حلقه های شنی Ranvier: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

متخصصان مغز و اعصاب از حلقه های توری Ranvier به عنوان مکان های در معرض آکسون یاد می کنند. بنابراین ، حلقه های اتصال دهنده نقش مهمی در هدایت تحریک شوری و در تولید پتانسیل های عمل دارند. در بیماری های می زدایی ، این هدایت تحریک نمکی مختل می شود.

حلقه های بند ناف Ranvier چیست؟

حلقه های بند ناف Ranvier جز a اعصاب. آنها در مرکز یافت می شوند سیستم عصبی و همچنین در سیستم عصبی محیطی و یکی از مهمترین اجزای هدایت تحریک نمکی است. بدون حلقه های Ranvier ، سرعت هدایت عصبی 60 متر بر ثانیه غیر قابل تصور است ، زیرا توسط فیبرهای عصبی A-alpha موتور حفظ می شود سیستم عصبی. چندین سلول شوان به دور هر کدام پیچیده شده است فیبر عصبی. حلقه های اتصال دهنده Ranvier بخشهایی از آکسونها هستند که در آن دو سلول شوآن یا سلولهای گلیال به هم می رسند. آکسون های اعصاب توسط یک لایه مهم میلین احاطه شده اند. این لایه عایق الکتریکی است اعصاب و رسانایی آنها را افزایش می دهد. میلین در محل حلقه های اتصال دهنده Ranvier قطع می شود. حلقه های توری به نام Ranvier آناتومیست که اولین بار ساختارهای آناتومیکی را در قرن نوزدهم توصیف کرد ، نامگذاری شد.

آناتومی و ساختار

حلقه های اتصال دهنده حدود یک میکرومتر طول دارند و در امتداد حلقه ها اتفاق می افتند آکسون تقریباً هر یک تا دو میلی متر بین هر یک از آنها اصطلاحاً میانگره قرار دارد. این بخش میلین شده از است آکسون که با سلولهای گلیال در مرکز عایق است سیستم عصبی و سلولهای شوان در سیستم عصبی محیطی. در ناحیه حلقه های بند ناف ، غشای سلولی دارای مقدار بالایی است چگالی و دارای ولتاژ دردار است سدیم کانال ها با این حال ، در این مکانها با سلولهای شوان یا سلولهای گلیال از محیط عایق نیست. آکسون و سلولهای گلیال یا سلولهای شوان در طرفین حلقه بند ناف توسط اتصالات تیغه پارانودال ، نوارهای باریک پتانسیل غشا به هم متصل می شوند. این یک فضای بسته ایجاد می کند که محیط بیوشیمیایی آن می تواند به طور مستقل از محیط تنظیم شود.

