حس حرکت: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

حس حرکت بخشی از حساسیت عمق انسدادی و حسی سینتیکی است که بازخورد دائمی را برای بدن فراهم می کند مغز در مورد میزان حرکت حسگرهای حسابی در عضلات ، تاندون ها, استخوان هاو مفاصل مسئول درک حرکت هستند. بیماری های عصبی می توانند حس حرکت را مختل کنند.

حساسیت به عمق چیست؟

حس حرکت بخشی از حساسیت عمق انسدادی و حرکتی است که بازخورد دائمی برای آن فراهم می کند مغز در مورد میزان حرکت ادراک انسان از استعقاق و درون پنداری تشکیل می شود. Exteroception مطابق با درک محرک ها از محیط است و تأثیرات شخص در موقعیت ها و جهان را تعیین می کند. از طرف دیگر ، برداشت مفهوم به معنای درک محرک ها از بدن خود فرد است و قسمت قابل توجهی از درک خود است. حساسیت سطح ، به عنوان مثال ، به عنوان یک کیفیت ادراکی از پوست، نمونه ای از استثنا است. حساسیت به عمق یا حس عمقی، از طرف دیگر ، خلاصه توانایی های انسان برای تشخیص موقعیت بدن خود در فضا و مطابق با کیفیت ادراکی شنوایی است. از طریق حساسیت به عمق ، انسان با Kinesthesia ، یعنی احساس حرکت ، روبرو می شود. او می تواند ناخودآگاه حرکت اعضای بدن خود را کنترل و هدایت کند. در قرن نوزدهم ، هانری چارلتون باستین ، متخصص مغز و اعصاب انگلیس ، حس حرکت را تعریف کرد و a مغز منطقه ای برای پردازش حرکت به عنوان سینستزی. حس حرکت یکی از سه کیفیت حساسیت به عمق است و همراه با حس موقعیت و احساس نیرو یا مقاومت ، کلیت قوه ادراکی حساس به عمق را تشکیل می دهد. حس موقعیت به فرد اطلاعاتی در مورد وضعیت فعلی بدن می دهد. احساس نیرو و مقاومت ، دوز بین فشار و فشار را واسطه می کند و احساس حرکت بازخورد مداوم در مورد میزان حرکت را به مغز ارائه می دهد. بنابراین ، حس حرکت به طور ناخودآگاه وضعیت بدن فرد را در حین حرکت تنظیم می کند. سلول های حسی احساس حرکت ، دوک عضله ، دوک تاندون و گیرنده های مفصل هستند که به عمق حساس هستند. کپسول، رباط ها و پریوستئوم.

