نمای کلی از کلیه مفاصل مهم | اتصالات

مروری بر تمام مفاصل مهم

La مفصل شانه (Lat. Articulatio humeri) توسط بالاترین قسمت از تشکیل شده است استخوان بازو، استخوان بازو نیز نامیده می شود سر (lat. Caput humeri) ، و سوکت از کتف (Lat

کتف) که به آن cavitas glenoidalis نیز گفته می شود. این متحرک ترین و در عین حال حساس ترین مفصل بدن انسان است. اما تحرک زیاد مفصل شانه ما از کجا ناشی می شود؟

سطح مفصلی از سر of استخوان بازو تقریباً سه تا چهار برابر بزرگتر از سطح مفصلی است کتف. این عدم تناسب آشکار ، آزادی حرکت زیاد را فراهم می کند. در عین حال ، از ثبات کاسته می شود زیرا هیچ راهنمای محکم و استخوانی وجود ندارد.

بنابراین جای تعجب نیست که حدود 45٪ از کل دررفتگی (دررفتگی مفصل) روی شانه می افتد. از منظر سیستماتیک ، مفصل شانه یک اتصال توپ و سوکت است. نام آن تقریباً از شکل تقریباً کروی شکل گرفته است سر of استخوان بازو.

به عنوان یک نماینده معمول از این نوع مفصل ، شانه دارای سه درجه آزادی است ، یعنی شش جهت حرکت ممکن است. علاوه بر استخوان ها درگیر ، رباط ها ، بورس ، کپسول مفصلی و عضلات نیز در تشکیل مفصل نقش دارند. این ساختارها در درجه اول مسئول حرکات شانه هستند. آنها همچنین وظیفه مهم تثبیت مفصل را بر عهده دارند!

به عنوان مثال ، رباط Ligamentum coracoacromiale همراه با قطعات استخوانی (lat. آکرومیون و Processus coracoideus) "آکرومیون" را تشکیل می دهد و بنابراین حرکات رو به بالا (جمجمه) را محدود می کند. علاوه بر این ، عضلات قوی شانه مفصل را ایمن می کنند!

مهمترین گروه عضلانی به اصطلاح "روتاتور کاف" شامل عضلات infraspinatus ، supraspinatus ، teres minor و suprascapularis است. آنها شانه را از چند طرف احاطه کرده و عمدتا مسئول تثبیت هستند.

یک آسیب دیدگی شانه در آن است نشانگان گیرافتادگی شانه، همچنین به عنوان قوس دردناک شناخته می شود: اگر بازو با زاویه جانبی بین 60 تا 120 درجه ربوده شود ، مبتلایان احساس خوبی دارند درد. تاندون کلسیفیه شده و ضخیم شده عضله فوق نخاع مسئول است. وقتی بازو بلند می شود ، تحت یک برآمدگی استخوانی و یک بورس حرکت می کند (Lat.

بورسا subacromialis). سرانجام ، تاندون با افزایش حرکت بر روی بازو قرار گرفته و به صورت دردناکی فشرده می شود. مفصل آرنج (Lat

Articulatio cubiti) توسط استخوان بازو و دو تشکیل می شود ساعد استخوان ها اولنا و شعاع در داخل مشترک ، سه جزئی مفاصل می توان تشخیص داد: بازو بالا سخن گفت مفصل (هنر. هنر

humeroradialis) ، بازو مفصل (لات. هنر humeroulnaris) و زخم پروگزیمال سخن گفت مشترک (هنر

radioulnaris proximalis) (به زیر مراجعه کنید). این سه نفر مفاصل یک واحد عملکردی را تشکیل می دهند و توسط یک ظریف مشترک محصور می شوند کپسول مفصلی. رباط های جانبی فن دار که به آن رباط های جانبی نیز گفته می شود ، مفصل را تثبیت کرده و کپسول را تقویت می کنند.

بعلاوه ، رباط حلقه (شعاع Lig. annulare radii) از هدایت استخوانی در مفصل شعاع اولنار پروگزیمال پشتیبانی می کند.

به طور کامل ، مفصل آرنج اجازه می دهد تا خم شود و کشش حرکات (خم شدن و کشش) ، و همچنین حرکات چرخشی (طرفدار و فتنه) از ساعد. در بسیاری از فعالیتهای حرکتی ظریف دست ، مانند چرخاندن پیچ گوشتی ، باز کردن قفل درب یا هدایت غذا به سمت دهان، توانایی چرخش ساعد از اهمیت زیادی برخوردار است! 1) مفصل بازو بازو بالا سخن گفت مفصل توسط غلتک مفصل بازو ، بازوی استخوان بازو و یک تشکیل می شود افسردگی در زخم ، incisura ulnaris.

