بیماری های مغزی: علل ، علائم و درمان

انسان مغز بدون شک یکی از پیچیده ترین اندام ها است و می تواند تحت تأثیر طیف وسیعی از بیماری ها قرار گیرد. از آنجا که مرکز بدن را تشکیل می دهد سیستم عصبی (CNS) همراه با نخاع, مغز بیماری ها معمولاً نه تنها بر ساختارها و عملکردهای موضعی مغز تأثیر می گذارند ، بلکه به طور خودکار با تأثیرات جسمی و روانی گسترده ای همراه هستند.

بیماری های مغزی چیست؟

نمودار شماتیک نشان دهنده آناتومی و ساختار مغز. برای بزرگنمایی کلیک کنید. در بیماری های مغزی ، یا آسیب دیدگی و در نتیجه نارسایی یا مرگ نورون ها وجود دارد ، یا مدار پیچیده مغز مختل شده یا از نظر آسیب شناسی تغییر می کند. هر دو تأثیر مستقیم نه تنها بر عملکرد خالص مغز دارند ، بلکه با علائم و تغییرات جسمی و روانی همراه هستند. بنابراین ، طیف بیماری های مغزی بسیار گسترده است - از آسیب های ضربه ای (به عنوان مثال تصادف با شدید) سر و آسیب مغزی) به سکته مغزی یا خونریزی مغزی به جنون, اسکلروز متعدد یا حتی بیداری اغماء (اصطلاحاً سندرم آپالیک). اینها فقط چند نمونه است ، زیرا بیماریهای مغزی تقریباً بی شماری وجود دارد که می تواند باعث ایجاد علائم متنوعی شود. مغز واحد کنترل مرکزی بدن است ، که نه تنها اطلاعات و برداشت های حسی از محیط را پردازش می کند ، بلکه بر این اساس دستوراتی را برای هر سلول صادر می کند تا بهینه شود و با جهان خارج سازگار شود. این وظایف بسیار پیچیده و انرژی زا توسط حدود (برآورد شده) 100 میلیارد سلول عصبی و همان تعداد سلول گلیایی انجام می شود ، که نه تنها با یکدیگر شبکه هستند ، بلکه به هر قسمت از بدن متصل هستند و همچنین به طور قابل توجهی مسئول عملکرد آن و سلامت. مغز مسئول کنترل فرآیندهای رویشی است (مانند تنفس, قلب میزان ، بیداری و مراحل بهبودی ، لحن دلسوزانه و واگوتونی) و همچنین عملکرد شناختی ، درک حسی یا احساسات. در این زمینه ، قسمتهای مغزی رشد یافته قدیمی مانند ساقه مغز ، بصل النخاع (گسترش یافته) نخاع) یا حتی قسمت هایی از مغز میانی با سیستم های جوانتر همکاری می کنند (به عنوان مثال نواحی قشر مغز یا پیشانی) برای ایجاد تعامل بدنی کامل - و فراتر از آن ، از عملکرد حرکتی و حسی تا رشد هوش و شخصیت. درک این مسئله برای دستیابی به نقش گسترده و پیچیدگی بیماری های مغزی به طور کلی از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین بسیار جالب: مغز تا 20٪ از انرژی ما را در حالت استراحت برای انجام کلیه خدمات و عملکردهای خود مصرف می کند.

