دیستیمیا: علل ، علائم و درمان

دیستیمیا یک اصطلاحاً اختلال عاطفی است و به آن اختلال دیستیممیک یا مزمن نیز گفته می شود افسردگی. شباهت های زیادی با "مشترک" دارد افسردگی، اما علائم معمولاً خفیف تر هستند.

دیستیمیا چیست؟

دیستیمیا یک حالت افسردگی مزمن است. همچنین به عنوان روان رنجوری افسردگی ، روان رنجوری شناخته می شود افسردگی، یا افسرده اختلال شخصیت. مبتلایان نمونه معمولی را نشان می دهند علائم افسردگی، از جمله خستگی، بی خوابی ، یا اختلالات خواب. اگرچه علائم آن به اندازه افسردگی طبیعی مشخص نیست ، اما در مدت زمان طولانی تری بروز می کند. غیر معمول نیست که دیستیمیا به عنوان خلق و خوی دائمی مزمن ایجاد شود. مشخصه دیستیمیا ، شروع زودرس آن است. معمولاً نوجوانان و جوانان به طور عمده تحت تأثیر خلق و خوی دائمی قرار می گیرند. حتی گاهی برای یک عمر.

علل

هنوز دلایل دقیق دیستیمیا مشخص نشده است. به ندرت فقط یک دلیل اصلی بیماری وجود دارد. بلکه تعامل عوامل مختلفی است که باعث ایجاد و ایجاد بیماری می شود. در مطالعات ژنتیکی ، یک خوشه خانوادگی دیستیمیا مشاهده شده است. این به معنای ارثی بودن افسردگی نیست ، بلکه خطر ابتلا به افسردگی در مبتلایان بیشتر است زیرا با حساسیت بیشتری نسبت به عوامل محرک واکنش نشان می دهند. موقعیت هایی که می توانند رهبری به افسردگی به دلیل بسیار زیاد است فشار این سطوح شامل فقر ، بیکاری ، جدایی از شریک زندگی ، از دست دادن عزیزان یا بیماری خود شخص است. اینکه افراد تحت تأثیر چقدر بتوانند از پس این فشارهای روحی برآیند ، از یک طرف به ترکیب ژنتیکی آنها و از طرف دیگر به مقاومت آنها بستگی دارد. تاب آوری اصطلاحی است که برای توصیف درونیات فرد به کار می رود استحکام، تاب آوری ذهنی او. افرادی که سطح انعطاف پذیری بالایی دارند به طور قابل توجهی کمتر از افرادی که تاب آور نیستند دچار دیستمی می شوند. تاب آوری در درجه اول با تجربیات مثبت در شکل می گیرد کودکی. از نظر بیوشیمیایی ، تغییراتی در مغز می تواند در افسردگی تشخیص داده شود. بنابراین ، عدم تعادل بین پیام رسان های شیمیایی وجود دارد. در دیستمی ، سروتونین و نوراپی نفرین به ویژه تحت تأثیر قرار می گیرند. فشار هورمون کورتیزول همچنین با غلظت زیاد در ادرار افسردگی ها یافت می شود. با این حال ، هنوز مشخص نیست که آیا این تغییرات نتیجه یا علت افسردگی است.

