Striatum: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

ناحیه ورودی ganglia basal جسم مخطط است ، همچنین به عنوان جسم مخطط شناخته می شود. این قسمت از مغز با مسیرهای عصبی موتور به هم پیوسته است و اولین نقطه سوئیچینگ برای مدار حرکتهای خاص است. تحلیل رفتن جسم مخطط می تواند در زمینه فلج مرتعش or بیماری هانتینگتون و معمولاً بر مغز به عنوان hypo- یا hyperkinesis.

جسم مخطط چیست؟

جسم مخطط ، یا در واقع جسم مخطط جسمی ، متعلق به ganglia basal و بنابراین به پیشانی. در آلمانی این بدن جسم مخطط نیز نامیده می شود و بخشی را در طرف آن تشکیل می دهد تالاموس در هر نیمکره مغزی. بدنه اشعه به طور خاص برای موتور نقش دارد سیستم عصبی. موتور پنج اعصاب از نخاع را می توان به دو دستگاه هرمی و سه دستگاه خارج هرمی تقسیم کرد. اینها اعصاب نقاط سوئیچینگ آنها در مغز. به خصوص برای مسیرهای خارج پیرامیدال ، جسم مخطط یکی از مهمترین نقاط سوئیچینگ است. آن را تشکیل می دهد ورود به ganglia basal، جایی که انگیزه ، شناخت ، احساسات و رفتار حرکتی به صورت عصبی سازمان یافته است. بدین ترتیب ، گانگلیون های پایه به ویژه مسئول اقدامات ، کنترل ، تصمیم گیری ها و برنامه های حرکتی هدف دار هستند. خروجی از این سیستم باعث تحریک عضلات خاص می شود و تحقق برنامه های حرکتی ارادی را امکان پذیر می کند.

آناتومی و ساختار

هسته دمی و پوتامن هر کدام یک جسم مخطط را تشکیل می دهند. پوتامن بخشی از ماده به اصطلاح خاکستری است. هسته دمی قسمت مرتبط آن از ماده سفید است و از این لحاظ به مغز انتهایی تعلق دارد. کپسول اینترنا از هسته پوتامن مشخص می کند. این مجموعه ای از رشته های عصبی است که در اطراف واحد پوتامن و هسته دمی در طی رشد جنینی دیررس رشد می کند. این فیبر عصبی مسیر طولانی ترین مسیر تحریک کننده مرکزی است سیستم عصبی. ارتباطی بین پوتامن و هسته دمی وجود دارد ، علی رغم کپسول اینترنا ، به صورت نوارهای ظریف ماده خاکستری. در سمت شکمی ، هسته accumbens پوتامن را با هسته caudatus متصل می کند. هسته اکومبنس بخشی از سیستم مزولیمبیک است و همراه با هسته بازالیس و بخشی از آمیگدالای لیمبیک ، ماده اصلی را تشکیل می دهد. جسم مخطط مجهز به بسیاری از رشته های عصبی تحریکی یا گلوتاماترژیک از قشر است. علاوه بر این ، الیاف دوپامینرژیک از ماده سیاه وجود دارد. در مورد سلولهای عصبی استراتیم ، پزشکان همچنین از سلولهای عصبی خاردار با ساختار دندریت بسیار ریز صحبت می کنند.

عملکرد و وظایف

جسم مخطط اولین نقطه تعویض گانگلیون پایه است و بنابراین ورودی به سیستم گانگلیون پایه را برای پردازش پیش بینی های خاص فراهم می کند. بنابراین ، مدار حرکات خاص از مخروط شروع می شود. به طور خاص ، پیش بینی های ورودی به تنگه از قشر مغز ، جسم سیاه و نواحی هسته مرکزی سیستم عصبی. ورودی این پیش بینی ها به جسم مخطط بیوشیمیایی است. انتقال دهنده عصبی نمک اسید گلوتامیک با توجه به الیاف تحریکی از قشر نقش مهمی دارد. در مقابل ، الیاف دوپامینرژیک ماده سیاه توسط ماده کنترل می شود انتقال دهنده عصبی دوپامین. در این سیستم ، استراتیم عملکرد مهاری را بر روی حرکات سیستم خارج از هرم انجام می دهد. این مهار از طریق آزاد شدن انتقال دهنده عصبی گابا بنابراین ، جسم مخطط گلوبوس پالیدوس را از طریق الیاف وابران و جسم سیاه را از طریق بازخورد منفی مهار می کند. بنابراین ، از قشر ، جسم مخطط یک برنامه عملی را دریافت می کند که مربوط به یک اجرای حرکت است. این قصد حرکت از طریق طریق به بدن اشعه اعلام می شود نمک اسید گلوتامیک و سلولهای عصبی سنبله دار را تغییر می دهد. این سلولهای عصبی مهارکننده خاردار سپس فرستنده مهاری GABA را روی هسته های رنگ پریده و سیاه مغز آزاد می کنند. هسته سیاه اکنون آزاد می شود دوپامین، در نتیجه بازخورد از سلولهای عصبی مهارکننده مهاری جلوگیری می کند. خروجی از گانگلیون پایه از هسته کم رنگ عبور می کند و حرکت از طریق واسطه سلول های عصبی خاردار مهار می شود. از طرف دیگر هسته حاصل از هسته پوتامن و دمی است که در درجه اول در سیستم پاداش مغز و در نتیجه در ایجاد اعتیاد نقش دارد. این منطقه رفتارهای خاص را با احساس خوشبختی پاداش می دهد و پیوند فعالیت حرکتی و احساسات است.

بیماری

هنگامی که ساختار حلقه بازخورد بین جسم سیاه و جسم مخطط معیوب باشد ، اصطلاحاً هیپوکینزیا ایجاد می شود. در این تصویر بالینی ، حرکت کاهش می یابد. فعالیت حرکتی خود به خود کاهش می یابد و حرکت کلی ماسک مانند و کوچک می شود. چنین هیپوکینزی ممکن است به دلیل بیماری های دژنراتیو مانند باشد فلج مرتعش. در هیپوکینزی به دلیل فلج مرتعش، سلولهای دوپامینرژیک هسته سیاه از بین می روند. حرکت ها کند شده و شروع حرکات هدفمند همراه است لرزش. پس از رسیدن به هدف حرکت ، لرزش اغلب فروکش می کند به عنوان مثال ، هنگام دستیابی به لیوان ، لرزش ممکن است در طی این فرآیند رخ دهد. با وجود این ، نوشیدن اغلب می تواند پس از رسیدن به هدف به طور معمول انجام شود. شبیه بیماری پارکینسون ، بیماری هانتینگتون اغلب با تحلیل رفتن جسم مخطط همراه است. به جای هیپوکینزی ، در این تصویر بالینی هایپرکینزی ایجاد می شود. به این شکل از اختلال حرکتی ، بی قراری حرکتی نیز گفته می شود. چنین پدیده هایی معمولاً مربوط به انحطاط نورون های GABA در جسم مخطط است. لرزش به طور کلی ممکن است به دلیل اختلال در جسم مخطط باشد. سومین نمونه از اختلالات این ناحیه از مغز ، اصطلاحاً سندرم جسم مخطط است.