دیسفازی شناختی: علل ، علائم و درمان

دیس فازی شناختی یک اختلال زبان است. این توسط ضایعات در مناطق توجه ایجاد می شود ، حافظه، یا عملکرد اجرایی. هدف گذاری شده گفتاردرمانی برای درمان استفاده می شود.

دیس فازی شناختی چیست؟

زبان یک رفتار است. برای صحبت کردن ، فرد به چیزهایی بیش از خود نیاز دارد زبان و تارهای صوتی. در حالی که یکپارچگی ساختارهای زبان عصبی-عضلانی پیش شرط گفتار است ، اما از تنها مورد دور است. به عنوان مثال ، برای صحبت کردن ، انسانها به عملکردهای ذهنی برای کنترل رفتار خود با توجه به شرایط محیطی نیز نیاز دارند. این مجموعه توانایی های شناختی ، کنترل شناختی محسوب می شود. در این زمینه ، توجه نیز مرتبط است. فقط کسانی که محیط خود را با دقت درک می کنند می توانند به آن واکنش مناسب نشان دهند. علاوه بر این، حافظه برای هر نوع بیان زبانی ، به ویژه زبان یا حافظه معنی ، نقش مهمی دارد. وقتی هر یک از عملکردهای توصیف شده مختل شود ، رفتار زبان نیز دچار مشکل می شود. افراد مبتلا به دیس فازی از کاهش توانایی تکلم معادل آفازی خفیف رنج می برند. اصطلاح دیس فازی شناختی به هیدلر برمی گردد. این نوع آفازی که برای اولین بار در سال 2006 توصیف شد ، یک اختلال پردازش زبانی است که همراه با اختلال در توجه است ، حافظه، و عملکرد اجرایی ، که اغلب منجر به عدم درک در گفتار می شود. با این حال ، یک بیمار مبتلا به دیس فازی همیشه لازم نیست که کاملاً بتواند خودش را بیان کند. دیس فازی شناختی علامت ضایعات در مرکز است سیستم عصبی. معمولاً شرط ناشی از ضایعات کانونی در نواحی است مغز مربوط به حافظه زبان ، توجه یا عملکردهای اجرایی است.

علل

علت اصلی ضایعات دیس فازی مغزی می تواند از نظر ماهیت متفاوت باشد. به خصوص اغلب ، دیس فازی یکی از علائم آن است ضربه و ، به عنوان بخشی از آن ، ناشی از اختلال در مغز است خون عرضه. در صورت بروز چنین اختلالی ، بافت عصبی در ناحیه مغز از بین می رود ، به طوری که عملکرد کامل یا نسبی عملکرد در مناطق آسیب دیده وجود دارد. دیس فازی شناختی همچنین می تواند در زمینه تصادفات ، به ویژه در ارتباط با خونریزی های مغزی رخ دهد. خونریزی مغزی اغلب باعث افزایش نگران کننده فشار داخل جمجمه می شود. در نتیجه ، مغز فشرده شده است اختلالات عملکردی در مناطق آسیب دیده نتیجه است. علاوه بر سکته های مغزی و خونریزی ، مغزی التهاب، تومورها یا بیماری های دژنراتیو نیز می توانند باعث دیس فازی شوند. در ارتباط با التهابات ، علت باکتریایی به همان اندازه علت خود ایمنی است. مناطقی برای عملکرد توجه عمدتا در قالب شبکه قرار دارند مغز استخواناز تالاموس و مغز پیشانی. نیمکره راست مغز هوشیاری عمومی را در خود جای داده است. نیمکره چپ مغز خانه های خاصی دارد غلظت کارکرد. توابع حافظه در درجه اول در سیستم لیمبیک از هیپوکامپ و آمیگدالا علاوه بر این ، مغز فرونتال و مناطق حافظه بلند مدت در نیمکره چپ به عنوان حافظه کلمه مرتبط هستند. حافظه اپیزودیک در نیمکره راست قرار دارد. تفکر ، برنامه ریزی و شروع منطقی زبانی در مغز پیشانی و ارتباط آن با مناطق دیگر نهفته است. بسته به علائم در هر مورد ، انواع مختلفی از دیس فازی شناختی وجود دارد. یک نوع دیس فازی به دلیل اختلال در توجه است که منجر به کند شدن پردازش اطلاعات می شود. پردازش گفتار به تأخیر می افتد و جریان گفتار کند به نظر می رسد. شکست در انسجام در گفته ها رخ می دهد.

