حالت حداقل هوشیار: علل ، علائم و درمان

حالت حداقل هوشیار (MCS) را نباید با بیدار شدن اشتباه گرفت اغماء، گرچه این دو شرط بسیار شبیه به هم هستند. افراد مبتلا به طور موقت بیدار به نظر می رسند زیرا چشمان آنها باز است و حرکات و همچنین حالت چهره وجود دارد. حداقل حالت هوشیاری می تواند موقتی و همچنین دائمی باشد.

حالت حداقل هوشیار چیست؟

حالت حداقل هوشیار (MCS) - همچنین به عنوان حالت حداقل هوشیار نیز شناخته می شود - حالت گرگ و میش است که شباهت زیادی به حالت رویشی مداوم دارد. برخلاف بیداری اغماء، با این حال ، کسانی که تحت تأثیر قرار می گیرند ، گاهی اوقات به محرک های خارجی ، مانند لمس ، صدا یا جلوه های نور پاسخ می دهند. حالت حداقل هوشیار توسط خودکار کنترل می شود سیستم عصبی، که مستقل از مغز، بنابراین ریتم خواب-بیداری هنوز هم وجود دارد. یک حالت حداقل هوشیار می تواند از یک ایجاد شود اغماء یا حتی کما از خواب بیدار. می تواند موقتی باشد ، اما پس از حدود 12 ماه ، احتمال بیدار شدن فرد از حالت حداقل هوشیار کاهش یافته و به حالت دائمی در می آید.

علل

دلایل مختلفی وجود دارد که حداقل حالت آگاهانه دارد. در MCS ، اختلال در عملکرد مغزی وجود دارد. این اغلب در نتیجه بیماری یا آسیب ایجاد می شود. بیماری ها یا اختلالات زیر در مغز می توان رهبری به حالت حداقل هوشیاری: Apoplexy (ضربه), آسیب های مغزی, بیماری صرع, مننژیت, آنسفالیت، تومورها ، خونریزی مغزی. با این حال ، بیماری های متابولیکی مانند دیابت ملیتوس ، کبد اختلال عملکرد ، بیماری تیروئید و کلیه بیماری همچنین می تواند محرک حداقل حالت هوشیاری باشد. علاوه بر بیماری قلبی عروقی ، الکل و سو abuse مصرف مواد مخدر همچنین می تواند حالت آگاهانه ای را ایجاد کند. MCS بلافاصله اتفاق نمی افتد. اگر علل فوق سیر شدیدی داشته باشد و بیماران به کما بروند ، ممکن است از این حالت حالت آگاهانه ای ایجاد شود.

علائم ، شکایات و علائم

پزشکان مسئولیت سنگینی در تشخیص صحیح بین سندرم بیداری بدون پاسخ (SRW یا کما از خواب بیدار) و حالت حداقل هوشیاری (MCS) دارند. تشخیص اشتباه اغلب اتفاق می افتد و میزان تشخیص اشتباه بسیار زیاد است و تقریباً بین 37 تا 43 درصد است. در كماي بيداري كلاسيك ، هيچ مدركي از توانايي تماس بيمار وجود ندارد ، گرچه دوره هاي بيداري با چشم باز وجود دارد. در حالت حداقل هوشیار (MCS) ، بیماران رفتاری از خود نشان می دهند که آگاهی آگاهانه از محیط را نشان می دهد. در حالی که در سندرم بیداری بدون پاسخ ، مبتلایان هیچ واکنشی به محرک های بیرونی نشان نمی دهند ، افراد مبتلا به MCS گاهی اوقات به برداشت های لمسی ، صوتی یا بصری پاسخ می دهند. از جمله اینکه ممکن است در صورت تحریک دست ، پا یا قسمت دیگر بدن خود را حرکت دهند. برخی از افراد مبتلا ممکن است از طریق تماس چشمی یک شی moving متحرک را دنبال کنند یا در پاسخ به س questionsالاتی که نیاز به پاسخ بله یا خیر دارند ، حرکات مورد توافق خاصی را انجام دهند. قبل از MCS همیشه کما از خواب بیدار می شود. این یک حالت انتقالی بین کما و هوشیاری کامل است. بیمار ممکن است سالها یا حتی برای همیشه در این حالت باقی بماند. با این حال ، این حالت همچنین ممکن است حالت اولیه برای بهبود کامل باشد. حاشیه خطا در ایجاد تمایز صحیح بسیار زیاد است زیرا بیمارانی با MCS نیز وجود دارند که می توانند آگاهانه محیط را تجربه کنند اما به دلایل مختلف توانایی نشان دادن پاسخ را ندارند.

