سندرم مغز میانی: علل ، علائم و درمان

سندرم مغز میانی نتیجه افزایش فشار داخل جمجمه در حفره جمجمه جمجمه است و با فشرده شدن ساختار مغز میانی مرتبط است. شایعترین علل این سندرم خونریزی و ورم است. درمان معمولاً مراقبت های ویژه است و شامل حفظ عملکردهای حیاتی و معمولاً کاهش فشار عصبی است.

سندرم مغز میانی چیست؟

مزانسفالون بخشی از مغز ساقه. متخصصان مغز و اعصاب نیز به بخشی از آن اشاره می کنند مغز بین pons و diencephalon به عنوان مغز میانی. مغز میانی سیستم های مسیر و هسته های عصبی را که برای انسان حیاتی هستند ، محلی می کند. آسیب فشار مغزی میانی به عنوان سندرم مغز میانی خلاصه می شود که می تواند با علائم مختلفی همراه باشد. در درجه اول ، افزایش فشار داخل جمجمه زمینه را برای علائم حاد مغز میانی فراهم می کند. با افزایش فشار داخل جمجمه ، مغز ساختارها ممکن است موقعیت فیزیولوژیکی خود را ترک کرده و گرفتار شوند. معمولاً مغز میانی در مخزن مخروطی ، به اصطلاح ورمیس مخچه ای ، گیر کرده است. این یک ساختار مننژال عرضی بین لوب اکسیپیتال در فضای فوق مرکزی و است مخچه در فضای زیرزمینی گرفتگی قسمت مغزی تنها پس از افزایش فشار در ناحیه حفره جمجمه جمجمه ای رخ می دهد. علل افزایش فشار در این ناحیه ممکن است از طبیعت مختلفی باشد.

علل

پیش از سندرم حاد مغز میانی ، فرایندهای افزایش فشار مغز مانند ادم پیش می آید. چنین تشکیل ادم می تواند در زمینه بیماری های مختلف مانند تومورهای مغزی، انفارکتوس مغزی یا ایسکمی سمی. سکته مغزی همچنین می تواند باعث ادم مغزی شود. اما در اصل ، سکته ها و تومورها می توانند منجر به سندرم مغز میانی شوند حتی بدون ایجاد ادم همزمان. تمام فرآیندهای فوق باعث افزایش فشار داخل جمجمه می شود. فضای محدودی در داخل وجود دارد جمجمه. نشت خون در دوره a ضربه فضای کم و بیش اشغال می کند همین امر در مورد ضایعات اشغال کننده فضا در مغز نیز صادق است آب تجمع به معنای ادم. از آنجا که ساختارهای مغزی در حفره جمجمه به سختی می توانند از مسیر خارج شوند ، آنها به یکدیگر فشرده شده و دچار گرفتگی می شوند. نتیجه می تواند سندرم مغز میانی باشد. در موارد جداگانه ، اختلالات خروج CSF نیز عامل اصلی ایجاد اختلال است. CSF اصطلاحی است که برای توصیف مایع مغزی نخاعی که در اطراف مرکز شستشو می شود استفاده می شود سیستم عصبی. در موارد جداگانه ، سندرم مغز میانی نیز می تواند ناشی شود آسیب های مغزی، مسمومیت ، یا توقف قلب.