علل

بنابراین ، طیف بیماری های احتمالی مغز به طور کلی نیز بسیار بزرگ و پیچیده است و بسیاری از مناطق پزشکی را تحت تأثیر قرار می دهد. عمومی اختلالات عملکردی or درد، بلکه تغییرات روانی یا حرکتی تلفات شناختی می تواند نشانه های بیماری های مغزی باشد. تغییرات هورمونی نیز می تواند از مغز نشات بگیرد و غده هیپوفیز ممکن است درگیر شود. به همین دلیل ، هیچ علت یا تعریفی واحد برای بیماریهای مغزی وجود ندارد: اینها از تأثیرات برونزا ، آسیب زا (مثلاً صدمات) گرفته تا ضایعات گردش خون (مانند اختلالات گردش خون) به تغییرات نئوپلاستیک ، یعنی تکثیر سلولی در مغز (به عنوان مثال ، تومورها ، گلیوما، کیست در مغز و غیره). بنابراین ، می توان دریافت که هر بیماری مغزی خود دلیل یا آغازی برای تغییرات جسمی و بیماری های گسترده است یا می تواند باشد. بسته به بیماری مغزی ، علت آن باید بررسی شود: آیا یک ضربه برونزا وجود دارد؟ آیا اختلالات گردش خون دلیل این امر است؟ آیا فرآیندهای التهابی در مغز (مانند انسفالوپاتی) وجود دارد که می تواند ناشی از آن باشد ویروس ها، قارچ، باکتری، حتی کرم؟ آیا وجود دارد اکسیژن کمبود (به عنوان مثال پری ناتال ، یعنی در حوالی تولد) ، به ویژه سلولهای عصبی بسیار حساس به آن واکنش نشان می دهند ، زیرا آنها در میان سلولهایی هستند که فقط پس از چند دقیقه از بین می روند اکسیژن محرومیت؟ برای بسیاری از بیماری های مغزی ، علت دقیق ، یعنی علل مشخص و منشأ بیماری ناشناخته است ، به همین دلیل بیماری های مغزی به طور کلی شامل محلی شدن اختلال عملکردی یا بیماری موجود در مغز ، بلکه تأثیرات آن بر کل بدن است. علاوه بر این ، بسیاری از بیماری های مغزی نه تنها به طور کامل از نظر علل شناخته نشده اند ، بلکه در نتیجه درمان آن نیز دشوارتر است (و به سختی علت ایجاد می کنند). به عنوان مثال ، علت اسکلروز متعدد، یک بیماری التهابی مزمن شدید ، هنوز تا حد زیادی ناشناخته است. در MS ، تغییر دژنراتیو در غلاف های میلین در مرکز وجود دارد سیستم عصبی، منجر به فلج شدید حرکتی و اختلال در عملکرد می شود. بیماری های دژنراتیو مغز ، که علت آن تا حد زیادی ناشناخته است ، نیز شامل می شود آلزایمر بیماری ، یک نوع شدید از جنون، و همچنین فلج مرتعش (بیماری حرکتی ، اصطلاحاً "بیماری لرزش") ، بیماری صرع یا بیماری نادر است بیماری هانتینگتون (به اصطلاح "رقص سنت ویتوس") با کنترل نشده انقباض عضله. علت قابل تکرار عروق چیست؟ انسداد یا پارگی عروق در مورد ضربه، که در قسمت ما در جهان گسترده است ، هنوز نمی توان با اطمینان کامل گفت. در هر صورت ، مغزی ضربه (آپوپلکسی) به بیماریهای مغزی مکرر تعلق دارد و علائم متفاوتی که بیان می شود (از جمله علائم ناگهانی آشفتگی هوشیاری ، عمدتاً علائم فلج یک طرفه) پیامدهای فقدان خون و اکسیژن تأمین بعد از عروق انسداد و / یا فشار بر مناطق حرکتی یا حسی در مغز. اتفاقاً ، وقتی مغز غیرقابل برگشت آسیب می بیند و از کار می افتد (یعنی امواج مغزی نیز دیگر قابل اندازه گیری نیستند) ، از این به عنوان مرگ مغزی و ، که از نظر اخلاقی بسیار بحث برانگیز است ، به عنوان یک تعریف کلی از مرگ شناخته می شود.

