Tractus Spinocerebellaris: ساختار ، عملکرد و بیماریها

tractus spinocerebellaris آوران است فیبر عصبی تراکتهایی که اطلاعات مربوط به مخچه از نخاع. این هجوم اطلاعات شامل تحریک حرکتی و هماهنگی عضلات و همچنین موقعیت های عضلات است مفاصل. این امر از طریق سیستم حسی عمیق ناخودآگاه رخ می دهد ، و باعث می شود جهت ناخودآگاه و کنترل فعالیت عضلات و موقعیت های مفصلی کنترل شود.

tractus spinocerebellaris چیست؟

tractus spinocerebellaris نامی است که به دستگاه های جانبی مخچه ای منتقل می شود و اطلاعات مربوط به حس حسابی را از نخاع (مدولا اسپینالیس) تا مخچه (مخچه) با ترجمه اصطلاح لاتین tractus spinocerebellaris ، این دوره می تواند تا حدی استنباط شود. اصطلاح تراکتوس به یک دستگاه بافتی یا گروهی از الیاف گفته می شود ، اسپینو به آن گفته می شود نخاع، و -cerebellaris به مخچه. تراکتوس اسپینوسربلاریس به تراکتوس spinocerebellaris قدامی تقسیم می شود (شکمی) در حال اجرا طناب عصبی) و traktus spinocerebellaris خلفی (طناب عصبی پشتی در حال اجرا). پشتی در حال اجرا تصور می شود که طناب عصبی با سرعت 120 متر بر ثانیه در مرکز دارای سریعترین هدایت محرک است سیستم عصبی. انتقال سریع محرک ها این مزیت را دارد که حرکات در ضمیر ناخودآگاه در موقعیت های خطرناک به سرعت قابل اجرا هستند. این می تواند به عنوان مثال ، کشیدن دست از بالای اجاق گرم یا فرار عمومی از موقعیت های خطرناک باشد. این مسیرهای عصبی عمدتا مسئول انتقال حساسیت عمیق ناخودآگاه از نخاع به مخچه هستند ، بنابراین توالی های حرکات ناخودآگاه و روتین را تحریک می کنند. آنها عملکرد مهمی برای عملکرد حرکتی حساس تشکیل می دهند و می توانند در شرایط مختلف حیاتی شوند.

آناتومی و ساختار

دستگاه اسپینوسrebelllar به دستگاه های جانبی مخچه ، tractus spinocerebellaris anterior و tractus spinocerebellaris poserior تقسیم می شود. اینها با هم آورانهای حساسی را از مدولا اسپینالیس (نخاع) تا لوب قدامی نخاع (لوب قدامی مخچه) هدایت می کنند. مواد اشتعال آور حس عمقی هجوم اطلاعات حسی عمیق است. منشا دستگاههای عصبی نخاع است. دستگاههای فیبر شکمی در حال اجرا tractus spinocerebellaris قدامی ورودی خود را از عصب نخاعی در سطح قطعه ای در شاخ خلفی دریافت می کند. در اینجا آنها به طرف مقابل برمی گردند و برمی گردند. این عبور منجر به دریافت تکانه های مخچه از یک طرف (همان طرف) نخاع می شود. فیبرهای spractor spinocerebellaris خلفی ورودی خود را از نخاع دریافت می کنند اعصاب در سطح سگمنتال در هسته thoracicus خلفی و در نخاع عبور نمی کند. در دوره خود ، اولین سلول عصبی (نورون) هر دو رشته فیبر در ستون فقرات قرار دارد گانگلیون. ستون فقرات گانگلیون مجموعه ای است از سلول عصبی اجساد موجود در قسمت خلفی ریشه عصب عصب نخاعی در یک گانگلیون گروه سلولی واقع در ماده خاکستری (هسته dorsalis) نخاع ، رشته های فیبر تراکتوس اسپینوسربرلاریس به طور خلفی بر روی لایه قرار می گیرند (سلول عصبی صفحات) V و VI تا نورون دوم (سلول عصبی). سیم کشی تراکتوس spinocerebellaris قدامی در لایه V-VII رخ می دهد. دستگاههای فیبر در مخچه خاتمه می یابند. مجرای عصبی خلفی که از طریق پشت در حال حرکت است از طریق گامچه مخچه تحتانی (pedunculus cerebellaris inferior) وارد مخچه می شود و مجرای عصبی شکمی که در حال اجرا است از طریق گوزن مخچه فوقانی (pedunculus cerebellaris superior) وارد مخچه می شود. هر دو دستگاه الیاف در ناحیه لوب قدامی و ناحیه طولی میانی ختم می شوند. هر دو قسمت مربوط به مخچه هستند و وثیقه هایی به هسته آمبولی فرم و هسته گلوبوز می دهند.