از نظر عملکردی ، به گروه لولا تعلق دارد مفاصل و خم شدن و کشیدن بازو را امکان پذیر می کند. 2) مفصل فوقانی بازو این مفصل سطح غضروفی کوچکی از بازو را که به آن بازو یا سر استخوان بازو نیز گفته می شود ، با یک افسردگی از سخنرانی ، همچنین شعاع fovea articularis نامیده می شود. کاملاً از فرم مشاهده می شود ، آن مربوط به اتصالات توپی و سوکت است.

با این حال ، یک اتصال از بافت همبند بین دو بازو استخوان ها (Membrana interossea antebrachii) حرکت را بسیار محدود می کند! بنابراین ، به جای شش جهت حرکت معمول ، فقط چهار جهت وجود دارد. 3) مفصل پروگزیمال جوش داده شده از طریق زخم مفصل پروگزیمال جوش داده شده از طریق جوشگاه دریایی یک مفصل گردان است ، دقیق تر یک مفصل تنون.

در قسمت داخلی ، رباط حلقه قوی با پوشیده شده است غضروف و در نتیجه با سطوح مفصلی زخم و شعاع در تماس است! اصطلاح "مچ دست”به طور عامیانه مفصل رادیوکارپال پروگزیمال و ارتباط بین دو ردیف استخوان کارپ ، مفصل مدیوکارپال را خلاصه می کند. یک تمایز ساده اغلب بین "پروگزیمال" (نزدیک بدن) و "دیستال" (دور از بدن) انجام می شود مچ دست. وظایف و عملکردهای دست ما نیز پیچیده است ، شبیه به ساختار دو زیرشاخه!

1.) مفصل رادیوکارپ ساده ، مفصل رادیوکارپال استخوان های بازو را با مچ دست. انتهای انتهای استخوان شعاع ، دیسک مفصلی (غضروف سطح) و سه استخوان پروگزیمال کارپال (اسکافوئید، استخوان قمری ، استخوان مثلثی) اتصال را تشکیل می دهند.

اگر شکل سطوح مفصل در نظر گرفته شود ، مفصل رادیوکارپال به گروه مفاصل تخمدان تعلق دارد. بنابراین دارای دو محور حرکت و چهار جهت حرکت ممکن است: خم شدن و کشش (خم شدن کف دست و کشش پشتی) ، و همچنین گسترش جانبی به سمت داخل یا خارج (شعاعی / اولنار) ربایش) 2.)

مفصل Medio-carpal شکاف مفصلی تقریباً S شکل بین پروگزیمال وجود دارد (اسکافوئید، استخوان مسطح ، مثلثی) و ردیف دیستال مفاصل کارپال (استخوان چند ضلعی بزرگ و کوچک ، استخوان کاپیتات ، قلاب شده پا) دو استخوان متضاد هر یک مفصل واحدی را تشکیل می دهند. به طور کامل مفصل مدیو کارپال نامیده می شود.

از لحاظ عملکردی به مفاصل لولا تعلق دارد. با این وجود به دلیل رباط های متعدد ، حرکات آن بشدت محدود می شود. همچنین با مفاصل رادیوکارپال و بین کارپال ارتباط برقرار می کند. به همین دلیل است که پزشک این مفصل را مفصل لولایی "دندانه دار" نیز می نامد.

رباط های استخوان کارپال که در بالا ذکر شد از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در جراحات کارپال ، به عنوان مثال a اسکافوئید شکستگی، اغلب تحت تأثیر قرار می گیرند. افراد مسن نیز اغلب از این بیماری رنج می برند درد ناشی از سایش ، مثلاً در غضروف (discus articularis) مفصل رادیو-کارپال.

به استثنای انگشت شست ، انگشتان ما از هر سه استخوان کوچک تشکیل شده است: فالانکس اساسی (پهن Phalanx proximalis) ، فالانکس میانی (Lat Phalanx Media) و فالانکس دیستال (Lat).

Phalanx distalis). آنها از طریق اتصال مشترک با یکدیگر در تماس هستند. در هر انگشت به جز انگشت شست ما سه مفصل جداگانه پیدا می کنیم.