تشخیص و دوره

متخصص مغز و اعصاب وضعیت حداقل هوشیار را تشخیص می دهد. تشخیص بسیار دشوار است زیرا MCS و حالت رویشی مداوم به طور گیج کننده ای شبیه یکدیگر هستند. از روشهای تصویربرداری برای تشخیص حالت حداقل هوشیار استفاده می شود. علاوه بر MRI و CT منظم ، اصطلاحاً عملکردی است تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (fMRI) نیز استفاده می شود. در گفتار همگانی ، از fMRI به عنوان a نیز یاد می شود مغز اسکنر با کمک این روش معاینه ، مغز فعالیت در مناطق مختلف مغز قابل اندازه گیری است. نتیجه در حالت آگاهانه حداقل امیدوار کننده نیست. احتمال بیدار شدن افراد مبتلا از MCS بیشتر از بیدار شدن از خواب در کما است. در هفته ها و ماه های اول ، فرد مبتلا به احتمال زیاد هنوز بیدار می شود. با این حال ، اگر بیش از 12 ماه از شروع MCS گذشته باشد ، بیدار شدن فرد مبتلا به طور فزاینده ای بعید می شود. حداقل حالت هوشیاری به یک حالت دائمی تبدیل می شود. اگر فرد مبتلا از MCS بیدار شود ، آسیب شدید معمولاً باقی می ماند. هر چه MCS بیشتر طول بکشد ، ناتوانی های جسمی و روانی بارزتر خواهد بود. حداقل حالت هوشیاری ممکن است سالها قبل از مرگ فرد مبتلا ادامه داشته باشد.

عوارض

حالت حداقل هوشیار تأثیر بسیار منفی بر کیفیت زندگی فرد مبتلا دارد و می تواند رهبری به پریشانی روانی بسیار شدید یا افسردگی. در این حالت فرد مبتلا در کما بیدار است و دیگر نمی تواند به تنهایی غذا بخورد و بنوشد. به طور معمول ، آنها همیشه به کمک افراد دیگر وابسته هستند. علاوه بر این ، چشم ها نیز باز هستند ، به طوری که بیماران همیشه متوجه حوادث دنیای خارج می شوند ، اما نمی توانند به طور فعال شرکت کنند. صحبت کردن نیز معمولاً امکان پذیر نیست. علاوه بر این ، بیمار نیز از این بیماری رنج می برد بیاختیاری. به ندرت ، والدین ، ​​فرزندان یا بستگان فرد مبتلا نیز به میزان قابل توجهی تحت تأثیر حداقل هوشیاری قرار می گیرند و از محدودیت های شدید روحی و روانی افسردگی رنج می برند. به طور کلی نمی توان پیش بینی کرد که آیا بیماری پیشرفت مثبتی خواهد داشت یا اینکه فرد مبتلا تمام عمر خود را در این حالت سپری خواهد کرد. همچنین یک درمان خاص از حالت حداقل هوشیاری معمولاً امکان پذیر نیست. برای حمایت از روشهای درمانی مختلفی می توان استفاده کرد مفاصل تا سفت نشوند. با این حال ، امید به زندگی به خودی خود کاهش نمی یابد و تحت تأثیر این امر قرار نمی گیرد شرط در بیشتر موارد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

