مدیریت استرس

مدت فشار از یک طرف به واکنشهای ذهنی و جسمی (بدنی ؛ بدنی) ناشی از عوامل استرس زا (محرکهای خاص خارجی ؛ فشارها) اشاره دارد که بدن را قادر می سازد تا با تقاضاهای خاص کنار بیاید و از طرف دیگر فشار روحی و جسمی که نتیجه فشار بنابراین می تواند به عنوان هر واکنش معقول بدن در برابر یک خطر احتمالی توصیف شود. اینها "واکنش های جنگ پرواز" است. واکنشی که برای بقا در طول تکامل - بخصوص در دوره شکارچی- جمع آور ضروری بود. همه فشار واکنش های بدن را می توان به راحتی با چنین واکنش جنگ پرواز توضیح داد. اگر خطری را تهدید کند ، ارگانیسم باید خود را برای فعالیت بدنی آماده کند. برای این منظور ، قلب افزایش می یابد ، خون از اندام های شکمی (اندام های شکمی) به عضلات منتقل می شود ، و در عین حال درک به حداقل می رسد. درد احساسات غرق می شوند ، توانایی های شناختی به طور قابل توجهی کاهش می یابد ، سیستم ایمنی بدن برای صدمات احتمالی آماده می شود و بنابراین ارگانیسم برای پرواز یا جنگ آماده می شود. اگر انرژی های موجود در این روش از بین نرود ، علائم استرس دائمی حاصل می شود (به زیر مراجعه کنید). این مکانیسم هم در اصطلاح eustress اعمال می شود ، یعنی استرسی که به عنوان مطلوب تلقی می شود و هم در رفع فشار ، یعنی استرسی که ناخوشایند تلقی می شود. هرچه میزان استرس بالاتر باشد ، وقوع eustress نیز بیشتر مهار می شود ، زیرا عدم موفقیت باعث کاهش انتقال عصبی سروتونرژیک می شود. انتقال عصبی سروتونرژیک انتشار این است انتقال دهنده عصبی (پیام رسان) سروتونین و اتصال همان به گیرنده. اصطلاح استرس اغلب سو mis استفاده می شود و سو mis تفاهم نمی شود. اول از همه ، درک می شود که "استرس" یک واکنش طبیعی و مهمتر از همه ، بدن ما در برابر خواسته هایی است که از ما می شود. بنابراین "استرس" یک حالت جسمی و روانی فعال و هیجان است. فقط ما خودمان تصمیم می گیریم که آیا استرس ما را "الهام" می کند یا اینکه باعث بیماری ما می شود. اگر ارگانیسم به استرس حساس نباشد ، در برابر عوامل خارجی واکنشی نشان نمی دهد و بنابراین نمی تواند سازگار شود و زنده نخواهد بود. نتیجه می شود که یک وجود دارد تعادل بین خواسته های درک شده و استراتژی های مقابله ای موجود. عامل اصلی پیشگیری از استرس دائمی ، بستن ذهنی با یک شرایط استرس زا است ، یعنی قطع تفکر بیش از حد آسیب شناختی. مطلوب است که اگر موضوعات استرس زا را به عنوان ذهنی استرس آور تصور کرد ، کمترین حد ممکن را تصور کنید. اگر این موضوع از نظر ذهنی سنگین باشد ، به این معنی است که بدن به حد "ظرفیت ذخیره انرژی" خود رسیده است. در نتیجه ، استرس اکسیداتیو افزایش می یابد. افکار منفی ، یعنی دلسردکننده ، فقط با افکار غیرمستقیم که خوب تلقی می شوند ، قابل جبران است. معیار هدف گرا برای این منظور است روان درمانی، به منظور ایجاد ساختارهای مثبت ، مثبت اندیشی. این می تواند در مورد تجربه هایی مانند ضربه (به عنوان مثال آسیب روانی) کاملاً طولانی باشد.

علائم یا شکایات استرس:

اختلالات روان پویایی

  • ضربان نبض سریعتر ، افزایش یافته است خون فشار.
  • تغییر در الگوی تنفس: تنفس سریعتر می شود و همچنین مدت زمان آن کاهش می یابد - این می تواند منجر به "تعریق بیش از حد" شود
  • خشکی دهان ، خشکی گلو
  • دست و پا خیس
  • احساس گرما
  • بی قراری ، گره خوردن

اختلالات ارگانیک (به عنوان یک قاعده ، اینها بیماری ثانویه استرس دائمی هستند).

استرس ، از جمله چیزهای دیگر ، منجر به کورتیزول و آزاد سازی کاتکول آمین (بیوژنیک) آمین ها نورآدرنالین, دوپامین و آدرنالین) ، این به نوبه خود می تواند علت بسیاری از بیماری های ثانویه باشد.