عملکرد و وظایف

وظیفه تراکتوس اسپینوسربلاریس هدایت محرکهای حساس به عمق ناخودآگاه به صورت اطلاعاتی از بصل النخاع به مخچه است. اطلاعات هدایت شده اصولاً شامل کنترل حساس و تنظیم فعالیت حرکتی ریز از مناطق پیرامونی است. رشته های الیاف نه تنها در سیم کشی به سلول های عصبی ، بلکه در عملکردهای اصلی آنها نیز متفاوت است. تراکتوس spinocerebellaris قدامی به طور عمده محرک هایی را از حاشیه به مخچه منتقل می کند. با این حال ، تکانه های بازخورد از دستگاه های هرمی در حال نزول نیز به مخچه تغذیه می شوند تا آن را از یک توالی حرکتی که در حال حاضر آغاز شده است ، مطلع کنند. دستگاه خلفی مغزی خلفی آوران پروپیروپسی را به صورت ناخودآگاه به مخچه منتقل می کند. ویژگی اصلی در اینجا وضعیت کشش دوک های عضله و موقعیت های مفصل فردی با آنها است تاندون ها و مفصل کپسول. بنابراین تکانه های موجود در لایه های عمیق بدن به اندام تعادل از طریق مسیرهای نخاعی مخچه. همچنین اطلاعات مربوط به ادراک ادراکی از پوست گیرنده ها از طریق طناب عصب پشتی به مخچه هدایت می شوند. مخچه از این رو از تمام آوران های حسگرانه مطلع می شود و می تواند بر میزان عضلات در ارتباط با موقعیت خاص مفصلی از طریق مایع زاینده های چند سینتاتیک تأثیر بگذارد.

بیماری

اگر یک اختلال عملکردی در spinocerebellaris تراکتوس به دلیل بیماری یا ضربه ای عظیم رخ دهد ، عملکردهای حساسیت عمیق ناخودآگاه همیشه مختل می شوند. این می تواند به عنوان مثال ، یک آسیبی به وجود بیاورد. Asynergy یک اختلال در است هماهنگی از گروه های عضلانی زمانی هماهنگی گروه های عضلانی برای توالی دلخواه حرکات به ویژه در اینجا تحت تأثیر قرار می گیرد. علاوه بر این ، اختلالات حرکتی می تواند به صورت دیس متری رخ دهد. در این حالت ، فشار سنجی یا دور سنجی رخ می دهد. اجرا و توالی حرکات را نمی توان به صورت هدف گرا کنترل و انجام داد. پیامد دیگر می تواند به اصطلاح دیس دیادوکوکینزی باشد. هماهنگی حرکات آشفته است ، به عنوان مثال ، هیچ توالی حرکتی نمی تواند به طور متوالی انجام شود. شکایات دیگر ممکن است شامل آتاکسی راه رفتن (عدم ثبات عمومی راه رفتن) ، تمایل به افتادن ، شدت باشد لرزش (لرزش اندام) ، اختلال آوایی و سایر موارد اختلالات گفتاری. اساساً ، در یک اختلال در spinocerebellaris تراکتوس ، همیشه نقایصی در زمینه عملکرد حرکتی وجود دارد. مشخصه اصلی در همه فرایندهای حرکتی است که از طریق فعالیت عضلات و حرکات مفصل در محیط پیرامونی اتفاق می افتد. کنترل سازه های لازم را نمی توان به اندازه کافی اجرا کرد. این منجر به عدم امنیت ، بی ثباتی یا توالی حرکتی پرتاب بیش از حد می شود.