با حداقل حالت هوشیاری ، بسیاری از بیماران در حال حاضر تحت مراقبت های پزشکی قرار دارند. آنها معمولاً فقط در صورت خراب شدن یا ناهنجاری های ناگهانی در وضعیت خود به کمک و پشتیبانی نیاز دارند سلامت. اگر بیمار در زندگی روزمره و بدون بیماری تشخیص داده شده متوجه اختلال در وضعیت هوشیاری خود شود ، باید با پزشک مشورت کند. اگر شرط برای مدت طولانی تری ادامه پیدا می کند یا اگر کاهش هوشیاری بیشتری رخ دهد ، جای نگرانی وجود دارد. از آنجا که در برخی موارد بیماری جدی وجود دارد ، مراجعه به پزشک در اسرع وقت توصیه می شود. اگر اعضای محیط اجتماعی متوجه حداقل هوشیاری شوند ، به آنها كمك می شود كه كمك بگیرند. غالباً ، فرد بیمار در آن نیست سلامت شرط تا متوجه بی نظمی های موجود شوید. علائم چشمان باز فرد مبتلا با ناتوانی همزمان در تعامل اجتماعی متناسب با شرایط است. اگر ارتباط با افراد در محیط نزدیک امکان پذیر نیست ، باید پزشک را فراخوانی کرد. ناهنجاری های رفتاری مانند بی علاقگی ، خواب آلودگی یا غیبت ذهنی مداوم باید به پزشک ارائه شود. اگر بیاختیاری ادرار یا مدفوع اتفاق می افتد ، باید با پزشک مشورت شود. اگر فرد مبتلا قادر به کنترل اسفنکتر خود نباشد ، نیاز به کمک پزشکی است. اگر زندگی روزمره به طور مستقل قابل مدیریت نباشد ، مراجعه به پزشک ضروری است.

درمان و درمان

با شروع یک حالت حداقل هوشیار ، مراقبت های پزشکی فشرده ارائه می شود. پس از آن ، ممکن است فرد آسیب دیده به بخش های پرستاری بیمارستان یا به مراکز ویژه پرستاری منتقل شود. بعلاوه ، امکان مراقبت در خانه برای بستگان نیز وجود دارد. علاوه بر مراقبت های پزشکی عمومی و پرستاری حرفه ای ، فیزیوتراپی ، ارگوتراپی و لوگو معیارهای به خصوص مفید هستند با کمک تن درمانی، و همچنین کار درمانی، اندام های مختلف به گونه ای منتقل می شوند که مفاصل سفت نشوید علاوه بر این ، محرکهای مختلفی برای تحریک شنوایی و همچنین بینایی استفاده می شود. موسیقی درمانی خاصی برای این منظور و به اصطلاح تحریک پایه وجود دارد که در آن از محرک های حسی برای ایجاد واکنش در فرد مبتلا استفاده می شود.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی در مورد غلبه بر یک حالت حداقل هوشیار (MCS) به علت و بیمار خاص بستگی دارد. به عنوان مثال ، ابتدا باید توجه داشت که سن کمتری احتمال زنده ماندن در آسیب مغزی و در نتیجه تغییر در وضعیت هوشیاری را افزایش می دهد. در همان زمان ، پیش آگهی صدمات غیر آسیب زای مغز منجر به MCS از آسیب های مغزی آسیب زا بیشتر است . بنابراین ، شرایط تأثیرگذار بر کل یا قسمتهای بزرگ مغز (عفونتها ، تومورها و غیره) برای پیش آگهی از مثلاً آسیب شدید ناشی از یک حادثه بدتر است. علاوه بر این ، بیماران در حالت کم هوشیاری پیش آگهی قابل توجهی بهتر از بیماران در حالت رویشی هستند. با این حال ، از آنجا که این دو حالت همیشه به درستی از هم تفکیک نمی شوند ، بیماران MCS گاهی به عنوان بیمارانی در مرحله رویشی رفتار می شوند. این امر منجر به پیش آگهی بدتر می شود زیرا درمان معمولاً تسکینی است و به منظور بهبود احتمالی وضعیت هوشیاری مثر نیست. علاوه بر این ، هرچه زمان می گذرد ، احتمال اینکه افراد مبتلا از شرایط خود رشد کنند ، کمتر می شود. بیشتر کسانی که در سه ماه اول بالغ می شوند ، در حالی که این بعد از دوازده ماه بسیار بعید به نظر می رسد. آسیب دائمی به صورت اختلال در عملکرد مغز و مشکلات مربوط به آن تقریباً در تمام افرادی که در وضعیت هوشیاری حداقل بوده اند وجود دارد. برخی از آسیب ها را می توان با روش های درمانی مناسب جبران کرد.

