هوشیاری: عملکرد ، وظیفه و بیماری ها

هوشیاری توسط فرایندهای پیچیده مغز و اعصاب فیزیکی یک فرد تعیین می شود. تا به امروز ، توضیح علل آگاهی آگاهانه از جهان دشوار است. اختلالات هوشیاری خود را در طیف گسترده ای از اختلالات روانشناختی نشان می دهد.

آگاهی چیست؟

نقش آگاهی این است که محیط را نسبت به فرد آگاه سازد. روشن نیست که اصلاً شعور چیست و چگونه بوجود می آید. به همین دلیل هیچ تعریف واحدی برای آگاهی وجود ندارد. از دیدگاه علمی ، مجموع حالات روانی یک فرد است که توسط فرایندهای پیچیده مغز و اعصاب پشتیبانی می شود. با این حال ، چگونه این فرایندهای عصبی فیزیولوژیکی می توانند رهبری به حالات آگاهی بحث برانگیز است. بنابراین چگونه ممکن است انتقال محرک عصبی یا مغز فعالیت ها باعث ایجاد احساسات یا احساسات خاصی می شوند؟ چگونه و چرا می توان این حالات روانی را به فرایندهای عصبی خاص نسبت داد؟ فرآیندهای فیزیولوژیکی تابع قوانین شیمیایی و فیزیکی هستند. بنابراین چگونه این فرآیندها دقیق تنظیم می شوند و چرا حالاتی ایجاد می کنند که فرد را از نقش خود در محیط آگاه می کند؟ مرموز بودن آگاهی دانشمندان و فیلسوفان را به خود مشغول می کند. بنابراین ، نظریه های مختلفی تا به امروز توسعه یافته است ، اما آنها نمی توانند توضیحی قطعی ارائه دهند. تمام تلاشهای توضیح فقط تا امروز تقریب هستند. در نتیجه ، در توصیف آگاهی نیز دیدگاه های مختلفی وجود دارد.

کارکرد و وظیفه

نقش آگاهی این است که محیط را برای فرد آگاه سازد. از این نظر ، اشکال زندگی غیر از انسان نیز دارای هوشیاری است ، هرچند احتمالاً در درجه ضعیف تری باشد. مطابق تعریف علمی ، حالات روانی شامل همه احساسات ، احساسات ، ادراکات و توانایی های شناختی (یعنی تفکر) است. در انسان ، آگاهی در طول تکامل به شدت رشد کرده است. به ویژه تفکر م componentلفه ای نقش مهمی دارد. از نظر تاریخی ، به نظر می رسد ضرورت وجود گونه ای از نخستی های اولیه برای بقای آنها وجود داشته باشد تا بتوانند از قبل برنامه ریزی کنند. احتمالاً شرایط زندگی آنقدر سخت بوده است که به تنهایی یک عمل غریزی منجر به انقراض انسان می شود. در همان زمان ، زبان برای بهبود ارتباط بین افراد توسعه یافت. بر این اساس می توان تجارب به دست آمده را به نسل های بعدی منتقل کرد. در سال های اخیر ، توانایی های شناختی در برخی از گونه های جانوری نیز شناخته شده است. به عنوان مثال مشخص شده است که میمون ها ، خوک ها ، دلفین ها ، فیل ها و گورهای مختلف قادر به شناسایی خود در آینه هستند. برخی از گونه های جانوری نیز رفتار پیش بینی کننده ای از خود نشان می دهند. هر حیوان احساسات خاصی مانند درد، گرسنگی ، تشنگی یا سیری. این احساسات لازمه بقا است. با این حال ، وقتی می توان از هوشیاری صحبت کرد ، بحث برانگیز است. مرزها بسته به تعریف سیال هستند. اگر احساساتی مانند ترس یا حتی غم و شادی از قبل به این احساسات پیوسته باشند ، می توان از شروع هوشیاری صحبت کرد. این از دنیای حیوانات برای همه صاحبان سگ ، که همراه خود را با دم تکان دهنده مشاهده می کند ، به خوبی شناخته شده است. غالباً افراد (از جمله انسانها) ناخودآگاه مطابق غریزه عمل می کنند. در اینجا ، رفتارها یا ذاتی هستند یا به طور ناخودآگاه در بدن ذخیره می شوند مغز. آگاهی همچنین شامل درک از محیط طبیعی است. در انسان ، ادراک شامل بینایی ، شنوایی ، بو, طعم، و لمس کنید. فرآیندهای پیچیده آگاهی در خدمت بشر هستند تا ضمن درک استراتژی هایی برای اقدام به نفع خود ، این ادراکات را پردازش کنند.

