هالوسیناسیون های شبه: علل ، علائم و درمان

بیماران با هالوسیناسیون شبه ، برداشت های حسی را درک می کنند که قبل از آن محرک خارجی نیست. آنها برخلاف واقعیت ، از غیر واقعی بودن درک خود آگاه هستند توهم. حالتهای تب دار و خستگی گاهی اوقات شایعترین علل هولوسیناسیون های شبه هستند.

هالوسیناسیون شبه چیست؟

ادراک واقعیت فرد را تعیین می کند. از طریق سیستم های حسی ، فرد برداشتی از واقعیت خارجی را ایجاد می کند و در نهایت قادر به پاسخگویی مناسب به محیط است. اولین نمونه از هر ادراک ، اتصال یک مولکول محرک به انتهای عصب آزاد سلولهای حسی است. برداشتهای آسیب شناختی نیازی به محرک خارجی ندارد. به عنوان مثال ، برداشت هایی که هیچ محرک محیطی اساسی ندارند به عنوان شناخته می شوند توهم. بنابراین ، اتصال مولکول محرک خارجی به سلول حسی وجود ندارد توهم، گرچه فرد مبتلا آنها را به عنوان ادراک واقعی درک می کند. هذیان ها می تواند مربوط به مواد یا از نظر روانی باشد و در اصل برای هر منطقه حسی قابل تصور است. اشیا non موجود فیزیکی را نمی توان در متن توهم مشاهده کرد. صداهای غیرمجاز شنیده می شوند ، لمس های غیرمجاز را می توان احساس کرد و بوهای ناموجود و همچنین سلیقه ها را درک کرد. پدیده مشابهی در هالوسیناسیون شبه وجود دارد. با این حال ، برخلاف توهم ، هولوسیناتور شبه می داند که برداشت های حسی درک شده با ادراک واقعی مطابقت ندارند.

علل

توهمات شبه ، برخلاف توهمات واقعی ، معمولاً ناشی از آن نیست جنون or سوء مصرف مواد. غالباً ، ادراکات حسی مفروض در طی به خواب رفتن یا بیدار شدن اتفاق می افتد ، در این حالت از آنها به عنوان توهم های خواب آور یا هیپنوتیزم یاد می شود. علاوه بر این ، حالت های ترنس و تفکر می تواند به هولوسیناسیون شبه زمینه دهد. همین حالت در حالت خستگی شدید وجود دارد خستگی یا آلودگی هوشیاری ناشی از فرایندهای آسیب شناختی مانند تب. در حالت های تأثیرگذار ، ممکن است یک نوع هولوسیناسیون شبه نیز وجود داشته باشد که هولوسیناسیون شبه هیستریک نامیده می شود. مورد خاصی از هالوسیناسیون شبه توسط برخی سندرم های بیماری ایجاد می شود. در این مرحله ، باید به سندرم چارلز-بونت اشاره کرد ، که منجر به توهمات بینایی می شود به دلیل a اختلال بینایی. گاهی اوقات توهمات واقعی نیز در مرحله رگرسیون به توهمات شبه تبدیل می شوند. اساساً ، انتقالهای روان بین این دو پدیده وجود دارد. مرزبندی واضح در شرایط خاص دشوار است.

علائم ، شکایات و علائم

ماهیت و زمینه هولوسیناسیون شبه ، علائمی را که یک هولوسینسانس شبه از آن رنج می برد ، در یک مورد خاص تعیین می کند. بسته به زمینه ، هولوسیناسیون های شفاهی بینایی ، شنیداری ، ذهنی یا لمسی ممکن است رخ دهد. از صداهای قابل درک گرفته تا کل اشیا، ، سلیقه ها یا لمس ، هولوسیناسیون شبه می تواند بر همه سیستم های حسی تأثیر بگذارد. مهمترین ویژگی هالوسیناسیون شبه و در عین حال تنها معیار قابل اعتماد تمایز از درست است توهم قضاوت آگاهانه تصور شده غیر واقعی است ، که توسط خود بیمار انجام می شود. چه علائم همراهی علاوه بر هذیان های شبه وجود دارد ، به زمینه بزرگتر واقعه توهم بستگی دارد. به عنوان مثال ، در زمینه خستگی جسمی ، علائم همراه ممکن است باشد سردرد، مداوم خستگی، یا سستی از طرف دیگر ، زمینه علائم همراه سندرم چارلز بونت ، اختلالات بینایی است. در هالوسیناسیون های شبه ناشی از فرایندهای بیماری ، علائم بیماری غیر اختصاصی مانند تب یا علائم عفونت دوباره انتظار می رود.

