Diencephalon: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

دیسانفالون ، همچنین به عنوان شناخته شده است بین مغزی، یکی از پنج بخش اصلی بخش مغز. این همکاری نزدیک با مغز (پایان مغز) و همراه با آن آنچه را که به عنوان شناخته می شود تشکیل می دهد پیشانی. دیسانفالون به نوبه خود به پنج ساختار دیگر تقسیم شده است که عملکردهای مختلفی را انجام می دهند.

دیسانفالون چیست؟

نام diencephalon در حال حاضر از محل آن در مغز. در مرکز مغز واقع شده است مغز و ساقه مغز. مغز میانی آن را به اوج متصل می کند. درون دیانسفالون 3 بطن وجود دارد ، حفره ای پر از مایع مغزی نخاعی. همراه با مغز انتهایی (telencephalon) ، مغز میانی (mesencephalon) ، مغز مغز (metencephalon) و مغز پس از آن (myelencephalon) ، این یکی از پنج بخش اصلی مغز است. از نظر عملکرد از مغز انتهایی جدا نیست. دیسانفالون مسئول حواس بینایی است ، بو و شنیدن علاوه بر این ، همچنین شامل مراکز حساسیت سطح ، حساسیت عمیق و حساسیت ذهنی است. دیسانفالون نشانگر نقطه تعویض بین خودکار است سیستم عصبی و سیستم غدد درون ریز.

آناتومی و ساختار

دیسانفالون بین مغز انتهایی و ساقه مغز قرار دارد. همراه با مغز انتهایی ، آنچه را که به عنوان شناخته می شود تشکیل می دهد پیشانی (پروسانسفالون). در طی رشد مغزی جنینی ، یک وزیکول اولیه مغزی ابتدا پروزانسفالون ایجاد می کند ، که هر دو از آن تشکیل می شوند مغز و سپس دیانسفالون با تشکیل دو وزیکول ثانویه مغز تشکیل می شود. این واقعیت از هم اکنون وابستگی عملکرد نزدیک هر دو ناحیه مغز را نشان می دهد. مغز استخوان، به نوبه خود ، از مغز میانی ، پل (پونز) و مدولا مستطیل یا مغز بعد تشکیل شده است که کشیده شده است. دیسانفالون به مغز استخوان از طریق مغز میانی مخچه، که وظیفه عملکرد حرکتی را بر عهده دارد ، مستقیماً در مجاورت دیانسفالون نیست ، اما اتصالات رشته ای به تالاموس از طریق به اصطلاح عاملان ، و همچنین یک شبکه عصبی منتشر در سراسر مغز استخوان به diencephalon نیز هست. بنابراین ، دیسانفالون می تواند به عنوان یک نقطه سوئیچینگ مرکزی عمل کند. برای این منظور ، به پنج مرکز ساختاری تقسیم می شود که به نوبه خود وظایف مختلفی برای انجام دارند. ساختارهای دیسانفالون شامل تالاموس, هیپوتالاموس، اپی تالاموس با غده صنوبری ، ساب تالاموس و متاتالاموس.