علائم ، شکایات و علائم

علائم دیستیمیا در هر بیمار بسیار متفاوت است. مبتلایان غالباً احساس شادی ، بی حالی ، خستگی و کمبود احساس می کنند استحکام و شجاعت آنها هیچ اعتماد به نفسی ندارند و به ندرت احساس غرق شدن در چیزهای کوچک نمی کنند. تمیز کردن ماشین ظرفشویی می تواند به یک مانع ظاهراً غیرقابل حل تبدیل شود. بیماران ممکن است از آن رنج ببرند اختلالات خواب. خواب خیلی آرام نیست ، به طوری که مبتلایان احساس می کنند صبح خسته شده اند و حتی گاهی اوقات موفق به بیرون آمدن از رختخواب نمی شوند. بسیاری دیگر نمی توانند به کارهای خود ادامه دهند. ویژگی دیگر دیستیمیا ، احساس بی حسی است. مبتلایان احساس می کنند یخ زده یا مرده اند. به نظر می رسد احساسات مثبت دیگر وجود ندارند ، حتی احساسات منفی مانند عصبانیت یا ناراحتی را دیگر نمی توان احساس کرد. حتی حافظه احساسات می توانند ناپدید شوند بسته به مدت بیماری ، مبتلایان حتی ممکن است به یاد نداشته باشند که زمانی خوشحال بوده اند ، می خندیده اند یا از چیزی لذت برده اند. دیستیمیا نه تنها از نظر روانی ، بلکه از نظر جسمی نیز خود را نشان می دهد. علاوه بر اختلالات خواب که قبلاً ذکر شد ، دیستیمیا نیز می تواند به صورت از دست دادن اشتها، از دست دادن میل جنسی ، سرگیجه یا شکایات گوارشی. هیچ علتی ارگانیک برای این علائم یافت نمی شود. علائم دیستیمیا به اندازه افسردگی حاد نیست ، اما افراد مبتلا اغلب سالها تا دهه ها از آنها رنج می برند.

تشخیص

بسیاری از حالات اسهالی قابل شناسایی نیستند. این امر تا حدی به این دلیل است که مبتلایان نمی توانند انرژی لازم برای مراجعه به پزشک را جمع کنند. علاوه بر این ، کلاله a بیماری روانی نباید دست کم گرفت ، حتی در این روزگار. ثانیا ، بسیاری از مبتلایان علائم خود را به اندازه کافی جدی نمی گیرند و آنها را طبیعی می دانند نوسانات خلقیاگر علائم افسردگی به عنوان شکایات جسمی پوشانده می شوند ، تشخیص حتی دشوارتر است و اغلب فقط پس از ادیسه طولانی پزشکان انجام می شود. اگر مشکوک به دیستیمیا هستید ، باید یک بحث مفصل با یک روانشناس یا پزشک انجام شود ، در حالت ایده آل روانپزشک. این تشخیص با کمک سیستم تشخیص و طبقه بندی ICD-10 انجام می شود. حداقل دو علامت اصلی و دو علامت اضافی باید در طی حداقل دو هفته رخ دهد. علائم اصلی شامل افسردگی ، از دست دادن لذت و کاهش رانندگی است. علائم اضافی شامل اختلالات خواب ، آشفتگی درونی ، یا افکار خودکشی است.

عوارض

اگرچه دیستیمیا غالباً خفیف تر از افسردگی اساسی است ، اما افراد مبتلا ممکن است خودکشی کنند. خطر خودکشی در این مورد اغلب دست کم گرفته می شود. برعکس ، هر کسی که از دیستیمیا رنج می برد خودکشی نمی کند. بنابراین ، روشن شدن این موضوع در هر مورد خاص از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افرادی که به مرگ فکر می کنند ، تخیلات خودکشی دارند یا مرگ خود را برنامه ریزی می کنند ، در صورت امکان باید به شخص دیگری اعتماد کنند. یک پزشک ، روانشناس یا درمانگر نیز ممکن است برای این منظور در نظر گرفته شود. در موارد حاد ، درمان بستری برای تمایل به خودکشی مناسب است - البته سرپایی درمان اگر فرد مبتلا به اندازه کافی پایدار باشد ، با دارو یا روش های روانشناختی اغلب امکان پذیر است. بخصوص بدون درمان ، دیستیمیا خطر ابتلا به افسردگی (افسردگی اساسی) را دارد. روانشناسان همچنین از افسردگی مضاعف صحبت می کنند. چنین دوره افسردگی معمولاً شدیدتر از دیستیمیا است. به عنوان یک عارضه احتمالی دیگر ، دیستیمیا نیز می تواند مزمن شود: در این حالت ، حالت افسردگی به طور دائمی ادامه دارد. با این حال، درمان حتی در دیستمی مزمن می تواند بهبود یا بهبودی کامل به همراه آورد. علاوه بر دیستیمیا ، عوارض روانشناختی دیگری نیز ممکن است ایجاد شود که به صورت سایر بیماریهای روانی بروز می کند. علاوه بر این ، ممکن است عوارض اجتماعی و شغلی (به عنوان مثال ، ناتوانی در کار) رخ دهد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