بیماری ها و بیماری ها

بیماری های م consciousnessثر بر هوشیاری شامل انواع اختلالات روانشناختی ، روحی و روحی است. این اختلالات به طور قابل توجهی بر نحوه عملکرد فرد تأثیر می گذارد. در نتیجه ، ممکن است اختلالات شخصیتی ایجاد شود که به درمان روانشناختی یا روانی فشرده نیاز دارند. در مورد دارو و اعتیاد به الکل همچنین اسکیزوفرنیا، روان پریشی اغلب ایجاد می شود ، که با هذیان همراه است و توهم. فرد مبتلا دیگر نمی تواند "خود" خود را به وضوح شناسایی کند. روان پریشی همچنین می تواند در زمینه بیماری های دیگر مانند جنون، ضربه شدید یا حالت های کما. بیماری های شدید کبد، کلیه ها یا قلب همچنین می توانید رهبری تحت شرایط خاص به روان پریشی بین اختلالات کمی و کیفی هوشیاری تمایز قائل می شوند. اختلالات کمی هوشیاری با کدر شدن هوشیاری (بیداری) آشکار می شود. این در طی چهار مرحله اتفاق می افتد. این موارد از خواب آلودگی ساده تا خواب آلودگی (خواب آلودگی دائمی) ، سوپور (حالت خواب مانند) و اغماء. علل اختلالات کمی هوشیاری چند برابر است. اینها شامل عدم تأمین کافی از اکسیژن به مغز در بیماری های قلبی عروقی ، ضربه, بیماری صرع، افزایش فشار داخل جمجمه ، ضربه مغزی مغزی، مسمومیت یا التهاب از سیستم عصبیو هیپوگلیسمی or هیپرگلیسمی. از اختلالات کیفی هوشیاری به عنوان کدر شدن هوشیاری ، انقباض هوشیاری و تغییر هوشیاری یاد می شود. تیرگی آگاهی حالت های گیجی در فکر و عمل را توصیف می کند. این علائم شامل علائم گمراهی ، توهم، یا اضطراب این حالت ها می توانند در رخ دهند اسکیزوفرنیا, جنون، دارو، الکل، و سو abuse مصرف دارو ، یا بیماری متابولیک. در از دست دادن هوشیاری ، بیمار از پاسخگویی کاسته است. اغلب ، این شرط توسعه می یابد با آسیب های مغزی, بیماری صرع، یا مغز التهاب. جابجایی در هوشیاری با تغییر توانایی ادراکی همراه با افزایش هوشیاری آشکار می شود. این یک نمونه معمولی است شرط از آغازگر شیدایی، سو abuse مصرف مواد مخدر ، یا حتی شدید تفکر. علل اختلالات کیفی هوشیاری ، علاوه بر این الکل و دیگر داروهای، عبارتند از ضربه مغزی مغزی، بیماری های التهابی مغز ، مسمومیت ، محرومیت از خواب، یا مشکلات متابولیکی. در مورد رفتارهای بزهکارانه ، در صورت ارتکاب جرم در ضعف هوشیاری ، قانون کیفری بی گناهی یا تقصیر را کاهش می دهد.