واگرایی: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

واگرایی مداری از مرکز است سیستم عصبی که مربوط به حدت درک است. هر گیرنده به طور واگرا در سطوح بالاتر به سلولهای عصبی متصل می شود و همزمان در سطوح پایینتر به طور همگرا به نورون متصل می شود. اختلالات اصل واگرایی - پوشش می تواند پس از آن رخ دهد آسیب عصبی.

واگرایی چیست؟

هر سلول عصبی از لایه های بالاتر به چندین سلول عصبی متصل است. این اصل با واگرایی مطابقت دارد. سطح فردی پردازش اطلاعات در مرکز انسانی سیستم عصبی تابع اصول مختلف مدار هستند. مهمترین این اصول همگرایی و واگرایی است. این دو مدار منجر به تشکیل کنتراست توسط مهار جانبی می شود. اندامهای حسی انسان مجهز به سلولهای حسی هستند که به آنها گیرنده نیز گفته می شود. هر یک از این گیرنده ها مربوط به یک خط اطلاعاتی است که منجر به تالاموس از طریق چندین سطح نورون. تالاموس اتصال به مغز، جایی که در نهایت ورودی حسی پردازش می شود. به جای اتصال یک به یک ، بین سطح نورون ها یک ارتباط واگرا وجود دارد. به عنوان مثال ، هر سلول عصبی به چندین نورون از لایه های بالاتر متصل است. این اصل با واگرایی مطابقت دارد. دریافت سیگنال برای گیرنده ها و سلول های عصبی لایه های تحتانی را همگرایی می نامند. اصل همگرایی - واگرایی منجر به مهار جانبی می شود ، که در آن نورون های پایین دست هر یک باعث کاهش سیگنال در سلول های همسایه می شوند. الگوی برانگیختگی حاصل الگوی شدت محرکهای ورودی را به روشی متفاوت ترسیم می کند ، زیرا انتقالهای فردی در نتیجه درک آگاهانه تقویت و در تقابل قرار می گیرند.

کارکرد و وظیفه

در پستانداران ، اصل همگرایی و واگرایی به پردازش داده های حسی اولیه از شبکیه ، حلزون گوش و پوست حواس ، و ارتباط بین تالاموس, مغزو مخچه. از طریق واگرایی و همگرایی ، بلافاصله به همه محرک های منتشر شده از محیط ، یک شکل متمایز مشخص شده داده می شود. به این ترتیب ، داده های محرک بلافاصله به طور کلی و منسجم ساخته می شوند. سیستم عصبی این ساختار را به طور خودکار انجام می دهد. به عنوان مثال ، به لطف واگرایی و همگرایی ، سیستم بینایی به طور خودکار تصاویر با خطوط واضح را ارائه می دهد. بر اساس همگرایی و واگرایی ، انسان مغز در حال حاضر اطلاعات ساخت یافته را از گیرنده های سیستم های حسی فردی و گیرنده های آنها دریافت می کند. از این رو اطلاعات ادراکی ارسالی به شدت از واقعیت دور می شوند. از دیدگاه تکاملی ، واگرایی و اطلاعات ادراکی که از این طریق ساختار یافته اند مهم هستند زیرا انجام ارگانیسم را برای واکنشهای حیاتی به محیط زیست آسانتر می کند. به دلیل اعوجاج ناشی از اصول همگرایی - واگرایی ، به عنوان مثال ، انسان می تواند زمین های منفرد را از ورودی شنوایی تشخیص دهد یا ابزارها را تشخیص دهد حتی اگر با هم صدا باشند. سیستم بینایی ، به لطف مهار جانبی در نتیجه واگرایی و همگرایی ، می تواند اشکال در حرکت را شناسایی کند ، به عنوان مثال ، و سیستم چشایی می تواند انواع مختلف غذا را از یک لقمه یا جرعه تشخیص دهد. مهار جانبی به دلیل واگرایی و همگرایی یک فرایند ناخودآگاه است که در بیشتر موارد قابل درک نیست. با این حال، توهمات نوریبه عنوان مثال ، از اصل واگرایی - همگرایی استفاده کنید و به این ترتیب مستقیماً مردم را با پدیده مهار جانبی مواجه کنید. بنابراین ، او آگاهانه متوجه می شود که اصول اساسی ادراک چقدر واقعیت پیرامون خود را بیگانه می کند.

بیماری ها و بیماری ها

وقتی آسیب به ساختارهای عصبی وارد شود ، ممکن است اصل واگرایی ادراک به هم بخورد. آسیب عصبی ممکن است به دلیل زمینه های مختلف باشد. به عنوان مثال ، بیماری های مختلف عصبی ممکن است علت ضایعات در سیستم عصبی مرکزی باشد. در بیماری هایی مانند اسکلروز متعدد، به عنوان مثال ، بیمار سیستم ایمنی بدن علل التهاب در بافت عصبی سیستم عصبی مرکزی است و بنابراین می تواند به طور دائمی به ساختارهای عصبی مرکزی آسیب برساند. سلول های عصبی پس از آن که نورون های بالاتر قرار بگیرند ، دیگر به چندین نورون از لایه های بالاتر متصل نمی شوند. چنین پدیده ای به معنای برهم زدن اصل واگرایی است. اگر به نوبه خود ، اصل واگرایی مختل شود ، مهار جانبی واگرایی و همگرایی نیز مختل می شود. در سیستم بینایی ، مهار جانبی به ویژه در کیفیت برداشت های حسی هنگام غروب نقش دارد. به عنوان مثال ، آسیب به سلولهای عصبی عرضی شبکیه می تواند دشواری جمع آوری محرکهای فردی یک میدان پذیرا را در طول تطابق تاریک و مهار جانبی در طول انطباق نور را پیچیده کند. نتیجه این ناراحتی در دید گرگ و میش است. همچنین در روشنایی شدید ، درک بینایی بیمار مختل می شود. چنین شکایاتی ممکن است وجود داشته باشد ، به عنوان مثال ، در متن رتینوپاتی دیابتی یا ممکن است به دلیل شب مرتبط با X باشد کوری. اصل واگرایی نیز نقشی تعیین کننده برای پوست احساس، مفهوم. اختلالات واگرایی به دلیل آسیب عصبی بنابراین می تواند این ناحیه درک را تحت تأثیر قرار دهد و بنابراین از حد لمس در نواحی لمسی و لمسی می کاهد. در هرگونه اختلال در مهار جانبی ، دیگر تحریک در سیستم عصبی مرکزی از نظر مکانی محدود نمی شود ، که می تواند باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبی شود. مغز دیگر از سیستم عصبی بیش از حد تحریک شده با مهار جانبی کاهش یافته ، اطلاعات منظم ساختاری را از سیستم های حسی دریافت نمی کند. در تمام شکایات مربوط به واگرایی سیستم عصبی ، تضاد تصورات کاهش می یابد یا حتی از بین می رود ، شناخت و تفسیر ورودی حسی برای فرد دشوار است.