بیماری های ناشی از استرس

موارد زیر مهمترین بیماریهایی است که می تواند در اثر استرس ایجاد شود:

مدیریت استرس یا مدیریت استرس

افراد مناطق مختلفی بافر دارند که منابع فردی نامیده می شوند و با آنها با فشارهای روزانه روبرو می شوند. این منابع می توانند عزت نفس بالا ، هدایای همدلی بین فردی یا آموزش خوب باشند شرطجنبه های ذهنی ، فردی و جسمی با هم ارتباط دارند. به عنوان مثال ، در صورت وجود فضای قوی خانوادگی ، استرس زیاد در زندگی کاری می تواند بدون تأثیرات منفی باقی بماند. یک محیط خانوادگی پایدار یا یک حلقه از دوستان که احساس رفاه از آن رشد می کند یک عامل پیشگیرانه قابل توجه برای استرس مزمن است. ویژگی های فردی شخصیت نیز بر استرس تأثیر می گذارد: یک نفر همه چیز را به قلب و دیگری از همه چیز بهترین بهره را می برد. اصطلاح انعطاف پذیری برای توصیف توانایی افراد در تجدید استقلال خود پس از بحران های عمیق ، به معنای خودتنظیمی استفاده می شود. هرچه انعطاف پذیری بالاتر باشد ، توانایی کنار آمدن با یک فشار روانی قوی تر و احتمال چشم به جلو و یافتن بیشتر است. راه حل. توانایی انعطاف پذیری یک ویژگی فردی است. این در معرض عوامل ژنتیکی و همچنین اپی ژنتیکی است که بیشتر آنها از اوایل منشا می گیرند کودکی. تمرکز مدیریت استرس یا مدیریت استرس:

  • هوش هیجانی نحوه احساس یا مدیریت استرس را تعیین می کند. این روش نحوه برخورد بصری با افراد دیگر و شرایط بحرانی را توصیف می کند. نحوه برخورد با مردم بسته به ویژگی های نیمکره های کره مختلف متفاوت است مغز. چپ بیشتر غالب است مغز (= تفکر تحلیلی) است ، هرچه مغز راست واقعی تر و غالب تر باشد (= تفکر و احساسات شبکه ای) ، احساساتی تر است.
  • حمایت اجتماعی بدون افراد به صحبت ، بدون حمایت از طرف شریک زندگی ، خانواده یا دوستان فاقد کمک مهمی در مقابله با استرس و شرایط استرس زای زندگی هستند. می دهند استحکام. بسیاری از وقایع و استرس های مهم ، ترس و وحشت خود را از دست می دهند به شرطی که افرادی داشته باشید که به شما اهمیت می دهند و با آنها می توانید صحبت و کسانی که کمک می کنند. توجه: تا زمانی که از نظر روحی و روانی خوب باشید ، یک گفتگوی مثبت مثبت می تواند یک قطعه مکمل مناسب برای فضای اجتماعی در کنار آمدن با استرس باشد.
  • استراتژی مقابله مثبت یا مقابله استراتژی های مقابله ای یا مقابله ای (به انگلیسی: برای مقابله با ، "کنار آمدن ، غلبه بر") به روشی برای مقابله با یک واقعه زندگی (در اینجا: استرس) یا مرحله زندگی مهم و دشوار تلقی می شود. [در اینجا: توانایی مقابله سازنده با شرایط بحرانی یا استرس ها = کاهش دهنده بیماری]. برخلاف هوش هیجانی ، می توان استراتژی های سازنده سازگار آموخت.

تمایز بین:

  • استراتژی های مقابله ای مثبت - توانایی مقابله سازنده با شرایط بحرانی یا استرس ها = کاهش دهنده بیماری.
  • استراتژی های مقابله ای منفی - نگرش های تقویت کننده استرس مانند سرزنش خود ، انزوا از انسان های دیگر = تقویت کننده بیماری.

مدیریت استرس

راههای متعدد رهبری به مدیریت استرس این به تمام اعمالی که ذهن را حفظ می کنند اشاره دارد سلامت مانند ملاقات با دوستان ، ورزش ، خنده ، یادگیری و آرامش در زیر ستون های پشتیبانی کننده مدیریت استرس آمده است:

  • مدیریت زمان
  • رژیم سالم
  • ورزش و ورزش
  • بهداشت روانی
  • تماس های اجتماعی
  • استراحت و خواب منظم - تفکر در صورت لزوم
  • یادگیری اگر با شادی و انگیزه همراه باشد ، یک منطقه جدید از دانش (به عنوان مثال زبان).