این حرکت های خوب حرکتی و پیچیده را ممکن می کند! از آنجا که انگشت شست فالانژ میانی ندارد ، فقط دو مفصل دارد. ابتدا مفصل متاکارپوفالانژ استخوان متاکارپوفالانژ را با فالانکس متصل می کند.

وسط انگشت مفصل (Art. interphalangealis proximalis) پایه و وسط را به هم متصل می کند انگشت فالانگ و پایان مفصل انگشت (Art. interphalangealis distalis) فالانژ انگشت میانی و انتهایی را به هم متصل می کند.

مفصل متاکارپوفالانژال که از نظر شکل کاملاً مشاهده می شود ، یک مفصل توپی و سوکت است. با این حال ، محور سوم حرکت ، یعنی چرخش ، توسط رباط های جانبی به شدت محدود می شود. سرانجام ، می توان انگشتان مفصل متاکارپوفالانژ را خم کرد و کشید و به دو طرف گسترش داد.

به منظور ساده کردن نام پیچیده لاتین دو مفصل باقی مانده ، پزشکان به سادگی نام های بلند را کوتاه می کنند: میانه مفصل انگشت PIP می شود ، مفصل انگشت انتهایی DIP می شود. هر دو اتصالات لولایی خالص با یک محور حرکت و در نتیجه دو حرکت احتمالی (خم شدن و کشش) هستند. در زیر مچ دست ، تاندون ها از خم کننده های انگشت بلند هر کدام به طور مشترک کار می کنند غلاف تاندون.

این به نوبه خود توسط رباط های حلقوی و صلیبی به استخوان های انگشت استخوانی متصل می شود. علاوه بر این ، مفاصل انگشت منفرد توسط رباط های جانبی پشتیبانی می شوند (Lat. Ligg.

وثیقه) ویژگی خاص آنها این است که هنگام کشیده شدن انگشتان آرام هستند ، در حالی که هنگام خم شدن کشیده می شوند. در مورد گچ های دست ، بنابراین کاملاً ضروری است که انگشتان را با اندکی خم شدن ثابت کنید!

در غیر این صورت ، رباط های وثیقه به سرعت عقب رفته و کوتاه می شوند. در بدترین حالت ، پس از آن دیگر خم شدن امکان پذیر نیست. ما مفصل زانو (هنر

genu) از دو مفصل جزئی تشکیل شده است. از یک طرف ، ران استخوان (لات. استخوان ران) و درشت نی (لات.

تیبیا) مفصل ران ران را تشکیل می دهد. علاوه بر این ، کشککک و ران مفصل مفصل فموروپاتلا هر دو مفصل جزئی توسط یک کپسول مشترک احاطه شده و یک واحد عملکردی را تشکیل می دهند.

به طور کامل ، این یک مفصل لولایی با خم شدن ، کشش و داخلی و داخلی است چرخش خارجی. وقتی که مفصل زانو کشیده شده است ، ویژگی خاصی را که به آن می دهد نیز می توان مشاهده کرد: در حداکثر ورزش حرکت ، پایین تر است پا کمی به سمت بیرون می چرخد ​​("چرخش نهایی"). ساختارهای متعدد ثبات و ظرفیت تحمل زانو را تضمین می کنند: رباط های صلیبی در داخل کپسول مفصلی، قدامی (لیگ

رباط های متقاطع (crossiatum anterius) و خلفی (Lig. cruciatum posterius) کشیده شده اند. هر دو رباط از تماس بین استخوان درشت نی و ران و خصوصاً در حین حرکتهای چرخشی ثبات را ایجاد می کنند.

اگر رباط های صلیبی آسیب دیده باشند ، بیماران اغلب عدم اطمینان یا بی ثباتی قابل توجهی را در لگن تجربه می کنند مفصل زانو. Menisci این نام از فرم هلالی شکل (لاتین) گرفته شده است منیسک = نیمه ماه) از دو ساختار غضروف. آنها سطح مفصل را بزرگ می کنند و بنابراین بار یکنواختی را تضمین می کنند.

ما بین بیرونی و مینیسک داخلی، که به موجب آن مینیسک داخلی با کپسول مفصل و رباط داخلی زانو نزدیک است. بر این اساس ، مینیسک داخلی در جراحات به مراتب بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرد! رباط های وثیقه در قسمت داخلی مفصل زانو "رباط داخلی" به زبان عامیانه اجرا می شود (lat.