بیماری های معمولی و شایع

  • ضربه
  • بیماری صرع
  • تومور مغزی
  • کم خونی
  • بیماری Creutzfeldt-Jakob
  • شکاف حافظه
  • خونریزی مغزی
  • مننژیت
  • میگرن
  • افسردگی
  • صدمه و تکان مغز که منجر به بیهوشی میشود

علائم ، شکایات و علائم

علائم بیماری مغز بسیار متنوع است و به شدت به نوع و شدت بیماری بستگی دارد. مثلا، ضربه با فلج مشخص می شود ، سرگیجه، و اختلالات گفتاری و بینایی ، در حالی که بیماری صرع به طور معمول با تشنج آشکار می شود ، انقباض اندام و اختلال هوشیاری مشخصه از مننژیت بالا هستند تب, سردرد, گردن سفتی ، فتوفوبیا و تهوع؛ که در مننژیت ناشی از مننژوکوک ، خونریزی های کوچک در پوست (پتشیا) در مراحل پیشرفته رخ می دهد. زوال عقل مانند آلزایمر بیماری با کاهش تدریجی توانایی های ذهنی مشخص می شود. در ابتدای بیماری ، حافظه اختلالات ، دشواری های جهت گیری محلی و محلی و مشکلات کلمات یابی قابل توجه است. با پیشرفت بیماری ، دیگر حتی فعالیت های روزمره نیز دیگر نمی توانند به طور مستقل انجام شوند. زوال روحی و جسمی اغلب با شدید همراه است نوسانات خلقی و حالات افسردگی. بیماری Creutzfeld-Jakob تصویری مشابه ارائه می دهد ، که در آن هر دو توانایی ذهنی و جسمی به طور فزاینده ای مختل می شوند: افراد مبتلا از فراموشی ، فلج ، تعادل و هماهنگی اختلالات در مراحل پایانی بیماری ، معمولاً کمبود رانندگی و افسردگی. میگرن یک بیماری مغزی نسبتاً بی خطر اما با این وجود استرس زا است: این بیماری با تشنج شدید و سردرد که به طور کلی در یک طرف رخ می دهد و همراه است تهوع و حساسیت به نور.

تشخیص و دوره

تشخیص اختلالات مغزی به اندازه اشکال مختلف و متعدد مرتبط با آنها متنوع است. دلیل این امر این است که علائم از تغییرات هوشیاری گرفته تا اختلال در تفکر و عملکرد و تغییرات روانی به اختلالات حرکتی یا حسی کم و بیش شدید و همچنین سایر نقایص عملکرد فیزیکی مانند اختلالات بینایی ، یا حتی شدید دامنه دارند. درد. در تشخیص ، اغلب بین بیماری های مغزی با علائم عصبی و کسانی که علائم روانپزشکی دارند تمایز قائل می شوند. برای تشخیص مربوطه و روشن شدن بیماری مغز ، روش های دقیق تشخیص افتراقی ، به ویژه با استفاده از تکنیک های تصویربرداری ، ضروری است. بر اساس این ، نه تنها می توان تشخیص واضح تری داد ، بلکه یک دوره ممکن نیز وجود دارد. پیش بینی شده - بسته به بیماری - یا بسته شدن آن نظارت بر البته امکان پذیر است. امکان تصویربرداری ، تشخیص وجود دارد تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، بلکه توموگرافی کامپیوتری از مغز (توموگرافی کامپیوتری مغزی ، CCT - با یا بدون ماده حاجب). اندازه گیری امواج مغزی و فعالیت مربوطه در مناطق مختلف مغز نیز می تواند در برخی موارد برای روشن شدن تشخیص مفید باشد. برای این منظور از الکتروانسفالوگرام (EEG) استفاده می شود. کسانی که ، به قول معروف ، چیزی "با اعصاب"، نه تنها لزوماً عملکردهای مغز را به طور محدود تعریف شده تحت تأثیر قرار می دهند ، بلکه عملکردهای بسیار بالاتر نیز می توانند درگیر شوند ، مانند هوشیاری ، خلق و خوی یا حتی توانایی های شناختی. و بیماری های مغزی نادر نیستند: طبق تخمین ها ، بین 400 تا 500 میلیون نفر در سراسر جهان تحت تأثیر بیماری های مغزی قرار دارند ، و این آنها را به یکی از اصلی ترین چالش های تحقیقات مدرن ، تشخیص و همچنین درمان. در آمار WHO ، حدود نیمی از بیماری های شایع که منجر به مرگ زودرس می شود ، از زمینه بیماری های عصبی و مغزی ناشی می شود ، و عواقب گسترده ای را که برای آن ذکر شد ، ذکر کرده است.