علائم ، شکایات و علائم

از دیدگاه بالینی ، سندرم مغز میانی را می توان به سه مرحله مجزا تقسیم کرد که هر کدام با علائم متفاوتی مشخص می شوند. اساساً ، از دست دادن هوشیاری پیشرونده وجود دارد. علاوه بر این ، مردمک چشم واکنش در طول دوره بیماری شکست می خورند. مرحله اولیه مشخص می شود تاکی کاردی و تنفس آسیب شناسی Cheyne-Stokes. افراد مبتلا عرق می کنند و دیگر عرق نمی کنند درد پاسخ های محرک آسیب شناسی واکنش روی دادن. به عنوان مثال علائم بابینسکی مثبت است. در مرحله سوم سندرم حاد مغز میانی ، بیماران از مردمک های سفت و سخت رنج می برند. علاوه بر این ، هم افزایی های منبسط کننده به شکل سفتی به اصطلاح سفتی رخ می دهد. این علامت با شکست تمام مسیرهای بازدارنده توضیح داده می شود. واکنش در این مرحله بیش فعال هستند این به عنوان هایپر رفلکسی نیز نامیده می شود. از آنجا که سندرم مغز میانی منجر به اغماء در مرحله سوم ، عملکردهای حیاتی بیماران در اواخر دوره سندرم تهدید می شود. با پیشرفت آسیب ناشی از افزایش فشار داخل جمجمه ، سندرم مغز میانی معمولاً به آرامی به سندرم مغز بولبار تهدید کننده زندگی تبدیل می شود.

تشخیص و روند بیماری

متخصص مغز و اعصاب سرنخ های اولیه سندرم مغز میانی را از تاریخچه بدست می آورد. آزمایش رفلکس استاندارد تشخیص اولیه آزمایشی را تقویت می کند. برای تأیید تشخیص سندرم مغز میانی ، متخصص مغز و اعصاب از تصویربرداری تشخیصی استفاده می کند. در بیشتر موارد ، وی MRI سفارش می دهد. تنگ شدن مغز میانی به وضوح در تصویر برش قابل مشاهده است. اندازه گیری فشار داخل جمجمه در صورت وجود الزامی است. اندازه گیری به طور مداوم در طول دوره تکرار می شود تا در صورت امکان افزایش مداوم فشار را تشخیص دهد و بتواند مداخله کند. پیش آگهی برای بیماران مبتلا به سندرم مغز میانی بستگی به زمان تشخیص دارد. تشخیص در مرحله اول تأثیر پیش آگهی مثبتی دارد.

عوارض

به دلیل سندرم مغز میانی ، بیماران محدودیت ها و ناراحتی های مختلفی را تجربه می کنند. اینها می توانند رهبری فلج یا اختلالات بیشتر حساسیت و در نتیجه تأثیر بسیار منفی بر زندگی روزمره و کیفیت زندگی بیمار دارد. غیر معمول نیست که افراد آسیب دیده در زندگی روزمره خود به کمک افراد دیگر وابسته باشند و معمولاً دیگر قادر به انجام فعالیتهای ساده نیستند. این امر غیر معمول نیست که منجر به سفتی و غیر معمول شود تنفس. افراد مبتلا نیز می توانند در a قرار بگیرند اغماء و دیگر فعالانه در زندگی شرکت نمی کنند. به ویژه برای بستگان ، کودکان یا شرکا ، سندرم مغز میانی می تواند رهبری به ناراحتی روانی بسیار شدید و فشار، به طوری که آنها نیز به درمان روانی وابسته هستند. به عنوان یک قاعده ، درمان سندرم مغز میانی می تواند با کمک دارو انجام شود ، در این صورت معمولاً این بیماری زمینه ای را هدف قرار می دهد. با این حال ، نمی توان به طور کلی پیش بینی کرد که آیا این منجر به روند مثبت بیماری می شود یا خیر. به طور کلی ، امید به زندگی بیماران با سندرم مغز میانی کاهش یا محدود نمی شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

