توهمات نوری

مترادف به معنای گسترده تر

توهمات نوری ، توهم بصری

تعریف

توهم نوری یا توهم نوری توهم ادراکی حس بینایی ، یعنی دیدن است. این موارد می توانند تقریباً در همه مناطق بینایی مشاهده شوند ، به عنوان مثال موارد زیر وجود دارد:

  • توهمات عمق
  • توهمات رنگی
  • توهمات هندسی
  • و خیلی بیشتر.

توهمات نوری در نتیجه تفسیر غلط محرک بینایی توسط سیستم بینایی ایجاد می شود. تصویری که در نهایت از آن آگاه می شویم صرفاً توسط اطلاعات عینی از چشم و سلولهای عصبی ایجاد نمی شود ، بلکه فقط در تعامل با ما ایجاد می شود. مغز.

بنابراین آنچه که سرانجام درک می کنیم ذهنی است و از پردازش محرک بصری با تجربیات و خاطرات موجود حاصل می شود. با کمک اطلاعات اضافی از حواس دیگر یا با حذف عوامل محرک ، توهمات نوری اغلب می توانند نشان داده و اثبات شوند. در روانشناسی ادراک ، توهمات نوری مورد بررسی قرار می گیرند ، زیرا آنها امکان نتیجه گیری در مورد پردازش بیشتر محرکهای نوری در مغز.

روانشناسی گشتالت با تولید و تجزیه و تحلیل سیستماتیک از توهمات نوری استفاده می کند. توهمات نوری عملاً تعداد بی شماری وجود دارد ، اما می توان آنها را با توجه به منشا آنها به گروه های مختلف تقسیم کرد. به خصوص درک تفاوت در روشنایی بسیار ذهنی است.

در گرگ و میش ، همان تن رنگ بسیار روشن تر از نور شدید خورشید به نظر می رسد. به همین دلیل ، یک خاکستری بار، که در همه جا دارای مقدار خاکستری یکسانی است ، حتی در یک محیط تاریک نسبت به یک محیط روشن ، روشن تر به نظر می رسد. مغز همچنین می تواند رابطه بین نور و سایه را تفسیر کند.

مغز این تجربه را ایجاد کرده است که یک شی در سایه تاریک به نظر می رسد. بنابراین هنگامی که مشکوک به اثر سایه بودن باشد ، رنگ روشن تری را به همان رنگ نسبت می دهد ، زیرا رنگ "فقط از طریق سایه تیره می شود". اگر حدود نیم دقیقه چشم های خود را به یک مربع سبز نگاه کنید و سپس مستقیماً به یک منطقه سفید مجاور نگاه کنید ، یک مربع مایل به قرمز ظاهر می شود.

دلیل این امر آن است که ما به اصطلاح تصویر پس زمینه ای را در شبکیه با رنگ مکمل جسمی که قبلاً مشاهده شده مشاهده می کنیم (رنگ های مکمل: قرمز-سبز ؛ آبی-نارنجی ؛ بنفش-زرد). تصویر منفی ناشی از این واقعیت است که گیرنده های رنگ در شبکیه چشم عملا "خسته" می شوند. بعد از یک تحریک دائمی که حداقل 30 ثانیه طول می کشد ، این گیرنده ها به طور موقت "کور می شوند" ، به این معنی که آنها دیگر سیگنال هایی به مغز نمی فرستند.

در زمانی که برای احیا شدن آنها طول می کشد ، سیگنال های رنگ های مکمل نسبتاً غالب می شوند ، بنابراین ناحیه سفید واقعاً قرمز به نظر می رسد. در اپتیک نیز همه چیز نسبی است. مغز ما یک رقم را به تنهایی ارزیابی نمی کند ، بلکه همیشه در متن است.

یک دایره که توسط بسیاری از دایره های کوچک احاطه شده است ، بزرگتر از یک دایره به همان اندازه است که توسط بسیاری از دایره های بزرگ احاطه شده است. بنابراین برداشت "نسبتاً" بزرگتر یا کوچکتر منتقل می شود. علاوه بر این ، یک تصویر همیشه به عنوان بخشی از جهان سه بعدی ارزیابی می شود.

این بدان معنی است که هنگام پردازش تصاویر ، مغز از روی تجربه فرض می کند که اجسام با افزایش فاصله از چشم ، کوچکتر می شوند. در تصاویری که عمق فضایی را برای ما ایجاد می کنند ، اشیا or یا افراد با همان اندازه در پایین تصویر نسبت به پشت کوچکتر به نظر می رسند. از این نوع توهم نوری می توان در معماری ، عکاسی و فیلم استفاده کرد تا اجسام خاصی را بزرگتر یا کوچکتر یا نزدیکتر یا دورتر از چشم ناظر نشان دهند.

بسیاری از توهمات نوری وجود دارد که بیننده معتقد است که قسمتهایی از یک عکس حرکت می کند. برای ایجاد این توهم ، در برخی موارد سر خودش باید منتقل شود ، اما گاهی اوقات نه. حرکت معمولاً در آن مکانهایی قابل توجه است که در آن لحظه توسط چشم متمرکز نشوند.