اگر روحیه های افسرده بیش از چند روز ادامه یابد ، باید با پزشک مشورت شود. علائمی که نشان دهنده دیستیمیا هستند شامل بی خوشی ، بی حالی و عدم اعتماد به نفس است. هر کسی که به طور فزاینده ای از این شکایات رنج می برد ، باید در هر صورت به دنبال مشاوره حرفه ای باشد. به طور خاص ، افرادی که از نظر احساسی در یک مرحله استرس آور از زندگی خود قرار دارند ، باید این کار را انجام دهند صحبت به یک درمانگر - در حالت ایده آل قبل از اینکه دیستمی به طور کامل ایجاد شود. حداکثر وقتی افسردگی باعث شکایت های جسمی مانند از دست دادن اشتها یا یک میل جنسی در حال کاهش است ، یک وضعیت اضطراری وجود دارد. از آنجا که مبتلایان غالباً خود علیه دیستمیا اقدامی انجام نمی دهند ، از این رو محیط نزدیکتر فراخوانی می شود. هرکسی که متوجه تغییر روانشناختی در یکی از آشنایان خود می شود باید صحبت به آنها در مورد آن با هم ، آنها سپس باید با یک درمانگر مشورت کنند. اگر یک شریک ، بستگان یا دوست افکار خودکشی را بیان می کند ، باید سریعاً با یک مشاور بحران مشاوره شود. توصیه می شود با خدمات مشاوره تلفنی تماس بگیرید و به صحبت به فردی که تحت تأثیر قرار گرفته است در دراز مدت ، دیستیمیا باید همیشه توسط یک روانشناس یا در صورت لزوم ، به عنوان بخشی از اقامت در بیمارستان درمان شود.

درمان و درمان

در دوره های خفیف دیستیمیا ، ورزش و ورزش درمانی ، تمدد اعصاب روش ها ، یا آماده سازی های گیاهی مانند مخمر سنت جان عصاره می تواند مفید باشد. در دوره های شدیدتر و طولانی مدت ، درمان دیستیمیا بر اساس سه ستون است. اولین رکن ، دارو درمانی با است داروهای ضد افسردگی. ستون دوم با روش های روان درمانی شکل می گیرد. رفتاردرمانی, درمان سیستمیک و درمان های عمیق روانشناختی از جمله روش های درمانی انتخابی در درمان دیستیمیا هستند. سایر درمانهای مکمل ، مانند کار درمانی، می تواند به عنوان سومین ستون درمانی استفاده شود.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی دیستیمیا به وجود چندین عامل تأثیرگذار بستگی دارد. آنها شامل سن بیمار در تظاهرات اولیه ، استرس های ژنتیکی و وجود سایر بیماری های روانی هستند. اختلالات خوردن ، اختلالات شخصیتی ، یا وسواس فکری و عملی اختلالات اضطرابی به عنوان عوامل نامطلوب طبقه بندی می شوند. در این بیماران ، علت علائم باید مشخص شود تا تغییر در سلامت شرط و همچنین تسکین می تواند رخ دهد. بدون مراجعه به درمان ، پیش آگهی دیستیمیا نامطلوب تلقی می شود. علائم این بیماری دشوار است و اغلب در مدت زمان طولانی ایجاد می شود. در دوره بعدی ، یک پیشرفت مزمن اغلب طی چندین سال ایجاد می شود ، که در آن افسردگی نیز ایجاد می شود. علائم افسردگی مضاعف که در آن ایجاد می شود از نظر شدت و از نظر مدت زمان بروز متفاوت است. مراحل بهبودی ممکن است ، اما به طور دائمی ادامه نمی یابد. خطر خودکشی در این بیماران افزایش یافته و 10٪ است. در حدود 40٪ از مبتلایان ، دیستیمیا با پیشرفت بیماری به افسردگی اساسی تبدیل می شود. این احتمال بهبودی را کاهش می دهد و در بیشتر موارد منجر به سالها ناراحتی می شود. پیش آگهی به محض مصرف بیمار بهبود می یابد روان درمانی و همچنین درمان دارویی.