عملکرد و وظایف

دیسانفالون بسیاری از عملکردهای مهم خود مختار را انجام می دهد سیستم عصبی. این مسئول تعادل سیستم های عصبی دلسوز و پاراسمپاتیک است. همچنین بیوریتم را کنترل می کند. این کار همیشه در همکاری نزدیک با مخچه انجام می شود. دیسانفالون به عنوان مرکز کنترل مرکزی ، سیگنال های مغز را به سمت انتهای مغز منتقل می کند. هماهنگی عملکردهای مختلف از طریق تعامل پنج منطقه مختلف ساختاری امکان پذیر است: تالاموس, هیپوتالاموس، اپی تالاموس ، ساب تالاموس و متاتالاموس. تالاموس بزرگترین قسمت دیانسفالون را نشان می دهد. به نوبه خود از بسیاری از مناطق اصلی تشکیل شده است که هر یک از آنها به قشر مغز متصل هستند. از طریق نواحی اصلی تالاموس ، اطلاعات و سیگنالهای بدن به مخچه منتقل می شوند ، در آنجا پردازش می شوند و به برداشت های حسی آگاهانه تبدیل می شوند. به همین دلیل دیسانفالون را دروازه آگاهی نیز می نامند. بنابراین ، هر دو محرک حساس ، مانند لمس یا درد، و محرک های حسی ، مانند بویایی ، چشایی ، دیدن یا شنیدن ، پردازش می شوند. با این حال ، تالاموس همچنین دارای عملکرد فیلتر کننده برای جدا کردن محرک های مهم و غیر مهم است. این برای محافظت از بدن در برابر اضافه بار محرک ضروری است. ناحیه دیگری از دیسانفالون ، ساب تالاموس ، عملکرد حرکتی ناخالص را کنترل می کند. برای تنظیم دقیق ، ساب تالاموس بیشتر به یک ناحیه تقویت کننده عملکرد موتور و یک ناحیه بازدارنده عملکرد حرکتی تقسیم می شود. اپیتالاموس ، از جمله موارد دیگر ، غده پینه آل است که نمایانگر یک موقعیت متوسط ​​بین غدد درون ریز است سیستم عصبی و اندام غدد درون ریز. غده صنوبری این هورمون را تولید می کند ملاتونین و مسئول بیوریتم ارگانیسم است. با این حال ، اپی تالاموس همچنین دارای عملکردهای مهم دیگری در مورد برداشت های حسی بویایی و نوری است. متاتالاموس بر عملکرد بینایی تأثیر می گذارد و از جمله ، ادراک اشیا را کنترل می کند. هیپوتالاموس توابع به ویژه مهمی را انجام می دهد. این به عنوان مرکز کنترل سیستم عصبی خودمختار عمل می کند. دمای بدن را تنظیم می کند ، خون فشار ، مصرف غذا و مایعات ، خواب و رفتار جنسی. به دلیل اتصال هیپوتالاموس به غده هیپوفیز، همچنین کنترل می کند سیستم غدد درون ریز ارگانیسم بنابراین ، دیانسفالون همچنین به عنوان یک واسطه بین سیستم عصبی خودمختار و سیستم غدد درون ریز.

بیماری ها و اختلالات

به دلیل تنوع وظایف انجام شده توسط دیسانفالون ، ایجاد اختلال در آن نیز ممکن است منجر به بیماری های مختلف شود. پیامدهای بیماری ها در دیسانفالون عبارتند از اختلالات خواب، اختلالات بیوریتم ، بیماری های سیستم عصبی خودمختار و بیماری های هورمونی. به عنوان مثال ، آسیب به تالاموس منجر به اصطلاح سندرم تالاموس می شود. علائم این سندرم مرکزی است درد و نقص های عصبی. فلج یک طرف بدن ، حساسیت بیش از حد به محرکهای لمس ، بی حسی و گاهی افزایش واکنش. علت در اینجا اغلب یک است ضربه ناحیه مغز مربوطه را تحت تأثیر قرار می دهد. هیپوتالاموس به نوبه خود سیستم هورمون را از طریق کنترل می کند غده هیپوفیز. بیماری های هیپوتالاموس بنابراین اغلب رهبری به اختلالات در تولید یا تنظیم هورمون در سیستم هورمون. بسیاری از بیماریهای مرتبط با هورمون در اینجا نقطه شروع خود را دارند. یا خیلی زیاد یا خیلی کم هورمون تولید می شوند بیماری مربوطه اغلب به دلیل هورمون مربوطه نامگذاری می شود. بسته به اینکه کدام هورمون تحت تأثیر قرار گرفته باشد ، اختلالات خواب ، اختلالات آب تعادل، اختلالات رشد ، بیش از حد یا عملکرد بیش از حد غده تیروئید و حتی مربوط به هورمون پروستات سرطان می تواند رخ دهد. با این حال ، بسیاری از اختلالات یا آسیب در دیسانفالون تنها جنبه های جزئی فرایندهای بیماری بسیار گسترده تر است.