Meissner Corpuscles: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

پیکرهای مایسنر گیرنده های مکانیکی RA هستند که تغییرات فشار را حس می کنند و به گیرنده های دیفرانسیل تعلق دارند. پیکره های مایسنر منحصراً تغییرات فشار را گزارش می دهند و با محرک های فشار ثابت سازگار می شوند. سو Mis برداشت از گیرنده ها اغلب منشا اصلی آنهاست سیستم عصبی.

پیکره مایسنر چیست؟

گیرنده ها اولین سایت درک انسان هستند. این سلولهای حسی محرکهای خاصی را تشخیص می دهند و همچنین تحریک را به زبانی تبدیل می کنند که مرکز آن است سیستم عصبی می تواند درک و پردازش کند. برای لمس فعال لمسی و لمسی فعال ، علاوه بر گیرنده های حرارتی برای دما و گیرنده های قلب برای درد، گیرنده های مکانیکی برای نیروهای مکانیکی مانند فشار ، لرزش و لمس نقش مهمی دارند. گیرنده های مکانیکی در انسان با گیرنده های PC ، SA یا RA مطابقت دارند. لاشه های لمسی Meissner یا به اختصار اجسام Meissner به سرعت گیرنده های RA را در کشاله ران تطبیق می دهند پوست. این سنسورها به نام کاشف خود ، گئورگ مایسنر نامگذاری شده اند. پیکرهای مایسنر گیرنده های فشاری هستند که در گروه گیرنده های به اصطلاح دیفرانسیل قرار می گیرند و بنابراین تغییرات محرک ها را اندازه می گیرند. پیکرهای مایسنر قادر به سازش با محرک فشار ثابت هستند و به جای انتقال اطلاعات روی فشار ثابت دائمی ، فقط اطلاعات مربوط به تغییرات فشار را به مرکز انتقال می دهند. سیستم عصبی. سنسورها نیز به گروه پیکره های لاملار تعلق دارند.

آناتومی و ساختار

اجساد مایسنر در درجه اول در نوک انگشت و لب پیکرهای مایسنر در مناطق پرمو موجود نیست پوست و بنابراین پوست مزرعه. گیرنده ها در لایه پاپیلار درم در تمام مناطق مزرعه قرار دارند پوست. طول سنسورها بین 100 تا 150 میکرومتر است و به شکل یک مخروط است. در خارج ، اندام های گیرنده توسط یک کپسول محاصره می شوند بافت همبند معروف به غلاف perineural ، که بدن را در بافت اطراف ثابت می کند. درون این بافت همبند فیبرهای عصبی کپسول دروغ می گویند که عمدتا توسط عایق میلین احاطه شده اند. میلین هدایت بافت عصبی را بهبود می بخشد و از آن محافظت می کند اعصاب از دست دادن پتانسیل. اجساد Meissner توسط پنج تا ده غلاف میلین به شکل سلولهای شوان غوطه ور می شوند که روی هم قرار گرفته و روی هم قرار گرفته اند. انتهای رشته های عصبی در غلاف محیط اطراف میلین نمی شوند و بنابراین به محرک های فشار محیطی باز هستند. با قرار گرفتن در معرض فشار ، پایانه های عصبی باز پتانسیل های عملکرد را ایجاد می کنند. عرض هر پیکره مایسنر تقریباً 40 تا 70 میکرومتر است و به هفت آکسون دندریتیک متصل است که به صورت مارپیچ در اطراف سلول می پیچند.

