اقوام | افسردگی

بستگان

ساختار حمایتی خانواده می تواند در مورد افسردگی یا احتمالاً وقوع افسردگی را خنثی کند. از آنجا که افسردگی اغلب در ارتباط با وقایع زندگی یا شرایط زندگی مشکل ساز رخ می دهد ، رابطه با افراد خانواده نزدیک یا دوستان نزدیک مهم است. به عنوان مثال ، در صورت ضرر ، ساختارهای خانوادگی می توانند شخص مورد نظر را در واکنش سوگ او همراهی و حمایت کنند و بنابراین از پیشرفت افسردگی.

از فشار بیش از حد در کنار آمدن با مشکلات و حوادث شدید زندگی ، که احتمالاً به افسردگی ختم می شود ، نیز می توان با کمک دوستان و بستگان جلوگیری کرد. در همان زمان ، بستگان اغلب اولین نقطه تماس هنگام بروز بیماری هستند. تمایل آنها برای درک و همدردی برای روند افسردگی بسیار مهم است.

از آنجایی که افراد افسرده عقب نشینی می کنند و از نزدیک بودن با افراد دیگر اجتناب می کنند ، مقابله با این مسئله برای کاهش سرعت روند بیماری یا در بهترین حالت ممکن ، برای بهتر شدن آن ضروری است. نه تنها می توان کمک حرفه ای را زودتر اضافه کرد ، بلکه افرادی که از افسردگی رنج می برند با افکار خودتخریبی خود تنها نمی مانند و می توان اهداف خودکشی را بهتر و زودتر شناخت. همچنین می توانید اطلاعات مناسب را در زیر پیدا کنید: بستگان فردی که از افسردگی رنج می برند باید این را بدانند!

افسردگی یک بیماری واقعی است که تنها با اراده یا خود انضباطی بیمار نمی تواند بر آن غلبه کند. درک این مسئله برای بستگان اغلب دشوار است. اگر فرد مبتلا در یک زندگی مشترک یا زناشویی زندگی کند ، شریک زندگی رنج شخص دیگر را بسیار نزدیک تجربه می کند و اغلب خود او هدف بدخلقی قرار می گیرد.

از آنجا که فقط درمان حرفه ای واقعاً م effectiveثر است ، تلاش های شریک زندگی برای کمک معمولاً ناکام می ماند که این امر موجب ناامیدی طرفین می شود. غالباً ، آگاهانه یا ناخودآگاه ، این اتهام مطرح می شود که فرد مبتلا به سادگی تلاش کافی نمی کند و در خود ترحم فرو می رود. این سابلیمینال تا انتقاد آشکار منجر به وخامت بیشتر بیمار می شود.

علاوه بر این ، بی حالی و علائم جسمی اغلب فعالیت های مشترک را به بن بست می رساند و رابطه علاوه بر این متشنج می شود. با این وجود ، شریک زندگی برای غلبه بر افسردگی ضروری است و باید به طور فعال درگیر درمان شود تا یاد بگیرد که با علائم بیمار مقابله کرده و به طور موثر از او حمایت کند. اگر این امر موفقیت آمیز نباشد ، طرفین درگیر به شکست روابط منجر می شوند.

تست

مقدماتی معاینهی جسمی بخشی جدایی ناپذیر از هر معاینه روانشناختی است. بنابراین ، علل جسمی زمینه ای احتمالی (مانند وجود a غده تیروئید بیماری) باید از همان ابتدا کنار گذاشته شود. این اغلب نیاز به a خون آزمون.

برای تعیین وجود افسردگی و تأیید علائم ، از پرسشنامه های ویژه خاصی استفاده شده است. این آزمایشات براساس کارهای استاندارد پزشکی تشخیصی مانند DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) انجمن روانپزشکی آمریکا APA یا ICD (طبقه بندی آماری بین المللی بیماریها و موارد مشابه) سلامتی مشکلات) سازمان بهداشت جهانی WHO. در نتیجه ، می توان از آنها در سراسر جهان استفاده کرد و سطح بالایی از مقایسه را به دست آورد.

خودآزمایی برای افسردگی به طور گسترده ای در اینترنت وجود دارد ، اما باید احتیاط کرد و نتایج را نباید مسلم دانست. در صورت تردید ، همیشه توصیه می شود با یک پزشک مشورت کنید. آزمون DASS (افسردگی - اضطراب - استرس - مقیاس) پرسشنامه ای است که برای ضبط آن طراحی شده است علائم افسردگی، اضطراب و / یا استرس ناشی از بیماری جسمی نیستند و بنابراین باید روانشناختی باشند.

برای این منظور ، از بیمار 21 (در نسخه کوتاه) یا 42 س (ال (در نسخه طولانی) پرسیده می شود که باید با مقادیر 0 تا 3 پاسخ داده شود ("اصلاً برای من اعمال نمی شود" تا "خیلی زیاد اعمال می شود) به شدت به من "). این آزمون اغلب به دلیل ارزش آموزنده خوب مورد استفاده قرار می گیرد.