اختلال در هوشیاری اولین نشانه بیماری فعلی مغز است. به محض وجود بی نظمی در هوشیاری ، مراجعه به پزشک ضروری است ، سردرد یا نقص توجه افت عملکرد ، مشکلات با غلظت یا اختلالات عملکرد باید توسط پزشک بررسی شود. در صورت از دست دادن هوشیاری ، خدمات فوریت های پزشکی باید فوراً هشدار داده شود. مراقبت های اورژانسی و همچنین مراقبت های پزشکی شدید برای فرد آسیب دیده ضروری است. آزمایشات پزشکی انجام می شود تا علت علائم مشخص و درمان شود. تماشاچیان ملزم به گرفتن هستند کمک های اولیه معیارهای تا آمدن پزشک اورژانس این تنها راه اطمینان از زنده ماندن قربانی است. در صورت بی نظمی فعالیت تنفسی ، اختلالات رفلکس و همچنین تعریق زیاد، به پزشک نیاز است به طور خاص ، از دست دادن رفلکس های مردمک باید با پزشک در میان گذاشته شود. اگر از دست دادن درد احساس ایجاد می شود یا علائم موجود شدت می یابد ، باید با پزشک مشورت کنید. رنگ پریده ، بی علاقگی و همچنین بی علاقگی نشانه های بیماری فعلی هستند. از آنجا که سندرم مغز میانی می تواند رهبری تهدید کننده زندگی است شرط، به محض افزایش تمایل به احساس ناخوشی یا بیماری ، باید با پزشک مشورت کرد. دچار اختلال شده است حافظه، عدم تمرکز و از دست دادن عملکرد شناختی باید توسط پزشک بررسی شود.

درمان و درمان

درمان سندرم مغز میانی به مرحله و علت تظاهر بستگی دارد. تمرکز اصلی درمان اطمینان از عملکردهای حیاتی است. علاوه بر این ، متابولیسم مغزی باید ادامه داشته باشد و فشار داخل جمجمه تحت نظر باشد. برای حفظ عملکردهای حیاتی ، بیماران دریافت می کنند تهویه با کنترل شده بیش فعالی. داروی محافظه کار درمان مطابق با حکومت of کاتلولامین ها. علاوه بر این، حجم جایگزینی معمولاً مورد نیاز است. پس از تثبیت علائم حیاتی ، کاهش فشار داخل جمجمه به عنوان هدف نهایی در نظر گرفته می شود درمان. م effectiveثرترین روش کاهش فشار داخل جمجمه به علت اصلی افزایش فشار بستگی دارد. علاوه بر کاهش جراحی مغز و اعصاب ، مانیتول یا تخلیه بطنی ممکن است نقطه شروع مهمی باشد. در طول کاهش فشار ، مهم است که به طور مداوم نه تنها شرایط فشار ، بلکه عملکردهای حیاتی بیمار را نیز تحت نظر داشته باشید. این نظارت بر با استفاده از نظارت مراقبت های ویژه انجام می شود. کاهش حاد فشار داخل جمجمه توسط بدن دنبال می شود حذف از علت اولیه این علت با مداخله جراحی عصبی برطرف می شود. اگر علت اصلی نشت کرده باشد خون، به عنوان مثال، کبودی پاکسازی به صورت علی انجام می شود درمان. در مقابل ، از بین بردن تومور برای ضایعات ایجاد کننده اشغال فضا انجام می شود. این که آیا بیماران از سندرم مغز میانی به طور کامل بهبود می یابند یا خیر بستگی به شدت کوفتگی و نواحی آسیب دیده دارد. توانبخشی معیارهای می تواند باعث بهبودی از عوارض طولانی مدت شود.

چشم انداز و پیش آگهی

سندرم مغز میانی پیش آگهی نسبتاً ضعیفی را ارائه می دهد و به معنی کاهش قابل توجه کیفیت زندگی افراد مبتلا است. در شروع سندرم ، معمولاً آسیب مغزی قابل توجهی وجود دارد که منجر به عوارض جدی یا مرگ بیمار می شود. علائم شدید مانند افزایش فشار داخل جمجمه یا اغماء اغلب یک دوره شدید را طی می کنند بیماران باید تهویه مصنوعی داشته باشند و معمولاً پاسخ نمی دهند. در صورت مثبت بودن دوره ، چشم انداز بهبودی وجود دارد ، تا آنجا که هیچ آسیب فیزیکی شدید رخ نداده است. به طور کلی ، پیش آگهی بستگی به زمان درمان و شدت بیماری دارد آسیب های مغزی. در صورت درمان سریع تروما توسط پزشک ، پیش آگهی بهتر است. در صورت عدم درمان ، سندرم مغز میانی همیشه کشنده است. پیش آگهی توسط متخصص مغز و اعصاب با مشورت جراحان و سایر متخصصان انجام می شود. برای ایجاد پیش آگهی ، شدت ضربه ، دوره قبلی و هرگونه آسیب جسمی و روحی در نظر گرفته می شود. پیش آگهی نسبتاً قابل اطمینان است زیرا آسیب اندامی که قبلاً رخ داده است معمولاً قابل درمان نیست و یک بار الف آسیب های مغزی برطرف شده است ، لزوماً عوارضی ایجاد نمی کند.