کارکرد و وظیفه

به لطف حس حرکت ، فرد می تواند برای مثال شاخص خود را بیاورد انگشت تا نوک او بینی با چشمان بسته. او می تواند در تاریکی راه برود ، بپرد و بدود و نیازی نیست که به حس بینایی برای حرکات خود اعتماد کند. کیفیت درک حساس به عمق به هم پیوند می خورند. جهت و سرعت حرکت ها با حس حرکت اندازه گیری می شود. حس ادراک به طور مداوم اطلاعات حرکت و موقعیت را به مغز منتقل می کند. در همین حال ، نیروی برای اجرای حرکت با حس نیرو و موقعیت فعلی بدن با حس موقعیت تعیین می شود. حساسیت عمق نه تنها به خودی خود نقشی نزدیک بازی می کند ، بلکه با حس تعادل. گیرنده های حساسیت به عمق و در نتیجه حس حرکت نیز گیرنده های حساسی نامیده می شوند. آنها به محرک متصل می شوند مولکول ها و از این طریق اطلاعات مربوط به کشش و طول عضلات را ثبت کنید. هر عضله اسکلتی شامل دوک های عضلانی واقع در مرکز آن است. فیبرهای عضلانی منفرد به صورت دوکی در اطراف دوک عضله قرار گرفته اند. عضله با تاندون و اندام تاندون گلژی به پایان می رسد. اندام تاندون نیز یک سلول حسی است و در مرز بین رشته های عضلانی و تاندون قرار دارد. دوک عضله و اندام تاندون گلژی اطلاعات مهمی در مورد وضعیت بدن و حرکت بدن ارائه می دهند. دوک های عضلانی هر کدام توسط a احاطه شده اند فیبر عصبی که تنش عضلانی را بالا می برد. هنگامی که یک عضله منقبض می شود یا شروع به حرکت می کند ، یک حرکت چرخشی روی فیبرهای عضلانی اتفاق می افتد. حرکت پیچشی رفلکس پیچش تک سیناپسی را تحریک می کند. رشته های عصبی موجود در دوک های عضلانی ، تکانه را تشخیص داده و به مغز منتقل می کنند. اعصاب اطلاعات را به عنوان یک جز component بازتاب آور آور به سلولهای عصبی منتقل می کند. این سلول های عصبی مخصوص حرکت ، تکانه را از طریق مجرا (spinalcerebellaris) تراکتوس منتقل می کنند مخچه و از طریق مغز مغز به مغز. بنابراین ، همراه با گیرنده های مشترک ، اطلاعات دقیق را در مورد موقعیت بدن به قشر تغذیه می کنند. درک آگاهانه این اطلاعات با سینستزی مطابقت دارد. حس تعادل اطلاعات اضافی مهمی را برای تعادل موقعیت بدن فراهم می کند. سلولهای گیرنده آن مو سلولها و اغلب در گیرنده های حرکت قرار دارند.

بیماری ها و اختلالات

حساسیت به عمق ، با احساس حرکت به عنوان م mainلفه اصلی آن ، در همه افراد به یک میزان بیان نمی شود. اگرچه هر انسانی با ساختارهای آناتومیکی مربوطه حداقل توانایی درک حرکت را دارد ، اما احساس حرکت فقط از طریق تجارب حرکتی. به همین دلیل ، افرادی که کمبود حرکت دارند ، گاهی اوقات حس حرکتی کمتری دارند. این پدیده به ویژه در قرن 21 نقش دارد ، زیرا سبک زندگی مدرن دنیای غرب اغلب با کمبود حرکت همراه است. احساس حرکتی کمتر از متوسط ​​می تواند خود را نشان دهد ، به عنوان مثال ، در عدم توانایی در انجام حرکات بدون کنترل بینایی. جدا از بیان فردی احساس حرکت ، شکایت در زمینه احساس بدن نیز می تواند به دلیل بیماری های عصبی باشد. Polyneuropathy، به عنوان مثال ، یک بیماری محیطی است سیستم عصبی که می تواند در زمینه مسمومیت رخ دهد ، سوء تغذیه، عفونت ، و دیابت or اعتیاد به نوشیدن الکل. مختلف اعصاب رنج می برند. علاوه بر اختلالات حسی حساس به سطح ، این بیماری همچنین می تواند اختلالات حسی حساس به عمق را ایجاد کند. نتیجه آن فلج یا سایر نقایص حرکتی است. وقتی آسیب به ساختارهای حساس به عمق و مسیرهای عصبی وارد شود ، حرکات آشنا گاهی اوقات دشوار تلقی می شوند. اغلب ، کمبودهای حرکتی نیز با اختلالات حساسیت همراه است پوست، به ویژه در مورد یک اختلال عصبی محیطی. حتی بیشتر اوقات ، اختلالات حساسیت عمیق و احساس حرکت با اختلالات عصبی مرکزی همراه است. در بیماری خود ایمنی اسکلروز متعدد، به عنوان مثال ، بیمار سیستم ایمنی بدن به بافت عصبی مرکز حمله می کند سیستم عصبی و بنابراین می تواند به حس حرکت آسیب برساند. با این حال ، لزوماً شکایات با حس حرکت نباید به دلیل بیماری ها باشد ، بلکه می تواند ناشی از دارو یا الکل و داروهای. بر خلاف بیماری های عصبی یا ضربه ، داروها و الکل or داروهای فقط درک حس عمق را برای یک دوره زمانی خاموش کنید.