مرحله تنش: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

La قلب ریتم را می توان به دو مرحله اصلی سیستول تقسیم کرد ، با مرحله کشش و مرحله بیرون راندن ، و دیاستول، با تمدد اعصاب فاز. مرحله کشش قسمت ابتدایی سیستول است که در آن دو دریچه بروش غیرفعال ، با افزایش فشار ، و همچنین به طور فعال ، با کشش عضلانی ، و دو دریچه جیبی به آئورت و ریوی بسته می شوند. شریان در ابتدا هنوز بسته هستند. با باز شدن دریچه های جیبی ، مرحله کشش به مرحله اخراج تغییر می کند.

مرحله تنش چیست؟

فاز تنش بخشی از مراحل ریتم قلب است که می تواند به دو مرحله اصلی سیستول و دیاستول. مرحله کشش بخشی از مراحل ریتم قلب است که می تواند به دو مرحله اصلی سیستول و دیاستول. سیستول مرحله انقباض همزمان دو محفظه (بطن ها) است قلب، که در طی آن خون به آئورت پمپ می شود (بطن چپ) و ریوی شریان (بطن راست) دیاستول است تمدد اعصاب و همزمان فاز پر شدن محفظه ها ، که همزمان با مرحله انقباض دهلیزها (دهلیز) است. سیستول با مرحله کشش کوتاه شروع می شود ، که در آغاز آن دریچه های جزوه به دهلیزها به دلیل تجمع فشار در بطن ها منفعل بسته می شوند. این روند به طور فعال با کشش عضلانی رشته های تاندون در لبه دریچه های برگچه کمک می کند. دریچه های بروشکی که آئورت را می بندند (بطن چپ) و ریوی شریان (بطن راست) نیز در مرحله تنش هنوز بسته هستند. چه زمانی خون فشار به دلیل انقباض عضلات بطنی از مقدار دیاستولیک در رگها بیشتر است (میوکارد) ، دریچه های جیبی به طور خودکار باز می شوند ، زیرا عملکرد آنها مشابه سوپاپ چک است. با باز شدن دریچه های جیبی ، فاز تنش به مرحله بیرون انداختن سیستول منتقل می شود.

کارکرد و هدف

فاز تنش شده ، گذار از دیاستول است تمدد اعصاب و مرحله پر شدن بطن ها ، تا شروع سیستول ، مرحله تنش و بیرون آمدن بطن ها. در طی مرحله سفت شدن ، که فقط حدود 50 تا 60 میلی ثانیه طول می کشد ، عضلات بطنی بر این اساس منقبض و کوتاه می شوند. از همه قلب دریچه ها در این مرحله بسته می شوند ، سفت شدن عضلات بطنی در شرایط ایزولومتری ، یعنی در حالت ثابت انجام می شود خون حجم در اتاقها این بدان معناست که بطن ها در طول مرحله کششی تقریباً کروی به خود می گیرند ، که این امر باعث افزایش فشار و مرحله بیرون آمدن بعدی می شود. فاز تنش نیز برای کنترل مهم است دریچه های قلب. دو دریچه پلاکت ، دریچه های میترال و سه تایی باید به درستی بسته شوند تا در حد امکان ، هیچ خونی که بلافاصله قبل از آن به بطن ها سرازیر شده باشد ، مجبور به عقب به دهلیز شود. دو شیر بروشه عملکرد دریچه های ورودی را برای بطن ها انجام می دهند. در همان زمان ، دو دریچه جیبی ، دریچه های ریوی و آئورت هنوز بسته می مانند تا از جریان خون از عروق به داخل بطن ها جلوگیری کند ، تا زمانی که فشار در بطن ها کمتر از فشار دیاستولیک در عروق باشد. دو دریچه جیبی به عنوان دریچه خروجی بطن ها عمل می کنند. اگر فشار خون در بطن ها از فشار خون دیاستولیک فراتر می رود ، دو دریچه جیبی به طور خودکار باز می شوند و باعث می شوند با ادامه انقباض عضلات بطنی ، خون به داخل رگ های اصلی پمپ شود. انتقال از فاز تنش به فاز دفع با باز شدن دریچه های ریوی و آئورت وارد کنترل ناخودآگاه سیستم قلبی عروقی حسی ، از طریق گیرنده های بارسی که "اندازه گیری" می کنند فشار خون در نقاط خاص در گردش. شروع فاز تنش همزمان با اولین صدای قلب قابل شنیدن با استتوسکوپ است. به طور معمول ، خفه است ، یعنی با فرکانس پایین و حدود 140 میلی ثانیه طول می کشد. این نتیجه سفت شدن عضلات بطن است و به دلیل بسته شدن دو دریچه برگچه نیست ، همانطور که قبلا تصور می شد.

بیماری ها و شکایات

فاز متشنج قلب بخشی از سیستول است و باید در سایر مراحل ریتم قلب مشاهده شود ، زیرا اختلالات یا مشکلات در هر یک از فازهای مدار بسته مانند سیستم گردش خون ، به طور حتم بر روی فازهای دیگر فاز تنش فقط درصورتی که کلیه اجزای درگیر در محدوده طبیعی کار کنند ، می تواند به درستی کار کند. فقط هنگامی که نسبت فشار در محدوده طبیعی باشد ، قلب می تواند در طول فاز تنش ، شکل کروی به خود بگیرد ، که برای حمایت از مرحله بیرون انداختن بعدی عمل می کند. در حضور فشار خون (فشار خون بالا) ، به ویژه هنگامی که فشار دیاستولیک در عروق به طور مداوم افزایش می یابد ، میوکارد باید در مرحله تنش کار بیشتری انجام دهد تا دو دریچه جیبی را که خون باید در طول مرحله خارج کند عبور دهد. نیروی بیشتری که میوکارد باید منجر شود هیپرتروفی میوکارد در طولانی مدت ، که تأثیر منفی بر عملکرد و کشش میوکارد دارد. اختلال عملکرد نسبتاً شایع دریچه میترال، بسته به شدت نارسایی ، منجر به شروع بازگشت خون از بطن چپ به دهلیز چپ در مرحله تنش این کارایی ضربان قلب را کاهش می دهد ، بنابراین قلب باید نیروی از دست رفته را با افزایش فرکانس و / یا جبران کند فشار خون. در هر دو مورد ، قلب تلاش می کند تا افزایش تقاضا برای میوکارد را جبران کند هیپرتروفی، اما این نیز نتیجه عکس دارد. میوکارد هیپرتروفی در عملکرد کلی خاصیت ارتجاعی نداشته و ضعیف می شود. نارسایی دریچه های میترال یا سه دریچه ای ممکن است منجر به مقاومت در برابر جریان شود ، که در مرحله کشش در دریچه های بسته و محکم نگه داشته می شود ، در یک یا چند دریچه نشتی بسیار کم است و به میوکارد اجازه می دهد یک شکل کروی تقریبی ایجاد کند. مشکلات مشابهی ممکن است در موارد نسبتاً شایع دیده شود آریتمی قلبی، به خصوص فیبریلاسیون دهلیزی. دهلیزها به درستی منقبض نمی شوند ، به طوری که درجه پر شدن بطن ها در مرحله تنش برابر با طبیعی نیست و قلب با هیپرتروفی میوکارد پاسخ می دهد.