توهم حرکت همیشه هنگامی ایجاد می شود که به یک شی (اغلب کوچک) نگاه کنید که در مقابل محیطی قرار دارد که هیچ نشانه ای از موقعیت مکانی آن نشان نمی دهد. خطوطی که در واقع مستقیم هستند ، در صورتی که تأثیر کلی تصویر توسط بازی های مختلف رنگ یا سایر عناصر مزاحم تحریک شود ، می توانند در نظر بیننده کج باشند. در نتیجه ، خطوط مستقیم اغلب به صورت خمیده به نظر می رسند. حتی اگر دو خط دیگر در منطقه اطراف با تصویر کلی تداخل داشته باشد ، حتی دو موازی نیز می توانند به یکدیگر متمایل به نظر برسند.

این پدیده توهم نوری اولین بار توسط هوگو مونستربرگ در سال 1874 توصیف شد و به همین دلیل به عنوان "توهم مونستربرگ" نیز شناخته می شود. هنگام پردازش اطلاعات بصری ، مغز کنتراست های موجود تصاویر را تقویت می کند. با مشاهده یک شبکه سفید روی زمینه سیاه ، یک ناظر فکر می کند که می بیند لکه های خاکستری رنگ در تقاطع خطوط سفید روشن می شوند ، زیرا کنتراست ها بیش از حد تأکید شده اند.

با این حال ، تکه های خاکستری فقط تا زمانی قابل مشاهده هستند که فرد روی آنها تمرکز نداشته باشد. از آنجا که این مشاهده برای اولین بار توسط لودیمار هرمان انجام شده است ، بر این اساس شبکه به نام شبکه هرمان نیز نامیده می شود. هنگام پردازش برداشت های بصری ، مغز تمرکز زیادی روی خطوط و لبه ها دارد ، زیرا آنها جهت گیری را برای آن فراهم می کنند.

همچنین هنگام شناسایی الگوهای آشنا سعی در کشف آنها دارد. در نتیجه ، خطوط و لبه ها در هنگام ادراک اضافه می شوند ، که سپس در خدمت ایجاد یک شی شناخته شده هستند. در نتیجه ، هنگامی که به یک تصویر با دایره هایی که در مکان های خاص دارای گودال هستند نگاه می کنید ، تصور می کنید که یک مثلث سفید قابل مشاهده است.

برخی از اشیا can را می توان به روشهای مختلف از دیدگاههای مختلف درک کرد. اینها شامل اصطلاحات کج مانند مکعب نکر است. در اینجا ، تجربه فردی ما موقعیتی را توصیف می کند که شکل (مکعب) در آن ترجیحاً درک می شود ، گرچه هنوز هم شخص قادر به درک هر دو دیدگاه است.

اصطلاح "شکل کج" از این واقعیت ناشی می شود که به نظر می رسد وقتی مکعب در هنگام مشاهده طولانی تر روی یک موقعیت مکعب متمرکز می شود ، کج می شود. در زمینه های مختلف زندگی روزمره ، می توان از توهمات نوری برای دستیابی به اثرات خاص استفاده کرد. به عنوان مثال ، در فیلم از توهم حرکت سوited استفاده می شود ، که به موجب آن جانشینی سریع تصاویر منفرد ، توهم حرکت را ایجاد می کند.

در نقاشی نیز برخی از توهمات نوری به عنوان وسایل سبک استفاده می شوند ، به عنوان مثال برای دستیابی به بزرگنمایی های نوری. از طرف دیگر ، البته ، توهمات نوری ناخواسته نیز در زندگی روزمره رخ می دهد که درک ما را فریب می دهد ، که می تواند منجر به سردرگمی شود. به عنوان مثال ، در شرایط خاص ، جاده ها به سمت سربالایی می روند که در واقع سربالایی می روند و بالعکس.

پدیده توهم حرکت را می توان مشاهده کرد ، به عنوان مثال هر زمان که یک ستاره در آسمان تاریک قرار دارد ، که به نظر می رسد در حال حرکت است. توهمات نوری جزئی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ما است. آنها بر اساس این واقعیت است که درک ما ذهنی است و محرک های بیرونی عینی به شدت تحت تأثیر مغز و دانش و تجربیات ساخته شده قرار دارند.

ما اغلب توهمات نوری را فقط ناخودآگاه درک می کنیم یا نمی فهمیم که در معرض توهم هستیم تا زمانی که خاموش شدن عوامل تحریک کننده یا جلب اطلاعات از سایر اعضای حسی خلاف این را ثابت کند. این مورد در زمینه های مختلف مانند فیلم ، نقاشی یا معماری مورد بهره برداری قرار می گیرد. اطلاعات جالب بیشتر از این رشته چشم پزشکی: مروری بر کلیه مباحث منتشر شده قبلاً در زمینه چشم پزشکی را می توان در Ophthalmology AZ یافت.

  • توضیح یک توهم نوری
  • قرمز- سبز- ضعف
  • کور رنگی
  • بررسی دید رنگی