تشخیص و روند بیماری

تشخیص هالوسیناسیون های شبه غالباً یک عمل متعادل کننده است. در بسیاری از موارد ، این پدیده با توهمات آشکار همپوشانی دارد یا حداقل می تواند به راحتی در آنها ادغام شود. تاریخچه پزشکی سرنخ های اولیه را ارائه می دهد و به ارزیابی کننده اطلاعات مهمی در مورد وضعیت روانی بیمار می دهد. در تشخیص هالوسیناسیون های شبه ، باید شواهدی ارائه شود که بیمار آنچه را که غیر واقعی تلقی می کند ، قضاوت کند. از طرف دیگر ، اگر او درک کند که ادراکات حسی ظاهری واقعی است ، تشخیص به توهمات آشکار می رسد. علت این پدیده برای توهمات شبه و توهم واقعی در طی تشخیص های بیشتر مشخص می شود و ممکن است نیاز به آزمایش خاص اندام داشته باشد . پیش بینی در بیماران مبتلا به توهم شبه بسیار بهتر از بیماران توهم است. با این حال ، این واقعیت که هالوسیناسیون های شبه اغلب به توهمات واقعی تبدیل می شوند ، از نظر پیش آگهی نامطلوب است.

عوارض

در نتیجه هالوسیناسیون های شبه ، افراد مبتلا از کیفیت زندگی قابل ملاحظه ای رنج می برند. در بیشتر موارد ، این شامل درک برداشت های حسی است که وجود ندارد. این می تواند رهبری به ویژه به مشکلات اجتماعی. ابتلا به بیماران غیرمعمول نیست افسردگی یا سایر ناراحتی های روانی در نتیجه هولوسیناسیون های شبه. افراد آسیب دیده همچنین می توانند خود را در معرض خطر مرگ قرار دهند. علاوه بر این ، بیمار از شدت رنج می برد سردرد و یک خستگی مشخص و توانایی کمتری برای کنار آمدن با آن فشار. بیماران خودشان همیشه خسته هستند و به ندرت دچار اختلالات بینایی نیز می شوند. هالوسیناسیون های کاذب معمولاً با یک بیماری زمینه ای مرتبط هستند ، به طوری که روند بعدی این بیماری بستگی زیادی به بیماری زمینه ای و درمان آن دارد. به طور معمول ، مبتلایان از این بیماری رنج می برند تب یا سایر عفونت ها و التهاب ها. درمان هالوسیناسیون های شبه بر اساس درمان بیماری زمینه ای است. نمی توان به طور جهانی پیش بینی کرد که آیا این موفقیت موفقیت آمیز است یا خیر. با این حال ، در بعضی موارد ، هولوسیناسیون های شبه به دلیل شکایت های روانشناختی رخ می دهد ، بنابراین درمان روانشناختی لازم است.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

به محض آشکار شدن ناهنجاری های روانشناختی ، جای نگرانی وجود دارد. اگر فرد مبتلا اشیا، ، بوها ، صداها یا افرادی را در محیط زندگی خود درک کند که با مشاهده عینی آنها وجود ندارد ، باید این پدیده مشاهده شود. در بیشتر موارد ، این یک تحریک کوتاه مدت است که دوام ندارد و یا دارای ویژگی تکرار شونده است. در صورت بی نظمی دائمی یا مکرر در برداشت های حسی ، اقدام لازم است. مراجعه به پزشک به محض بروز ادراکاتی که اساساً هیچ محرک خارجی وجود ندارد ، ضروری است. اگر فرد مبتلا با اعتقاد راسخ نسبت به واقعی بودن خود با افراد خیالی ارتباط برقرار کند ، باید با پزشک مشورت شود. اگر چشم اندازهای ناگهانی ، شنیدن صدا یا بی نظمی های لمسی وجود دارد ، باید به دنبال توضیح پزشکی باشید. اگر تب وجود داشته باشد ، سردرد یا خستگی ، باید با پزشک مشورت شود. اگر اختلالات خواب ، ناهنجاری های رفتاری ، اختلالات اندام های حسی یا حالت خستگی وجود داشته باشد ، فرد مبتلا به کمک نیاز دارد. اختلالات هوشیاری ، بی قراری یا خلق و خوی افسرده باید بررسی و درمان شود. اگر فرد مبتلا غایب به نظر برسد ، مشارکت وی در زندگی اجتماعی کاهش می یابد ، درگیری های بین فردی یا ظاهر تهاجمی بیشتری وجود دارد ، مراجعه به پزشک توصیه می شود. اگر دیگر نمی توان تعهدات روزمره را انجام داد ، باید با پزشک مشورت شود.