پیشگیری

سندرم مغز میانی تنها تا حدی قابل پیشگیری است که از افزایش فشار در ناحیه حفره جمجمه جلوگیری شود. پیشگیرانه معیارهای به عنوان مثال ، در زمینه سکته مغزی ، می توان آن را به عنوان وسیع ترین اقدامات پیشگیرانه در نظر گرفت.

مراقبت پس از آن

در بیشتر موارد سندرم مغز میانی ، بیمار گزینه های بسیار کمی و معمولاً بسیار محدود برای مراقبت های بعدی دارد ، بنابراین فرد مبتلا برای جلوگیری از عوارض و علائم بیشتر در درجه اول به تشخیص زودهنگام و درمان سریع این بیماری وابسته است. هیچ درمانی برای خود وجود ندارد ، بنابراین درمان توسط پزشک همیشه ضروری است. اکثر مبتلایان به سندرم مغز میانی به مداخله جراحی تکیه می کنند. فرد مبتلا باید در هر صورت بعد از چنین عملی راحت عمل کند و استراحت در بستر نیز باید رعایت شود. همچنین مصرف داروهای مختلف برای تسکین علائم غیر معمول نیست. دستورات پزشک باید رعایت شود و باید مراقب بود که دارو به طور منظم و در دوز مناسب مصرف شود. اکثر بیماران همچنین در طول درمان نیاز به حمایت روانی دارند و همچنین در زندگی روزمره به کمک خانواده خود وابسته هستند. در این زمینه نمی توان پیش بینی کلی در مورد دوره بعدی سندرم مغز میانی انجام داد ، زیرا بستگی زیادی به زمان تشخیص دارد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

در مورد سندرم مغز میانی ، در بیشتر موارد هیچ گزینه خودیاری برای فرد مبتلا وجود ندارد. در هر صورت ، کمک پزشکی برای کاهش و محدودیت ناراحتی و علائم این سندرم ضروری است. در بسیاری از موارد ، بستگان یا والدین فرد مبتلا نیز از شکایت های شدید روانی رنج می برند یا افسردگی. در این مورد ، درمان روانشناختی مفید است تا بیمار را با این کار تحت فشار قرار ندهد. کمک و مراقبت محبت آمیز بستگان نیز می تواند تأثیر مثبتی بر روند بیماری سندرم مغز میانی داشته باشد. اگر فرد مبتلا به کما بیفتد ، معمولاً هیچ کمک مستقیمی نمی توان ارائه کرد. مراقبت روزانه و پیشگیری از ناراحتی های روانی در این مورد مفید است. در مورد سندرم مغز میانی ، فرد مبتلا به بررسی ها و معاینات منظم وابسته است ، که باید به ویژه در سنین بالاتر یا در صورت شکایت دائمی انجام شود. از آنجا که تنفس این سندرم نیز به طور منفی تحت تأثیر قرار می گیرد ، فرد مبتلا باید آن را آسان بگیرد و در هیچ فعالیت شدید یا ورزشی شرکت نکند. متأسفانه به طور کلی نمی توان پیش بینی کرد که آیا سندرم مغز میانی منجر به کاهش امید به زندگی می شود یا خیر.