عوارض

به عنوان یک قاعده ، پیش بینی عوارض و شکایات کلی بیماری های مغزی امکان پذیر نیست. با این حال ، اینها می توانند نه تنها بر روی جسم بلکه بر وضعیت روانی بیمار تأثیر منفی زیادی داشته و منجر به ناراحتی شدید شوند. در بیشتر موارد ، مبتلایان از حملات صرعی یا سکته مغزی رنج می برند. حافظه از بین می رود یا هماهنگی سختی رخ می دهد علاوه بر این ، رگرسیون ذهنی و در نتیجه عقب افتادگی ممکن است رخ دهد ، به طوری که فرد مبتلا ممکن است به کمک افراد دیگر در زندگی روزمره وابسته باشد. غیر معمول نیست که بیماری های مغزی به وجود می آیند رهبری به افسردگی و سایر شکایات روانشناختی. افزایش فشار داخل جمجمه می تواند رهبری به سردرد، که به ندرت به سایر مناطق بدن گسترش می یابد. بیماری های مغزی نیز می توانند رهبری به اختلالات بینایی یا از دست دادن شنوایی. در بدترین حالت ، بیمار کاملاً نابینا می شود. اینکه آیا درمان منجر به روند مثبت بیماری می شود یا اصلاً امکان پذیر است ، در مورد بیماری های مغزی نمی توان پیش بینی کرد. با این حال ، درمان همیشه علی است و به بیماری زمینه ای بستگی دارد. در برخی موارد ، هیچ درمانی امکان پذیر نیست ، بنابراین بیماری های مغزی منجر به مرگ زودرس بیمار می شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

در صورت تغییر در عملکرد مغز ، مراجعه به پزشک ضروری است. اگر حافظه لغزش ، مشکلات جهت گیری یا اختلالات حافظه رخ می دهد ، به پزشک نیاز است. اگر اختلالات هوشیاری ایجاد شود ، اگر فرد مبتلا از احساس فشار در داخل شکایت کند سر، یا اگر از آن رنج می برد سردرد، او باید به پزشک مراجعه کند. اگر شکایات گسترش یابد یا شدت علائم افزایش یابد ، روشن شدن علائم ضروری است. قبل از مصرف داروی مسکن ، همیشه باید با پزشک مشورت کرد تا از بروز عوارض جلوگیری شود. در صورت اختلالات خواب یا گفتار ، گیجی ، محدودیت در بینایی یا کاهش توانایی شنوایی ، مراجعه به پزشک توصیه می شود. تغییر در شخصیت ، ناهنجاری رفتاری یا کاهش ناگهانی هوش غیر معمول است. باید با پزشک مشورت شود تا معاینه و درمان آغاز شود. اگر دیگر نمی توان فعالیت های حرکتی را انجام داد ، یا اگر مشکلات مربوط به انجام کارهای روزمره آغاز شود ، فرد مبتلا به کمک نیاز دارد. کاهش عملکرد ، یادگیری مشکلات یا ناهنجاری ها در پردازش شناختی باید بررسی شود. اگر مشکلات گردش خون وجود دارد ، احساس کشش در سر یا تغییر در پردازش عاطفی ، یک پزشک لازم است. اگر اضطراب غیرقابل توضیح ایجاد شود ، خاطرات به وضوح نادرست هستند ، یا فرد از اختلالات حسی رنج می برد ، یک پزشک باید علت علائم را روشن کند.