لیگ collaterale tibiale) ، بر این اساس به اصطلاح "رباط خارجی" (Lat. Lig) پیدا می شود.

collaterale fibulare) در طرف خارجی. آنها مانع از کج شدن زانوی ما به پهلو می شوند. بنابراین کاملاً منطقی است که رباط های جانبی آسیب ببینند ، خصوصاً در حین حرکتهای خمش جانبی.

اگر هر دو رباط داخلی ، مینیسک داخلی و قدامی رباط صلیبی اشک ، ما در مورد "سه گانه ناراضی" صحبت می کنیم. ما مفصل ران (هنر. هنر

coxae) نشان دهنده اتصال مفصلی بین بالاتنه و پاها است. از یک طرف امکان راه رفتن و ایستادن به حالت ایستاده را فراهم می کند ، از طرف دیگر باعث ایجاد ثبات در وسط بدن می شود! سر ران ، سر استخوان ران نیز نامیده می شود ، (lat.Caput femoris) و استابولوم پوشیده از غضروف (lat.

استابولوم) قسمتهای استخوانی را تشکیل می دهد. دومی با هم آمیختن ایلیوم (lat. Os ilium) ، ایسکیم (Lat

Os ischii) و استخوان pubic (Os pubis) مفصل ران نوع خاصی از اتصال توپی است ، یعنی یک اتصال مهره با سه محور حرکت. بنابراین ، خم شدن و کشش، چرخش داخلی و خارجی و همچنین جانبی ربایش در اینجا امکان پذیر است

رباط های قوی و عظیم ، که سر کروی ران ران را بهمراه کپسول مفصل کشیده محکم به داخل سوکت فشار می دهند ، مشخص می شود. در این زمینه ، پزشک اغلب از "پیچ رباط" صحبت می کند. (ایلیاک-پا رباط ، ایسکیم- رباط ساق و رباط شرمگاهی - پا).

به عنوان مثال ، رباط ایلیاک-ایلیاک دارای مقاومت کششی بیش از 350 کیلوگرم است و بنابراین قوی ترین رباط در بدن انسان است! هنگام ایستادن به حالت ایستاده ، از کج شدن لگن به عقب و بدون استفاده از قدرت عضلانی نیز جلوگیری می کند. یکی دیگر از ویژگی های خاص از مفصل ران نوار سر استخوان ران است.

آن شامل خون عروق که برای تأمین سر استخوان ران بسیار مهم هستند. نقش اصلی را در بهبود استخوان ران دارد گردن شکستگی با افزایش سن ، علائم سایش و پارگی مفصل ران اغلب به اصطلاح کوکسارتروز ایجاد می شود.

در این بین ، متخصصان تصور می كنند كه در آلمان حدود 2٪ از افراد 65-74 ساله به این بیماری مبتلا هستند. چاق بیماران بدون ورزش کافی به ویژه در معرض خطر هستند. در طول بیماری ، درد و عدم تحرک در مفصل ران افزایش می یابد.

در بدترین حالت ، آندوپروتز ("مفصل ران") تنها راه حل درمانی است. پشت اصطلاح محاوره ای "مچ پا مفصل "بالا (Art. Talocruralis) و پایین هستند مچ پا مشترک (هنر

ساب تالاریس و هنر. talocalcaneonavicularis). بسیاری کوچک تارسال استخوان ها و رباط ها بسیار پیچیده با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و بنابراین ، از جمله موارد ، راه رفتن قائم را امکان پذیر می کند.

بالا مچ پا مفصل هر دو انتهای ساق پا استخوانهای دور از بدن ، درشت نی و استخوان فیبولا ، به اصطلاح چنگال مالوی شکل ، که به آن چنگال مچ پا نیز گفته می شود ، تشکیل می دهند. این رول مفصل (Lat. Trochlea tali) استخوان مچ پا در هر دو طرف را شامل می شود و بنابراین تشکیل می شود مفصل بالای مچ پا.

در نتیجه مفصل لولای خالص اتصال متصل می شود ساق پا و تارس و اجازه خم شدن و همچنین کشش را می دهد. برای تثبیت و هدایت حرکت ، مفصل دارای رباط های جانبی (رباط های داخلی و خارجی) است ساق پا استخوان و تارس. از طرف دیگر ، استخوان درشت نی و استخوان فیبولا توسط رباط های سندوزومزی متصل می شوند.