علائم ، شکایات و علائم

دیس فازی شناختی در درجه اول با اختلالات مشخص گفتاری آشکار می شود. افراد مبتلا غالباً دارای کلام نامرتب یا گنگ هستند ، هجا را قورت می دهند و در یافتن کلمات مشکل دارند. علاوه بر این ، دیس فازی شناختی می تواند باعث پریشانی عاطفی جدی شود. اختلالات گفتاری نمایانگر یک بار روانشناختی است که از آن می توان اختلالات ثانویه طولانی مدت مانند خلق افسردگی ، ترس های اجتماعی یا عقده های حقارت را ایجاد کرد. در موارد شدید ، دیس فازی شناختی یا عامل ایجاد کننده آن شرط، می تواند رهبری تا شدید افسردگی. اختلال گفتاری معمولاً به طور ناگهانی ظاهر می شود. پس از ضربه، تغییر در گفتار ممکن است بلافاصله مورد توجه قرار گیرد. در بیشتر موارد ، علائم در روزهای اول تا هفته ها شدت می یابد. اگر علت اختلال در مراحل اولیه به صورت تخصصی درمان شود ، می توان از شدت دیس فازی تخفیف داد. با این حال ، بیشتر بیماران از دائمی رنج می برند اختلالات گفتاری و عواقب ناشی از آن برای بقیه زندگی آنها. اگر شرط درمان نمی شود ، عوارض جدی ایجاد می شود علاوه بر علائم روانشناختی که توسط اکثر بیماران تجربه می شود ، ممکن است مشکلات گفتاری نیز تشدید شود. بسته به علت ، ممکن است محدودیت ها و بیماری های جسمی و روحی بیشتری ایجاد شود. از طرف دیگر ، اختلالات انتخاب توجه رهبری به علائمی مانند فعالیت کلامی بی ربط ، زیرا فیلتر کردن اطلاعات را مختل می کند. در این نوع گفتار به سختی تحت شرایط نویز قابل درک نیست ، زیرا فیلتر نیز دارای صداهای محیطی بیش از حد است. نوع دیس فازی حافظه ، اختلالات سیستم زبانی است که به طور کلی کسب دانش جدید را دشوار می کند. علائم رایج در این مورد فقر در بیان زبان ، تنظیم مجدد ، اختراعات خود به خودی و مشکلات درک زبان است. اختلالات شناختی ناشی از اختلال در عملکردهای اجرایی منجر به اختلالات محرک زبان ، مهار یا مهار زبانی زبان ، جریان ارتباط ، انتخاب کلمه نادرست و سالاد کلمه می شود. دیس فازی های شناختی به ویژه شدید اغلب با اختلال جهت گیری همراه هستند و در گفته های ناموزون ، تنظیم شده و همچنین کاهش درک زبان آشکار می شوند.

تشخیص و دوره

دیس فازی با استفاده از غربالگری هیدلر تشخیص داده می شود. غربالگری مربوط به تشخیص و توجه و حافظه است که عملکردهای اجرایی را با استفاده از پردازش اطلاعات کلامی و غیرکلامی آزمایش می کند. توجه و حافظه نیز با شناخت بصری نقشه برداری از اشیا and و تولید مثل کلامی متون روایی آزمایش می شود. علاوه بر غربالگری ، تشخیص عصبی با استفاده از تصویربرداری در درجه اول برای شناسایی علت اصلی دیس فازی انجام می شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

با اختلالات گفتاری، در هر صورت باید با پزشک مشورت شود. بسته به شدت علائم ، می توان ابتدا با پزشک خانواده یا مستقیماً با یک گفتاردرمانگر یا متخصص مغز و اعصاب مشورت کرد. در صورت بروز اختلالات گفتاری بدون دلیل مشخص و هنوز پس از یک هفته ، فرد مبتلا باید به دنبال مشاوره پزشکی باشد. ممکن است یک زمینه درمان نشده وجود داشته باشد ضربه یا یک علت خود ایمنی که باید روشن شود. گروه های خطر نیز شامل افرادی هستند که سابقه ابتلا به این بیماری را دارند سرطان یا مغزی التهاب. در افراد مبتلا به بیماری های دژنراتیو نیز باید علائم ذکر شده به سرعت روشن شود. اگر علائم بیماری در کودکان مشاهده شد ، باید به متخصص اطفال منتقل شوند. در هر صورت ، برای جلوگیری از عوارض و اطمینان از بهبودی سریع ، دیسفلازی شناختی باید توسط پزشک مشخص شود. مداوم پزشکی نظارت بر در طول درمان ضروری است. علاوه بر این ، دارو باید به طور مرتب با وضعیت فعلی بیمار تنظیم شود سلامت. سایر تماس ها متخصص مغز و اعصاب یا متخصص اختلالات گفتاری است.