عملکرد و وظایف

اجسام مایسنر به سرعت گیرنده های RA و دیفرانسیل را تطبیق می دهند. پتانسیل عمل فرکانس تولید شده توسط حسگرها متناسب با سرعت تغییر محرک فشار است. میدان گیرنده یک پیکره مایسنر دارای یک منطقه بزرگ و قدرت تفکیک بالا است ، که منجر به تمایز بهتر محرک های فشار از فاصله نزدیک می شود. پیکرهای مایسنر تولید یک پتانسیل عمل فقط وقتی محرک استحکام تغییر می کند به عنوان مثال ، آنها در هنگام افسردگی پوست پاسخ می دهند. با این حال ، به محض اینکه آنها با موقعیت کم پوست جدید سازگار شدند ، دیگر سیگنال منتشر نمی کنند. سازگاری آنها با یک محرک فشار ثابت با سرعت 50 تا 500 میلی ثانیه رخ می دهد. پیکرهای مایسنر نه تنها برای حس لامسه انسان دقیقاً به دلیل سازگاری با فشار نقش اساسی دارند و به عنوان مثال دلیل این است که پس از مدت کوتاهی انسان دیگر لباس روی پوست را به عنوان محرک لمسی قابل توجهی درک نمی کند. همراه با سلولهای مرکل گیرنده مکانیکی برای اندازه گیری شدت فشار ، اجسام روفینی برای محرکهای کششی و اجسام لایه ای Vater-Pacini برای ارتعاش ، اجسام مایسنر یک سیستم از سلولهای حسی به ویژه تخصصی را تشکیل می دهند که قادر است تمام محرکهای لمسی را در آنها ثبت و سیستم سازی کند. پوست. پتانسیل های عمل از یک فرکانس استراحت خاص در فیبر عصبی هنگامی که فشار تغییر می کند ، از اجساد میسنر است. در ابتدا ، فرکانس پتانسیل به شدت افزایش می یابد ، اما بلافاصله پس از افزایش ، دوباره به مقدار استراحت می رسد ، اگرچه محرک تحریک کننده هنوز هم عمل می کند. هنگامی که محرک متوقف می شود ، فرکانس اجسام Meissner به زیر مقدار استراحت می رسد و برمی گردد به آن رفتار پاسخ پیکرهای مایسنر را پاسخ پویا یا مرحله ای می نامند. علاوه بر بدن مایسنر ، مو فولیکول ها نیز گیرنده های دیفرانسیل هستند.

بیماری

در بیشتر موارد ، اختلال در عملکرد بدن مایسنر به دلیل آسیب در سلولهای حسی نیست. بیشتر بیماری های ظاهراً مرتبط با گیرنده ها به علت آسیب به مسیرهای عصبی منتقله محرک است. چنین آسیب هایی می تواند نتیجه بافت عصبی مرکزی باشد التهاببه عنوان مثال ، همانطور که در شرایطی مانند بیماری خودایمنی وجود دارد اسکلروز متعدد. علاوه بر این ، سکته های مغزی ، نخاع انفارکتوس ، پلی نوروپاتی ها از سیستم عصبی محیطی ، یا تومورهای سیستم عصبی مرکزی می تواند باعث سو mis برداشت از اجسام مایسنر شود. بیماری های گیرنده واقعی را باید از بیماری های مرتبط با عصب ، که اغلب با یک مسمومیت مختل کننده سیستم روبرو می شوند ، تشخیص داد. در موارد دیگر ، بیماری های گیرنده واقعی ناشی از جهش گیرنده است. اگر چنین جهشی وجود داشته باشد ، برخلاف بیماری های مرتبط با عصب ، علائم بلافاصله پس از تولد رخ می دهد. بیماری های عصبی همراه با ارتباط گیرنده های آشکار نیز معمولاً باعث اختلالات حسی عمومی می شوند و بنابراین از نظر بالینی منحصراً به عنوان سو mis برداشت از پیکره های مایسنر آشکار نمی شوند. در بیماری های مرتبط با گیرنده ها به دلیل جهش ، گیرنده های معیوب از جهش حاصل می شوند. بنابراین ، به عنوان مثال سلولهای حسی دیگر قادر به اتصال لیگاند ، انتقال سیگنال یا انتقال سیگنال نیستند. جهش های دیگر در وهله اول اجسام مایسنر را به مقدار کافی نمی سازند یا آنها را به مقدار کافی تولید نمی کنند. بیماری های مرتبط با گیرنده همچنین شامل بیماری های به اصطلاح کانال یونی است که باعث می شود پیکره مایسنر پتانسیل های عملکرد ناکافی ایجاد کند.