درمان و درمان

همانطور که برای درمان به طور کلی از بیماری های مغزی ، این بستگی به بیماری خاص ، میزان مناطق مغزی آسیب دیده و سن و همچنین مرحله و پیش آگهی دارد. در بسیاری از موارد ، مداخله پزشکی فقط می تواند تسکینی یا علائم باشد ، به ویژه در مواردی که علت بیماری نامشخص است و در نتیجه علتی است درمان (در حال حاضر هنوز) مستثنی است. در مورد بیماری های مغزی که سلول های عصبی در آن می میرند (به عنوان مثال فلج مرتعش or جنون) و بنابراین کنترل و عملکرد حرکتی یا عملکردهای حافظه بیشتر و بیشتر رنج می برند و به طور فزاینده ای مختل می شوند ، درمان محدود به کاهش علائم گاهی اوقات شدید تا آنجا که ممکن است با دارو یا کاهش سرعت پیشرفت بیماری است. هدف از درمان در اینجا حفظ کیفیت زندگی بیمار حتی الامکان و برای بیشترین زمان ممکن و کاهش است درد یا علائم شکست. این وضعیت در مورد بیماری های روانپزشکی مغز مانند است اسکیزوفرنیا or افسردگی، که در آن ارتباط سلولهای عصبی مختل و شدید است نوسانات خلقی و حتی توهم می تواند در نتیجه رخ دهد. در اینجا نیز علت درمانی در بیشتر موارد هنوز امکان پذیر نیست و گزینه های دارویی و روان درمانی برای کنترل علامت شناسی در دسترس است. به دلیل پیچیدگی مغز ، مداخله مستقیم به ندرت و بدون خطرات عمده امکان پذیر است. در حالی که درمان های دارویی اغلب باعث عوارض جانبی شدید می شوند (بعضی از آنها عواقب طولانی مدت غیر قابل پیش بینی دارند) ، جراحی است معیارهای به طور طبیعی با خطر نامتناسب بالاتر همراه هستند. با این حال ، در مورد آسیب های حاد ناشی از سانحه و حوادث مغزی ، این موارد در بسیاری از موارد نجات دهنده زندگی است. در مورد حاد آسیب های مغزی، فوریت های پزشکی معیارهای معمولاً فقط می تواند شدید را درمان کند خونریزی مغزی یا تشکیل ادم با استفاده از جراحی ، بنابراین مغز تهدید کننده زندگی را درمان می کند فشار خون. تصادف مایکل شوماخر ، که از آن زمان باعث توجه و دلسوزی رسانه های جهانی شده است ، نشان داده است که چقدر نیروی "خفیف" خارجی برای ایجاد یک آسیب مغزی حاد تهدید کننده زندگی کافی است. در این حالت ، سرعت نسبتاً کم و سنگ "کوچک" کافی بود تا یک ورزشکار با عملکرد بالا که دارای کلاه ایمنی است را به داخل اغماء. آنچه داروی مدرن قادر به دستیابی به آن در چنین مواردی است ، واقعاً سزاوار بیشترین توجه است ، زیرا در صورت عدم درمان ، چنین است ضربه مغزی مغزی قطعاً منجر به مرگ در نتیجه خونریزی ، ادم و تشکیل فشار در مغز می شود. در این حالت ، درمان فوری و بالاتر از همه سریع ، فوری پزشکی نجات دهنده زندگی است. مداخله جراحی برای بسیاری نیز امکان پذیر است تومورهای مغزی، اما در اینجا مرحله سرطان و به ویژه محلی سازی تومور مغزی نقش تعیین کننده ای در پیش آگهی و دامنه درمانی دارند. در مورد بیماریهای مغزی نئوپلاستیک ، یعنی تومورهای مغزی or گلیوما، درمانگران گزینه های درمانی دیگری نیز دارند ، از درمان دارویی (به عنوان مثال شیمی درمانی) گرفته تا پرتودرمانی. در اینجا ، با این وجود ، خطر آسیب برگشت ناپذیر مغز (از روش های درمانی تهاجمی یا تهاجمی تهاجمی) باید همیشه در مقابل خطر بیماری اولیه برای منافع بیمار سنجیده شود.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی بیماری مغزی در بیشتر موارد نامطلوب است. اساساً ، این به بیماری زمینه ای موجود و تشخیص کلی بیمار بستگی دارد. اگر بیماری با سیر پیشرونده وجود داشته باشد ، شدت علائم به تدریج افزایش می یابد. در بیماری هایی مانند زوال عقل یا اسکلروز متعدد، انتظار می رود که بافت یا سلولهای عصبی کند شود. با توجه به دانش علمی و پزشکی فعلی ، پیشرفت چنین بیماری مزمن نمی توان جلوی آن را گرفت. اگر آسیب به بافت مغز در نتیجه یک ماشه تنها رخ دهد ، بهبود در سلامت تحت شرایط خاص می تواند به دست آورد. این بستگی به زمان درمان اولیه و میزان و محل بافت آسیب دیده مغز دارد. با این وجود انتظار بهبودی کامل نیست. این فقط در موارد جداگانه رخ می دهد. با این وجود ، با مراقبت های پزشکی مطلوب ، می توان علائم را تسکین داد. از آنجا که بافت آسیب دیده مغز نمی تواند تجدید شود ، اختلالات موجود در بسیاری از بیماران برای زندگی ثابت است. این امر به ویژه اگر مناطق آسیب دیده مغز نشان دهنده نقاط مهم تغییر عملکرد سیستم های مختلف ارگانیسم باشد ، درست است. اگر فرد مبتلا از عفونت رنج ببرد ، با مراقبت های پزشکی سریع و بهینه می توان به درمان کامل بیماری مغز دست یافت.