درمان و درمان

درمان دیس فازی شناختی توسط متخصص مغز و اعصاب ارائه می شود که در آموزش توجه ، حافظه و عملکرد اجرایی تخصص دارد. به دلیل تعداد اندكی از روانشناسان مغز و اعصاب در دفاتر شعب ، بیماران به طور متناوب به یك گفتاردرمانگر مراجعه می كنند گفتاردرمانی که به طور خاص شناختی است. درمان باید مختص اختلالات باشد ، بنابراین دقیقاً عملکردهای شناختی آسیب دیده را هدف قرار می دهد. پردازش گفتار بیمار باید تا حدی بهبود یابد که به سختی زندگی روزمره وی را تحت تأثیر قرار دهد. اولویت اصلی درمان تولید سطوح فعالیت کافی است ، همانطور که می توان از طریق آموزش عملکردهای اجرایی ، توجه انتخابی ، تمرکز توجه و مهارت سوئیچینگ ذهنی به دست آورد. درمان اغلب طولانی و دشوار است ، یادگیری ظرفیت بیماران با آسیب شدید مغزی محدود است. علاوه بر درمان از علائم ، تا آنجا که ممکن است ، یک درمان علت اصلی نیز انجام می شود. التهابات مغز باید با استفاده از پایان یابد کورتیزون or آنتی بیوتیک هاافزایش فشار داخل جمجمه در صورت لزوم با جراحی کاهش می یابد و تومورها با جراحی برداشته می شوند. از آنجا که مرکزی است سیستم عصبی به دلیل تخصصی بودن به ویژه توانایی بازسازی ندارد ، ضایعات مغزی اغلب با آسیب دائمی همراه هستند. بازیابی کامل عملکردها در بافتهای آسیب دیده تنها درصورت دستیابی به توابع فردی می تواند از طریق آموزش هدفمند به بافت عصبی اطراف منتقل شود.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی دیس فازی شناختی به میزان آسیب و همچنین بیماری زمینه ای موجود بستگی دارد. در تعداد زیادی از بیماران ، می توان با استفاده از آموزش زبان هدفمند ، به پیشرفت هایی دست یافت. با این حال ، بهبودی کامل همیشه اتفاق نمی افتد. اگر بیمار دچار سکته مغزی شود ، آسیب های جبران ناپذیر بافتی در مغز دلیل اختلال گفتاری است. هرچه میزان نواحی آسیب دیده مغز بیشتر باشد ، احتمال ترمیم گفتار طبیعی قبل از واقعه تحریک کننده کمتر است. اگر فقط ناحیه کوچکی از مغز در اثر سکته مغزی یا توسط a آسیب ببیند خونریزی مغزی، فرد مبتلا می تواند توانایی خود را برای صحبت با نظم و انضباط زیاد و همکاری با او بازیابد درمان. در مورد بیماری تومور ، پیش آگهی به نوع تومور ، اندازه آن و امکان برداشت کامل بافت جهش یافته بستگی دارد. هرچه تومور پرخاشگرتر و بزرگتر باشد ، پیش آگهی بدتر است. احتمال اینکه تومور به حدی برسد وجود دارد رهبری به افزایش شدید علائم و در نهایت مرگ زودرس فرد مبتلا. اگر تومور برداشته نشود ، پیش آگهی در بیشتر موارد نامطلوب است. علاوه بر این ، این خطر وجود دارد که بیماری های بعدی به دلیل روانشناختی ایجاد شوند فشار از احتمال آسیب بیشتر بافتی

پیشگیری

از دیس فازی شناختی می توان فقط تا حدی که سکته مغزی ، مغزی جلوگیری کرد التهاب، بیماری دژنراتیو مغز ، تومورهای مغزی، خونریزی و ضربه می تواند پیشگیری شود.

پیگیری

ارزیابی های پیگیری پزشکی میزان آسیب و اختلالات ناشی از دیس فازی شناختی را تشخیص می دهد. از این تشخیص مداخلات درمانی مناسب حاصل می شود. گفتار درمانی بر منابع و توانایی های زبان و ارتباطات متمرکز شده است. بنابراین ، درمان پزشکی و لوگوپدیک بر اساس اهداف مشترک انجام خواهد شد. شروع زود هنگام به طور قابل توجهی به حفظ مهارت های گفتاری و ارتباطی کمک می کند. علاوه بر این ، بهبود عملکرد زبان بیمار منجر به جلوگیری از کاهش عملکرد شناختی وی خواهد شد. همچنین راهکارهایی را مشخص می کند که بیمار می تواند برای اصلاح اختلالات واژه یابی استفاده کند. بنابراین مشارکت در زندگی جامعه حفظ می شود. در طی پیگیری ، درگیری بستگان در رابطه با اختلال در برقراری ارتباط با بیمار نیز بخش مهمی از درمان است. طول درمان با موفقیت در درمان و نیازها و محیط اجتماعی بیمار تعیین می شود. در صورت دستیابی به اهداف و روش درمانی دیگری که بتواند در حال حاضر منجر به پیشرفت شود ، ادامه پیدا نمی کند. در صورت لزوم ، یک معاینه پیگیری جدید توسط متخصص یا گفتاردرمانگر ممکن است بعداً مورد نیاز باشد.