تفاوت در اختلالات دلبستگی در کودکان و بزرگسالان | اختلال صحافی

تفاوت در اختلالات دلبستگی در کودکان و بزرگسالان

اشکال مختلفی از اختلال دلبستگی وجود دارد که به طور طبیعی بین کودکان و بزرگسالان متفاوت است. در کودکان ، اختلال دلبستگی اغلب به دلیل حوادث آسیب زا ایجاد می شود. عوامل مختلفی وجود دارد ، اغلب ارتباطاتی با خشونت جسمی و / یا جنسی وجود دارد ، اما همچنین غفلت شدید یا خانه والدین به وضوح سالم می تواند منجر به اختلال دلبستگی کودک شود.

این تأثیر فوق العاده ای بر رفتار کودک دارد. بسته به نوع اختلال دلبستگی ، کودک در تعامل با مراقبان مهم در محیط مشکل دارد. این امر غالباً در دوسوگرایی ، یعنی رفتار دوسوگرایی بروز می کند.

از یک طرف ، اعتماد بیش از حد با از دست دادن فاصله مشاهده می شود ، اما از سوی دیگر پرخاشگری یا ناآگاهی از طرف شخص مهم نیز مشاهده می شود. بعلاوه ، مشکلات اغلب در هنگام برخورد با کودکان هم سن به وجود می آید. کودکان مبتلا نیز از نظر عاطفی ناپایدار هستند و بین حالات مختلف عاطفی نوسان دارند.

اینها اغلب شامل ترس ، ناراحتی ، کمبود احساسات و پرخاشگری علیه خود و محیطشان است. معیارهای تشخیصی رسمی برای اختلالات دلبستگی در کودکان وجود دارد. به عنوان درمان ، یک درمان روان درمانی طولانی مدت با هدف انجام می شود.

امروزه برای بزرگسالان ، مفهوم اختلال دلبستگی باید از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. این شامل بزرگسالانی است که قبلاً از اختلالات دلبستگی رنج می برند کودکی به دلیل ضربه ای مانند آنچه در بالا توضیح داده شد. این اختلال دلبستگی غالباً در صورت عدم انجام درمان مناسب وجود دارد کودکی یا اگر به طور مداوم انجام نشده باشد.

این می تواند منجر به رفتار اجتنابی نسبت به افراد در محیط نزدیک شود. غالباً بزرگسالان مبتلا نتوانسته اند بر آسیب های ناشی از آن غلبه کنند کودکی به درستی رفتار می کنند و بنابراین به شدت تحت تأثیر رفتار روزمره قرار می گیرند. بنابراین ، باید به دنبال درمان های روان درمانی یا روانپزشکی بود. با این حال ، در جامعه امروز ، مفهوم اختلال دلبستگی در بزرگسالان غالباً با گرایش به وابستگی های سست و ترس از وعده های قاطع یک همکاری جدی برابر است. این مسئله همچنین می تواند نوعی اختلال دلبستگی تلقی شود ، اما دلایل آسیب زای کمتری دارد و لزوماً نباید تحت مراقبت های روانپزشکی درمان شود.

درمان

درمان الف اختلال اتصال اغلب یک فرآیند طولانی است. رویکرد درمانی رفتاری در پیش زمینه است. به منظور ایجاد یک محیط امن ثابت ، درمان باید در یک شرایط سرپایی انجام شود ، به عنوان مثال در یک روش روان درمانی ، در صورت امکان.

به طور کلی ، نظارت بر درمان باید توسط یک متخصص روانپزشکی یا روان درمانی. این تضمین می کند که مشکلات فرد مورد نظر را به درستی برطرف می کند. مراقبت های روانپزشکی یا روان درمانی معمولاً فرایندی است که سالها به طول می انجامد.

مهم است که بتوان یک رابطه ایمن و پایدار بین فرد آسیب دیده و درمانگر برقرار کرد. در غیر این صورت موفقیت در درمان به دلیل عدم اعتماد فرد مورد نظر بسیار محدود است. از این نظر ، هیچ درمانی برای اختلال دلبستگی وجود ندارد. با این حال ، می توان داروی حمایتی تجویز کرد. در بیشتر موارد ، درمان بیماری های همراه در پیش زمینه است.