پیشگیری

به خصوص در مورد بیماری های مغزی تأثیر پذیر ، یعنی ضایعات و آسیب های ناشی از تصادف ، پیشگیری گسترده امکان پذیر است و فوراً توصیه می شود: گذاشتن کلاه ایمنی در حین انجام فعالیت های ورزشی مانند دوچرخه سواری یا اسکیت، اسکی ، دزدکی کردنو غیره باید - به ویژه برای کودکان ، البته برای بزرگسالان نیز - یک وظیفه مطلق و مسلماً یک امر طبیعی است. آسیب های جدی سر و مغز حتی در سرعت کم و در نگاه اول تصادفات غیر دیدنی می تواند رخ دهد و منجر به تهدیدکننده زندگی و بیماری های مغزی شود. البته ، به معنای وسیع ، ایمنی معیارهای برای جلوگیری از حوادث غرق شدن ، به ویژه در میان کودکان ، نیز بخشی از این موارد است. دلیل این امر این است که کمبود اکسیژن رسانی به سلولهای مغزی همچنین می تواند به مغز آسیب جبران ناپذیری وارد کند یا البته در صورت بروز خطر فوری برای زندگی وجود دارد. آب وارد ریه ها می شود. در مورد بسیاری از بیماری های غیر تصادفی مغزی ، کاهش اقدامات پیشگیرانه دشوار است. یک سبک زندگی سالم ، خودآگاهنظارت بر و در صورت تردید ، روشن شدن زود هنگام مطمئناً می تواند راهی مفید برای تشخیص بیماریهای احتمالی مغزی باشد که بتوان آنها را به خوبی درمان کرد. با این حال ، به دلیل پاتوژنز نامشخص بسیاری از بیماری های مغزی ، اقدامات پیشگیرانه ای به وضوح نمی تواند توصیه شود. این نیز با توجه به این واقعیت است که برخی از بیماری های مغزی از نظر ژنتیکی تعیین می شوند و بنابراین ممکن است تحت تأثیر عمل انسان دشوار باشد یا از آنها جلوگیری شود. یک سبک زندگی به طور کلی سالم ، ورزش و تفریح ​​کافی ، سالم رژیم غذایی، و جلوگیری از بیش از حد فشار، اما همچنین تأثیرات الکترومغناطیسی بسیار زیاد (کلمه کلیدی: تابش تلفن همراه) ، قطعاً برای این امر تعیین کننده است سلامت از مغز و فوراً توصیه می شود.

