما را انتظار داشت. اگر این یک مسیر مهم متابولیکی است ، عوارض جانبی ممکن است نتیجه بگیرد. با این حال ، این پدیده به اندازه کافی مورد مطالعه قرار نگرفته است. زیرلایه های UGT1A1 شامل ، به عنوان مثال ، آتورواستاتین, بوپرنورفین, استرادیول, اتیلن استرادیول, گمفیبروزیل, ایبوپروفن, ایندیناویر، یک متابولیت از ایرینوتکان, کتوپروفنو سیمواستاتین. پاراستامول با توجه به اطلاعات دارو ، در سندرم گیلبرت منع مصرف دارد ، زیرا متابولیت سمی کبد NAPQI به دلیل ناکافی بودن می تواند بیشتر تشکیل شود گلوکورونیداسیون. با این حال ، ارتباط بالینی بحث برانگیز است. از طرف دیگر ، مسمومیت سیتوستاتیک و پیش دارو نسبتاً بلامنازع است ایرینوتکان در بیماران مبتلا به سندرم گیلبرت افزایش می یابد زیرا متابولیت اصلی SN-38 به متابولیت های آتوکسیک گلوکورونید می شود. مقدار باید کاهش یابد و شمارش خون کنترل شود. ایرینوتان برای درمان متاستاتیک تأیید شده است روده بزرگ سرطان. عواملي كه به جاي گلوكورونيداسيون غيرفعال مي شوند نادر هستند. در چنین حالتی ، از آنجا که متابولیت فعال به اندازه کافی تشکیل نشده است ، انتظار می رود که اثر آن کاهش یابد. از آنجا که زن بیوتیک های جهش زا نیز توسط گلوکورونیداسیون سم زدایی می شوند ، احتمال دارد که ارگانیسم بیشتر در معرض آنها قرار گیرد. سرانجام ، نشان داده شده است که عوامل مهار کننده فعالیت UGT1A1 ، مانند مهارکننده های پروتئاز HIV آتازاناویر و ایندیناویر، می تواند هیپربیلی روبینمی را تشدید یا حتی القا کند.

درمان دارویی

معمولاً هیچ درمانی تجویز نمی شود زیرا شرط خوش خیم محسوب می شود. عوامل ذکر شده (خشک دهن، ورزش، فشار) می تواند تا حدی تحت تأثیر قرار گیرد. القا کننده های آنزیم ممکن است برای درمان دارویی در نظر گرفته شود. به طور منظم گرفته شده است مقدار of فنوباربیتال هیپربیلی روبینمی را کاهش می دهد (دوز روزانه 50-150 میلی گرم ، بدون برچسب). ریفامپیسین همچنین ممکن است مناسب باشد و در یک مطالعه کوچک روی دو بیمار با موفقیت استفاده شده است. با این حال، عوارض جانبی باید با هر دو عامل انتظار داشته باشید و به ندرت تجویز می شوند. هر دو فقط به شرط مصرف م effectiveثر هستند. از نظر ما ، این عوامل بسیار زیاد هستند عوارض جانبی برای درمان در نظر گرفته شود. فلاونوئید کرایسین (5,7،1-دی هیدروکسی فلاون) می تواند UGT1AXNUMX را در شرایط آزمایشگاهی القا کند ، اما ارتباط آن در داخل بدن بحث برانگیز است. گزارش شده است که کرایسین در یافت می شود گل شور از جمله گیاهان دارویی ، و به عنوان غذا فروخته می شود مکمل در برخی کشورها. در اصل ، می توان UGT1A1 را به طور انتخابی با یک ماده مصنوعی یا یک محصول طبیعی القا کرد و بنابراین با چند اثر سو ad ، هیپربیلی روبینمی را کاهش داد. در این موارد هنوز چنین دارویی به صورت تجاری موجود نیست.

چیزهای بی اهمیت

گیلبرت و لربولت این پدیده را در سال 1901 و مجدداً در سال 1939 توصیف کردند. در ادبیات آلمان اغلب از آن به عنوان بیماری Meulengracht یاد می شود ، اما به عنوان سندرم گیلبرت در کشورهای انگلیسی زبان شناخته می شود.