پیشگیری

غیر معمول نیست که نتیجه افسردگی بیش از حد باشد فشار و غرق شدن بنابراین یک گزینه پیشگیری مقابله کافی با شرایط استرس زا است. این را می توان از طریق روش های مختلف مانند آموزش ذهن آگاهی ، تمدد اعصاب روش ها یا از طریق ویژه مدیریت استرس سمینارها تعهدات غیرضروری باید به نفع چیزهایی که لذت می برند کاهش یابد. همچنین گفته می شود که ورزش منظم تأثیر پیشگیری دارد.

مراقبت پس از آن

فرد مبتلا به دیستیمیا معمولاً فقط تعداد معدودی دارد معیارهای یا گزینه هایی برای مراقبت های بعدی ، بنابراین فرد مبتلا به این بیماری در درجه اول به تشخیص سریع و زودهنگام بستگی دارد. در این زمینه ، به ویژه بستگان و دوستان نیز باید فرد مبتلا را مجاب به درمان کنند ، زیرا در غیر این صورت ممکن است علائم بیشتر بدتر شوند. خود درمانی با دیستیمیا اتفاق نمی افتد ، بنابراین درمان توسط پزشک همیشه ضروری است. در بیشتر موارد ، فرد مبتلا به درمان توسط یک روانشناس وابسته است ، اگرچه روش های درمانی مختلف نیز می توانند علائم دیستمی را کاهش دهند. برخی از تمرینات این روش های درمانی را می توان توسط فرد مبتلا در خانه خود نیز تکرار کرد و در نتیجه باعث بهبودی می شود. علاوه بر این ، مصرف دارو همچنین می تواند این علائم را کاهش دهد ، اگرچه باید اطمینان حاصل شود که دوز صحیح مصرف شده و به طور منظم مصرف می شود. به طور کلی ، مراقبت و حمایت دوستانه از طرف خانواده و خانواده نیز تأثیر مثبتی در روند دیستمی دارد. امید به زندگی بیمار معمولاً تحت تأثیر دیستیمیا قرار نمی گیرد.

در اینجا کارهایی است که می توانید خودتان انجام دهید

برای یافتن دوباره شادی در زندگی ، افراد مبتلا به دیستیمیا قبل از هر چیز باید به یک پزشک یا روان درمانگر اعتماد کنند و در مورد روند بعدی کار با او صحبت کنند. کمک گرفتن نشانه ضعف نیست ، بلکه اولین و قدم تعیین کننده در جهت درمان موثر است. علاوه بر درمانی که پزشک پیشنهاد می دهد ، سازماندهی مجدد زندگی روزمره می تواند تقاضا و فشار بیش از حد برای انجام آن را خنثی کند. این مهم ، مهمتر از همه ، کاهش خواسته ها از خود ، استراحت منظم برای استراحت و پرورش سرگرمی ها است. ورزش یک روش عالی برای کاهش تنش ، تقویت عزت نفس و تجربه احساس موفقیت است. جاه طلبی بیش از حد در اینجا نامشخص است. تمرکز باید همیشه بر روی لذت حرکت باشد. اگر نمی توان از استرس جلوگیری کرد ، به عنوان مثال در محل کار ، یادگیری تکنیک های خاصی برای کنار آمدن با استرس کمک می کند. همچنین مهم است که خود را از تعهدات غیر ضروری رها کنید و یاد بگیرید که "نه" بگویید بدون پشیمانی. از تماس های اجتماعی نیز نباید غافل شد: گفتگوهای منظم با دوستان و آشنایان ، که مشکلات و احساسات را از بین نمی برد ، مهارت های اجتماعی را تربیت می کند و به روح کمک می کند تا دوباره خود را بدست آورد. تعادل. فعالیت های مشترک پشتیبانی و ایجاد لحظات مثبتی را ایجاد می کند که می تواند به طور قابل توجهی در غلبه بر دیستمی نقش داشته باشد.