صدمات به مفصل بالای مچ پا بسیار رایج هستند. به طور معمول ، افراد مبتلا در زمین ناهموار به سمت بیرون خم می شوند (ضربه خونی). این در درجه اول منجر به کشش بیش از حد یا حتی پارگی رباط خارجی می شود.

اصطلاح "پیچ خوردگی" در بسیاری از موارد معمولاً مورد استفاده قرار گرفته است. مفصل پایین مچ پا در داخل پایین مفصل مچ پا، بین اتصال جزئی جلو و عقب تمیز داده می شود. در قدامی پایین مفصل مچ پامختلف تارسال استخوان ها (استخوان پاشنه، استخوان اسکافوئید) و رباط سوکت پوشیده از غضروف یک سوکت برای استخوان مچ پا تشکیل می دهد (lat.

تالوس) علاوه بر این ، رباط گلنوئید قوس طولی پا را تقویت می کند. عقب پایین مفصل مچ پا شامل استخوان مچ پا و استخوان پاشنه (Lat

کالکانئوس) بین دو اتاق از مفصل پایین مچ پا رباط مچ پا-پاشنه را اجرا می کند (Lat Lig.

talocalcaneum interosseum) و بنابراین خط تقسیم فضایی را تشکیل می دهد. شبیه به مفصل بالای مچ پا، دامنه حرکت در مفصل به یک محور حرکت محدود می شود: با ثابت مچ پا از جلو ، می توان پاشنه را هم به سمت داخل (وارونگی) و هم به بیرون (ورشکستگی) چرخاند. با این حال ، در نهایت ، کاهش حرکات پا به مفاصل جداگانه دشوار است.

دلیل این امر این است که تقریباً تمام اجزای داخل پا به یکدیگر متصل شده اند ، به طوری که حرکات معمولاً به صورت ترکیبی اجرا می شوند. در محاوره ، تمام مفاصل استخوان های انگشت پا تحت این اصطلاح قرار می گیرند. ساختار آنها بسیار شبیه مفاصل انگشت است.

بر این اساس ، هر انگشت پا ، به استثنای انگشت شست پا ، از سه استخوان کوچک تشکیل شده است: فالانکس پروگزیمال ، فالانکس میانی (lat. Phalanx media) و فالانژ دیستال (lat. Phalanx distalis).

بین سران جداگانه متاتارسال استخوان ها و مفاصل متاتارسوفالانژیال انگشتان پا ، مفاصل متاتارسوفالانژ را پیدا می کنیم (Lat. Art. metatarsophalangea).

La مفصل متاتارسوفالانژیال (هنر. interphalangealis proximalis ، PIP) در بین واقع شده است متاتارسال و مفاصل متاتارسوفالانژیال. مانند انگشت شست ، انگشت شست پا نیز فقط از فالانکس پایه و انتهایی تشکیل شده است.

از آنجا که فالانژ میانی ندارد ، مفصل انگشت شست میانی مربوطه نیز وجود ندارد! با این وجود ، روی همه انگشتان پا ، مفصل انتهایی (هنر. Lat.

interphalangealis distalis ، DIP) فالانکس میانی / پایه و انتهایی را متصل می کند. در برخی افراد ، دو عضو آخر استخوان انگشت کوچک پا با هم ادغام می شوند. به طور خلاصه ، پنج مفصل متاتارسوفالانژ ، چهار مفصل متاتارسوفالانژ و پنج مفصل متاتارسوفالانژ وجود دارد. از نظر عملکردی ، مفاصل بین استخوان های انگشت پا به مفاصل لولا تعلق دارند.

از طریق آنها می توانیم انگشتان پا را خم کرده و کش دهیم. این توانایی پیش شرط مهم پیاده روی و در حال اجرا. رباط های متعدد ، تاندون ها و عضلات از آناتومی پیچیده پشتیبانی می کنند.

شکایت های معمول از مفاصل انگشتان می تواند به عنوان مثال ، در زمینه سو ofاستفاده از پا رخ دهد. به خصوص در تصویر بالینی کف پا ، مفاصل اساسی انگشتان II-IV باعث شکایت می شوند. از دست دادن معمول قوس عرضی پا باعث افزایش فشار فشار بر روی سر پا می شود. علاوه بر این ، مفاصل انگشت کوچک نیز اغلب تحت تأثیر قرار می گیرند آرتروز با افزایش سن