مراقبت پس از آن

در بیشتر موارد ، فرد مبتلا به بیماری های مغزی اقدامات و گزینه هایی برای مراقبت های بعدی بسیار کم است یا هیچ گزینه ای ندارد. در این زمینه ، بیماری های مغزی همیشه قابل درمان نیستند ، بنابراین ممکن است منجر به کاهش طول عمر فرد مبتلا در چنین بیماری شود. با این حال ، تشخیص زودهنگام معمولاً همیشه تأثیر بسیار مثبتی بر روند بعدی این بیماری دارد و می تواند عوارض بعدی یا بدتر شدن علائم را محدود کند. در برخی موارد ، با مداخله جراحی می توان علائم را کاهش داد. پس از چنین عملیاتی ، در هر صورت استراحت در بستر باید رعایت شود. فرد مبتلا باید استراحت کند و خودش را تحمل نکند. از آنجا که بیماری های مغزی همچنین می تواند منجر به ناراحتی های روانی ، افسردگی یا تغییر شخصیت شود ، بیشتر بیماران در زندگی روزمره به حمایت و کمک خانواده و دوستان خود نیز وابسته هستند. این امر به ویژه هنگامی اتفاق می افتد که برخی از عملکردهای بدن توسط بیماری های مغزی محدود شده باشد. حتی در مورد تومورها ، بیشتر بیماران به حمایت ذهنی نزدیکان خود وابسته هستند. دوره بعدی به شدت وابسته به نوع دقیق بیماری است ، به طوری که هیچ پیش بینی کلی نمی تواند اتفاق بیفتد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

بیماری های مغزی می توانند به انواع مختلفی بروز کنند ، به طوری که اقدامات خود برای بهبود بستگی به بیماری زمینه ای موجود دارد. اغلب وجود دارد تومور مغزی، که در اسرع وقت به درمان دارویی و دارویی نیاز دارد. اقدامات موجود ، که به بهبود سریع و واضح کمک می کند ، می تواند با موجود انجام شود تومور مغزی فقط به شرط فقط مراجعه زودهنگام به پزشک مهم و قابل توجه است. درمانهای خانگی یا رایگان داروهای هیچ پیشرفتی در مورد تومور مغزی ایجاد نخواهد کرد. فقط تشخیص و درمان به موقع تأثیر مثبتی در روند بعدی بیماری خواهد داشت. یکی دیگر از بیماری های مغزی که اغلب اتفاق می افتد ، زوال عقل است. در این حالت ، به حافظه کوتاه مدت آسیب وارد می شود ، بنابراین اطلاعات دریافت شده اخیر به طور مستقیم فراموش می شوند. با این حال ، افرادی که از زوال عقل رنج می برند نیز می توانند خود اقداماتی انجام دهند که منجر به بهبود شود. مغز همیشه نباید پردازش توالی های یکسان را انجام دهد. بازی های کوچک مغزی ، شناختن افراد جدید یا حتی شرایط عادی روزمره به کندی زوال عقل کمک می کند. بنابراین موارد زیر اعمال می شود: در مورد بیماری های مغزی موجود ، اقدامات محدودی وجود دارد که فرد مبتلا می تواند خودش انجام دهد. مراجعه به پزشک در ابتدا بسیار مهم است تا درمان مناسب آغاز شود.