پیشگیری

از حالت آگاهانه حداقل نمی توان جلوگیری کرد. فقط پیشگیری عمومی معیارهای می توان از نظر پیشگیری از تصادف در خانه ، محل کار و ترافیک جاده استفاده کرد. علاوه بر این ، یک سالم است رژیم غذایی و ورزش کافی کافی است معیارهای برای یک زندگی سالم و طولانی به منظور پیشگیری از بیماری ها یا تشخیص به موقع آنها ، منطقی است که به طور منظم در پیشگیری و سلامت امتحانات اگر واقعاً بیمار شوید ، نقطه شروع خوبی برای شکست دادن بیماری خواهید داشت ، به طوری که هیچ حالت هوشیاری حداقل (MCS) نمی تواند از آن ایجاد شود.

پیگیری

مراقبت های بعدی نقش بسیار مهمی در مبتلایان به سندرم حداقل هوشیاری دارد. به عنوان مثال ، بیماران پس از ترخیص از بیمارستان ، بسته به میزان محدودیت های فعالیت خود ، همچنان به مراقبت نیاز دارند. این به همان اندازه درست است که استقلال دوباره بدست آید. مراقبت های بعدی توانبخشی به صورت سرپایی انجام می شود و در مدت زمان طولانی تری ادامه می یابد که مدت زمان آن همیشه قابل تعیین نیست. از آنجا که بیماران دیگر قادر به زندگی تنها نیستند ، توصیه می شود که آنها را در یک آپارتمان مشترک که مراقبت های ویژه خارج از بیمارستان ارائه می شود ، قرار دهند. با این حال ، مراقبت 24 ساعته در یک محیط آشنا نیز امکان پذیر است. در موارد خفیف ، زندگی مساعدت نیز می تواند اجرا شود. برخی از افراد آسیب دیده حتی قادر به کار در کارگاه ویژه افراد معلول هستند. از طرف دیگر ، بیماران شدید بیمار نیاز به مراقبت دائمی در یک مرکز مراقبت روزانه یا روشی برای توانبخشی عصبی سرپایی دارند. بسیاری از بیماران حتی پس از سالها در محیط آشنا خود قادر به بهبودی از سندرم آپالیک هستند. مشاوره از طریق شرکت های بیمه مراقبت طولانی مدت در دسترس است. به عنوان مثال ، آنها وظیفه دارند مشاوره های فردی را برای افرادی که تحت مراقبت در خانه های خود قرار دارند ، ارائه دهند. در بسیاری از مناطق نیز نقاط پشتیبانی ویژه مراقبت وجود دارد. یک جز important مهم در مراقبت های بعدی توانبخشی زود هنگام است. این درمان حاد را از بیمارستان ادامه می دهد و شامل پرستاری درمانی ، اقدامات فیزیوتراپی ، گفتار و بلع است درمان, کار درمانی و درمان های عصب روانشناختی. هدف بهبود وضعیت هوشیاری بیمار است. اینکه آیا بهبود کامل امکان پذیر است به شخص بستگی دارد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

بیمارانی که حداقل در وضعیت هوشیاری قرار دارند ، می توانند برای خودشان یا بهبود وضعیت خود کار کمی انجام دهند. در نتیجه ، بستگان یا کارکنان پرستاری مسئولیت اصلی بهینه سازی محیط بیمار را بر عهده دارند. به ویژه ، بهداشت و شرایط خواب برای جلوگیری از ایجاد ناراحتی اضافی مهم است. بدن بیمار باید مرتباً جابجا شود و کاملاً تمیز شود. از آنجا که بیمار خود قادر به انجام این کار نیست ، دستان کمک باید این وظایف را بر عهده بگیرند. محل خواب نیز باید تمیز و مجهز به وسایل خواب تمیز باشد. به حداقل رساندن خطر ابتلا به بیماری مهم است باکتری یا دیگر پاتوژن ها، زیرا وضعیت سلامتی بیمار وی را بسیار مستعد ابتلا به بیماری های بعدی می کند. تأمین هوای تازه را نباید فراموش کرد. این تأثیر مفیدی در مجاری تنفسی بیمار دارد. چندین مطالعه نشان می دهد که نزدیکی و صدای نزدیکان می تواند تأثیر مثبتی در روند بیماری داشته باشد. بنابراین توصیه می شود صحبت برای بیمار بخوانید یا برای او داستان بخوانید ، حتی اگر قادر به پاسخ دادن نباشد. در عین حال ، بستگان باید به سلامتی خود توجه کنند. برای تقویت قدرت ذهنی آنها در برخورد با این بیماری ، روان درمانی ها یا حتی تمدد اعصاب روش کمک می کند.