نقطه کور: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

A نقطه کور یک نقص در زمینه بینایی کوچک ، فیزیولوژیکی ، کمی بیضی شکل و دراز است که ناشی از محل قرارگیری دیسک بینایی ، دروازه خروجی جمع شده است عصب باصره الیاف در ناحیه دیسک بینایی ، شبکیه قطع می شود به طوری که هیچ محرک نوری در محل قابل درک نیست. به طور معمول ، نقطه کور درک نمی شود زیرا مغز دارای "برنامه پردازش تصویر" هوشمندانه است و نقطه کور را با توجه به محیط و منطق اضافه می کند.

نقطه کور چیست؟

La نقطه کور فیزیولوژیکی است زیرا همراه است عصب باصره الیاف مشتق شده از هر گیرنده نوری (میله ها و مخروط ها) چشم را در ناحیه دیسک بینایی ترک می کنند تا سیگنال ها را به مرکز بینایی منتقل کنند. علاوه بر این، خون عروق نیز از طریق عبور داده می شود. در ناحیه دیسک بینایی ، شبکیه سوراخ شده است ، به طوری که هیچ گیرنده نوری نمی تواند در محل قرار گیرد. دیسک بینایی در حدود 15 درجه بینی در خارج از محور بینایی قرار دارد که مستقیماً به داخل باز می شود لکه زرد، منطقه تیزترین و بهترین دید رنگی. مقدار از دست دادن میدان دید به دلیل پاپیلا حدود 5 - 6 درجه به صورت افقی و حدود 7 - 8 درجه به صورت عمودی است. دیسک های نوری هر دو چشم به گونه ای مرتب شده اند که نقاط کور در زمینه بینایی روی هم قرار نگیرند. این اطمینان می دهد که هنگام دیدن با هر دو چشم ، هیچ شی همزمان در نقطه کور چشم چپ و چشم راست نیست ، این بدان معنی است که دیگر قابل درک نیست.

آناتومی و ساختار

دیسک نوری (پاپیلا nervi optici) ، عبوری از شبکیه که باعث ایجاد نقطه کور در میدان دید می شود ، حدود 1.6 تا 1.7 میلی متر قطر دارد. به طور جداگانه ، دیسک های نوری نیز می توانند به طور قابل توجهی از میانگین بالا منحرف شوند ، بنابراین اگر اندازه مناسب باشد ، ما در مورد ماکروپاپیل یا میکرو پاپیل صحبت می کنیم. در طول یک چشم پزشکی، بازرسی نوری از فوندوس چشم ، پاپیلا با رشته های عصبی همراه به وضوح قابل مشاهده است. رنگ قرمز کمرنگ آنها به وضوح با رنگ قرمز تیره شبکیه مغایرت دارد. رشته های عصبی آوران متصل ، کاملاً حسی ، گیرنده های نوری منفرد ، از طریق دیسک بینایی چشم را ترک می کنند عصب باصره، عصب جمجمه دوم نیز نامیده می شود ، و سیگنال ها را به مناطق خاصی از ناحیه منتقل می کند مغز. علاوه بر این ، دیسک نوری توسط مرکز استفاده می شود شریان چشم (Arteria centralis retinae) به عنوان یک ورود بندر و توسط چشم مرکزی رگ به عنوان گذرگاه خروج بنابراین ، دیسک بینایی نه تنها برای تخلیه پتانسیل های عملکرد آنها در دسترس است ، بلکه در تأمین و دفع مرکزی چشم توسط چشم نیز عمل می کند. خون گردش.

عملکرد و وظایف

نقطه کور خود وظیفه و وظیفه ای ندارد. بلکه باید آن را یک مشکل یا شر ضروری دانست که به دلیل نحوه ساخت چشم وجود دارد. پاپیلا ، که باعث ایجاد لکه کور می شود ، وظیفه دارد که معایب لکه کور را به حداقل برساند در حالی که هنوز وظیفه خود را دارد: هدایت روان فیبرهای عصبی بسته بندی شده گیرنده های نوری و موارد ضروری خون عروق بیرون یا به دیواره خلفی چشم. در اصل ، تضاد اهداف وجود دارد تا پاپیلا را تا حد ممکن باریک نگه دارد تا لکه کور را تا حد ممکن کوچک نگه دارد ، اما این ممکن است رهبری به نقص عملکرد فیبرهای عصبی و انجام خون عروق به دلیل ضایعات فشار. از آنجا که از دست دادن میدان دید (اسکوتوم) از نقطه کور نمی توان از نظر فیزیولوژیکی-مکانیکی ، مرکز بینایی در ، جلوگیری کرد مغز با استفاده از روش تکاملی ، یک برنامه پردازش تصویر مجازی ایجاد کرده است که با دیدن هر دو چشم (دید دو چشمی) اجازه می دهد مکمل از دست دادن میدان دید با برداشت های دیداری از چشم دیگر ، به طوری که نقاط کور را نمی توان آگاهانه درک کرد. حتی هنگام دیدن فقط با یک چشم (دید تک چشمی) ، نقطه کور درک نمی شود زیرا مرکز بینایی به طور مجازی است مکمل la اسکوتوم به طور مشابه با برداشت های تصویری اطراف. فرآیند پر کردن نامیده می شود. این را می توان در یک آزمایش ساده تأیید کرد. اگر یک الگوی منظم داشته باشیم که دارای شکاف کوچکی باشد به شکلی که شکاف با نقطه کور همزمان شود ، ناگهان به نظر می رسد که این الگوی پر می شود. ما دیگر شکاف این الگو را نمی بینیم زیرا مرکز بینایی به دلیل نقطه کور واقعی و منطقی زمینه بصری را با الگوی اطراف کامل می کند. ما چیزی به ظاهر واقعی می بینیم که فقط به صورت مجازی وجود دارد.

بیماری

بیماری ها و شرایطی که ممکن است با لکه کور همراه باشد لزوماً مربوط به دیسک بینایی و اختلال عملکرد احتمالی رشته های عصبی و رگ های خونی است که از آن عبور می کنند. شایع ترین اختلال دیسک بینایی پاپیلما است که به آن پاپیلما احتقانی نیز گفته می شود. این اختلال معمولاً به صورت دوطرفه اتفاق می افتد و در مراحل پیشرفته منجر به ایجاد ضایعات فشار بر روی بینایی می شود اعصاب و رگهای خونی Papiledema در هنگام مشاهده به راحتی قابل مشاهده است پشت چشم. رنگ دیسک بینایی از صورتی کمرنگ به قرمز یا قرمز مایل به خاکستری تغییر می کند و رسوبات سفید مایل به خاکستری قابل مشاهده می شوند. حاشیه دیسک بینایی در این مرحله به شدت متورم است. در مرحله آتروفیک پیشرفته تر ، که در آن بافت می میرد ، دیسک بینایی بسیار کم رنگ به نظر می رسد و فیبرهای عصبی بینایی غیرقابل برگشت می میرند. این منجر به کمبودهای معمول میدان دید می شود. معمولاً بیماریهای ثانویه مانند افزایش فشار داخل جمجمه به دلیل خونریزی مغزی or تومورهای مغزی محرک ادم دیسک بینایی هستند. با این حال ، آنها همچنین می توانند توسط نوریت بینایی به دلیل سموم عصبی (نوروتوکسین) یا بیماری هایی مانند بیماری لایم, اسکلروز متعدد و دیگران. مزمن فشار خون بالا و دیابت mellitus می تواند باعث رسوب چربی در بینایی شود شریان و رهبری به انفارکتوس دیسک بینایی