عملکرد و وظایف

حلقه های بند ناف Ranvier در درجه اول به عنوان بخشی از هدایت تحریک شوری نقش دارند. این هدایت تحریک شوری ، تحریک سریع رشته های عصبی را امکان پذیر می کند و انتقال سریع آن را تضمین می کند پتانسیل عمل. رشته های عصبی ضخیم به طور کلی هدایت بهتری نسبت به شاخه های نازک دارند. اصل هدایت تحریک نمکی اطمینان حاصل می کند که سرعت هدایت شاخه های نازک کافی است. آن پتانسیل عمل بنابراین به طور مداوم در امتداد آکسون ها اجرا نمی شود ، بلکه از یک حلقه اتصال به حلقه دیگر می پرد. در بین حلقه ها ، میانگره عایق بندی شده قرار دارد که تحریک را به صورت الکتروتونیکی انجام می دهد. قسمت میلین شده آکسون مانند کابل پلاستیکی از محیط اطراف خود عایق الکتریکی است. حلقه های اتصال باعث قطع این عایق می شوند که در آن تنها پتانسیل عمل ناشی می شود. وقتی چنین پتانسیل عملی وجود دارد ، سدیم کانالهای آکسون باز می شوند. جریان یونی Na + به درون آکسون جریان می یابد و از حلقه بعدی اتصال خارج می شود. با کمک این جریان یونی ، پتانسیل عمل می تواند آکسون بعدی را به اندازه کافی دفع کند تا پتانسیل عملی نیز در آنجا تحریک شود. بنابراین ، تحریک فقط در حلقه های اتصال دهنده اتفاق می افتد ، و به اصطلاح می توان از قسمت های میلین شده آکسون صرف نظر کرد. آ سلول عصبی پتانسیل غشای استراحت خاصی را در حالت غیرتحریک نشان می دهد. اختلاف بالقوه ای بین فضای خارج سلولی و داخل سلولی آن رخ می دهد. با این حال ، هیچ تفاوتی در طول آکسون وجود ندارد. هنگامی که تحریک در یکی از حلقه های اتصال ایجاد می شود ، غشای فراتر از پتانسیل آستانه دپلاریزه می شود. از آنجا که کانال های Na + به ولتاژ وابسته هستند ، باز می شوند. بنابراین ، یون های Na + از فضای خارج سلولی به فضای داخل سلول جریان می یابند. غشای پلاسما در اطراف حلقه اتصال متصل می شود و خازن غشا شارژ می شود. به دلیل مثبت سدیم یونها ، بیش از حامل های بار مثبت به صورت داخل سلولی در حلقه اتصال وجود دارد. یک میدان الکتریکی و یک اختلاف پتانسیل در طول آکسون رخ می دهد. در حلقه بعدی اتصال ، ذرات منفی اکنون توسط بار مثبت در اولین حلقه اتصال و برعکس جذب می شوند. به دلیل این تغییر بارها ، پتانسیل غشای حلقه اتصال دهنده دوم نیز مثبت می شود.

بیماری

حلقه های بند بند Ranvier به ندرت تحت تأثیر بیماری قرار می گیرند. به همین دلیل ، ممکن است اصل هدایت نمکی تحریک توسط بیماری های به اصطلاح از بین برنده از بین برود. بیماری های میلین کننده ، میلین عایق اطراف آکسون های اعصاب را می شکند. در نتیجه ، دستگاه های عصبی دیگر عایق الکتریکی نیستند و بنابراین نمی توانند عملکرد یک کابل پلاستیکی را انجام دهند. به عنوان یک نتیجه ، انتقال پتانسیل عمل از طریق حلقه های اتصال دهنده Ranvier نیز شکست می خورد. خود حلقه ها هنوز هم می توانند عملکرد خود را برآورده کنند ، اما پتانسیل ارسال شده بسیار ضعیف است و در هر حلقه پوکر بعدی قادر به انجام هرگونه عملکرد بالقوه نیست. مشهورترین بیماری در زمینه بیماریهای می زدایی ، بیماری دژنراتیو است اسکلروز متعدد. در این بیماری خود ایمنی ، خود بیمار است سیستم ایمنی بدن میلین سیستم عصبی مرکزی را قطعه قطعه می شکند. اختلالات حسی و فلج می تواند در نتیجه اختلال در هدایت تحریک ایجاد شود. پلی نوروپاتی ها اثرات مشابهی بر روی سیستم عصبی محیطی دارند. مواد سمی ، متابولیکی ، ژنتیکی و عفونی وجود دارد پلی نوروپاتی ها. به عنوان مثال، a پولیروپاتی ممکن است قبل از الف گزش کنه. بیماری هایی مانند دیابت or پرخاشگر همچنین ممکن است با شرط. به همین ترتیب، اعتیاد به نوشیدن الکل or سوء تغذیه می تواند باعث شود پلی نوروپاتی ها. همین امر در مورد اختلالات پروتئین نیز صدق می کند تعادل و ویتامین جذب اختلالات جدا از این، پولیروپاتی همچنین تقریباً در یک سوم کل موارد رخ می دهد بیماری های تومور. بر خلاف اسکلروز متعدد، پلی نوروپاتی ها میلین سیستم عصبی مرکزی را تجزیه نمی کنند ، اما به دستگاه های عصبی سیستم عصبی محیطی آسیب می رسانند.