درمان و درمان

این که آیا هولوسیناسیون شبه نیاز به درمان دارد و چگونه در نهایت پدیده درمان می شود به شرایط واقعه توهم بستگی دارد. به عنوان مثال ، هیچ درمانی برای یک اتفاق مشخص نشان داده نمی شود. بیمار پس از واقعه شبه هولوکینی خود را مشاهده می کند. اگر حوادث دیگری از همان نوع رخ دهد یا مرز بین واقعیت و غیر واقعی تاری شود ، ممکن است نیاز به درمان باشد. در اصل ، کیفیت زندگی بیمار مورد توجه اصلی است. به محض اینکه وقایع شبه تحرکی به طور محسوسی کیفیت زندگی را مختل می کنند ، درمان منطقی است. نوع درمان در این مورد به زمینه هالوسیناسیون های شبه بستگی دارد. به عنوان مثال ، هالوسیناسیون های شبه ناشی از خستگی جسمی ، با توجه به خواب فرد مبتلا ، می تواند به راحتی مقابله کند حجم و در صورت لزوم مرخصی اجباری. اگر بیمار احساس کند که از سناریوهای درک شده به شدت آشفته شده است ، اگرچه یا دقیقاً به دلیل عدم واقعیت بودن آنها ، درمان پزشکی محافظه کارانه ای را می توان در کوتاه مدت انجام داد. روحانیون در این مورد برای تسکین علامتی مشکل مناسب هستند. با این حال ، مداوم حکومت از مصرف دارو در زمینه هولوسیناسیون شبه باید اجتناب شود ، زیرا در غیر این صورت با انتقال بعدی به توهمات واقعی ، اعتیاد به دارو ایجاد می شود. مناسب تر در موارد هولوسیناسیون شبه مداوم با اثر مخرب بر روی بیمار شناختی است رفتار درمانی، که در آن بیمار می آموزد که اغتشاش خود را با توجه به ادراکات کنار بگذارد.

پیشگیری

نمی توان به طور کامل جلوی شبه هالوسیناسیون ها را گرفت زیرا این پدیده ها ممکن است در زمینه تب یا حالت خستگی رخ دهند و هر دو حالت مذکور بخشی از پاسخ های جسمی فیزیکی هر فرد هستند.

پیگیری

قدرت متمایز حقیقت و خیالی در هنگام ابتلا به یک فرد واقعی مبتلا نیست توهم حاضر است. در یک هولوسیناسیون شبه ، فرد مبتلا کاملاً از آنچه در مورد تجربه خود واقعیت ندارد آگاه است. قدرت قضاوت او همچنان باقی است. مراقبت های بعدی برای هالوسیناسیون های شبه در ادامه می آید رفتار درمانی مرحله. هدف این است که بیمار تا آنجا که ممکن است بدون محدودیت زندگی کند. برای این منظور ، او می آموزد که چگونه تحت نظارت روان درمانگر به طور مناسب با بیماری مقابله كند. برای پیش آگهی مطلوب بسیار مهم ، توانایی بیمار در ادامه تمایز بین واقعیت و توهم است. این توانایی باید حتی پس از اتمام مراحل درمانی نیز حفظ شود. این "با استفاده از روشهای توسعه یافته مشترک در" تمرین "می شود درمان جلسات و بعداً در زندگی روزمره. این روش به ویژه پس از اقامت در بخش روانپزشکی توصیه می شود. بیمار هنگام بازگشت به محیط آشنا خود باید مرحله به مرحله راهنمایی شود. علاوه بر این ، مراقبت های بعدی باید از بروز توهم واقعی جلوگیری کند. آدرس درمانگر معالجه محل تماس فرد مبتلا می شود. اگر هنوز کارهای روزمره به تنهایی قابل مدیریت نیستند ، فرد مبتلا مشاوره و پشتیبانی دریافت می کند. در صورت وخامت غیر منتظره پس از یک مرحله پایدار ، بیمار قطعاً باید از عمل روان درمانی بازدید کند. متخصص می تواند مداخله کند و در صورت لزوم ترتیب بستری در بیمارستان را بدهد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

همه کاپیرهای ذهنی را که ذهن ما قبل از خواب انجام می دهد می دانند. ناگهان تصاویری سورئال ظاهر می شوند و به شخص نشان می دهند که او به خواب می رود. هنگام بیدار شدن ، یک اتفاق مشابه اغلب رخ می دهد: تصاویر سورئال به آرامی به درک واقعی تبدیل می شوند و فرد مبتلا از خواب بیدار می شود. خوشبختانه ، بیماران مبتلا به هالوسیناسیون شبه آگاه هستند که برداشت آنها واقعی نیست. بنابراین ، آنها به طور کلی می توانند به خوبی کنار بیایند ، حتی ممکن است کاملاً از آنها لذت ببرند. با این حال ، ممکن است که هولوسیناسیون های شبه بر اساس یک اختلال بینایی ، سندرم چارلز بونت باشد. یک توهم میگرن حمله یا شکل خاصی از جنون همچنین می تواند هولوسیناسیون های شبه را تحریک کند. در هر صورت ، افراد مبتلا باید این موضوع را توضیح دهند و توسط یک متخصص مناسب درمان شوند. به علاوه معیارهای برای مبتلایان ضروری نیست ، مگر اینکه از هولوسیناسیون شبه رنج ببرند. در آن صورت ، درمان روانشناختی توصیه می شود ، از جمله تمدد اعصاب تکنیک. گروه درمان جلسات همچنین برای هولوسیناسیون های شبه اثبات شده است. گروه های مختلف خودیاری نیز در اینترنت مشاوره ، پشتیبانی و مساعدت می کنند. در موارد شدیدتر توصیه می شود از روانشناس معالج در مورد داروهای ضد روان پریشی ، ضدتشنج یا سروتونین آنتاگونیست ها این داروها می توانند علائم را تسکین دهند.