طبقه بندی | نوروم صوتی

طبقه بندی

طبقه بندی نوروم آکوستیک طبق دو سیستم امکان پذیر است. سه مرحله از A تا C به نام ویگاند نامگذاری شده اند: شش نوع طبق سمیعی طبقه بندی می شوند:

  • مرحله A: در کانال گوش داخلی، قطر کمتر از 8 میلی متر
  • مرحله B: تا زاویه پل مخچه رشد می کند، قطر بین 9 تا 25 میلی متر
  • مرحله C: تا ساقه مغز بزرگتر از 25 میلی متر رشد می کند
  • T1: فقط در کانال گوش داخلی
  • T2: در داخل و خارج کانال شنوایی رشد می کند
  • T3a: در فضای بین مخچه و ساقه مغز رشد می کند
  • T3b: با ساقه مغز در تماس است
  • T4: ساقه مغز فشرده شده است
  • T4b: علاوه بر این، قسمت هایی از فضاهای مایع مغزی نخاعی جابجا می شوند (بطن چهارم)

بله، پس از آن نقطه نوروم آکوستیک علائم دیگری ایجاد می کند. اگر تومور داخل گوشتی قرار گرفته باشد، یعنی در گوش داخلی کانال، عصب دهلیزی در درجه اول تحت تأثیر قرار می گیرد.

علائم اولیه یک طرفه است از دست دادن شنوایی، که اغلب به آرامی و موذیانه احساس می شود. بیماران اغلب متوجه این موضوع می شوند از دست دادن شنوایی فقط در طول معاینات معمول توسط پزشک. غالباً در تلفن نیز قابل توجه است - گوشی در سمت آسیب دیده باید حتی بیشتر به گوش نزدیکتر شود یا فردی که با او صحبت می کنید فقط بسیار ضعیف شنیده می شود.

علاوه بر این، تن های بالاتر بدتر درک می شوند. یک نوروم آکوستیک همچنین می تواند باعث ناشنوایی ناگهانی شود. این یک مرحله تدریجی نیست از دست دادن شنوایی، اما کاهش شنوایی یک طرفه ناگهانی.

این معمولاً خود به خود بهبود می یابد. با این حال، اگر ناشنوایی ناگهانی بیشتر به طور مکرر رخ دهد، این می تواند نشانه ای از نوروم آکوستیک باشد که باعث اختلال در سیستم عصبی می شود. خون گردش در گوش داخلی. علامت دیگر و گاهی تنها این است وزوز گوش (زنگ زدن در گوش).

با این حال، این لزوماً به این معنا نیست که کم شنوایی از ابتدا وجود داشته باشد، اگرچه مطمئناً ممکن است بعداً رخ دهد. سرگیجه و اختلالات تعادل به دلیل برداشت از عصب دهلیزیبه موجب آن اینها معمولاً در حالت استراحت اتفاق نمی‌افتند، اما در ابتدا فقط زمانی که تحت استرس هستند. سرگیجه ظاهر می شود، به عنوان مثال، زمانی که در حال اجرا در تاریکی یا با تاب خوردن

نادرتر حملات ناگهانی سرگیجه یا دائمی است سرگیجه در حال استراحت در مراحل بعدی، زمانی که تومور گسترش می یابد یا در خارج از گوشت قرار می گیرد (خارج از کانال شنوایی) به عنوان مثال در زاویه پل مخچه (CBC)، مجتمع های علائم بیشتر آشکار می شوند. به دلیل رشد بسیار آهسته نوروم آکوستیک، مغز می تواند با شرایط سازگار شود و علائم شکست را در مدت زمان طولانی تری کاهش دهد.

La مخچه زاویه پل نامی است که به فضای باریکی بین مخچه (مخچه) و مخچه داده می شود مغز ساقه (Truncus cerebri). علاوه بر عصب دهلیزی، سایر اعصاب مانند عصب صورت و عصب سه قلو نیز در امتداد این فضا اجرا شود. در صورت اختلال در عصب صورت (عصب جمجمه هفتم)، نارسایی هایی در ناحیه صورت وجود دارد.

عضله صورت توسط عصب فاکالیس عصب دهی می شود، به طوری که یک نوروم آکوستیک نیز می تواند منجر به فلج این عضلات شود. اغلب ضعف عضلات بسته کننده چشم (ضعف عضله چشمی چشمی) در ابتدا آشکار است. علاوه بر این، عصب صورت همچنین غدد اشکی و دهان را عصب دهی می کند غدد بزاقی، به طوری که تولید مایع اشک آور و بزاق نیز می تواند مختل شود.

علاوه بر این، بخشی از عصب صورت، چوردا تیمپانی، هدایت می کند طعم درک از جلو دو سوم زبانبه طوری که در موارد نادر بیماران ممکن است از مشکلات چشایی نیز شکایت کنند. ادراک حسی در بیرون کانال شنوایی توسط یکی از شاخه های عصب صورت، عصب گوش خلفی، و ramus auricularis nervi vagi، شاخه ای از عصب هدایت می شود. عصب واگ (اعصاب جمجمه دهم). در مورد نوروم آکوستیک، این شاخه های عصبی می توانند فشرده شوند و منجر به از دست دادن حساسیت در خارج شوند. کانال شنوایی.

اصطلاح بالینی برای این علامت Hitselberger است. عصب سوم، عصب سه قلو، در واقع شده است زاویه پل مخچه. مسئول مراقبت از پوست صورت است.

اگر باید قطع شود، می تواند منجر به از دست دادن حس در صورت شود. علاوه بر این، رفلکس قرنیه از روی آن عبور می کند، که می تواند در نوروم آکوستیک کاهش یابد یا وجود نداشته باشد. این رفلکس فرآیندی را توصیف می کند که وقتی قرنیه چشم را لمس می کند (قرنیه)، یک بسته شدن رفلکس مانند چشم رخ می دهد.

درک لمس از طریق عصب سه قلو. سایر علائم بعدی روی سایر جمجمه ها تأثیر می گذارد اعصاب واقع در این ناحیه، مانند عصب واگ و گلوسوفارنجئال (عصب جمجمه نهم). اگر تحت تأثیر قرار گیرند، اختلالات بلع و از دست دادن بیشتر طعم ممکن است بخشی از علائم باشد.

اگر نوروم آکوستیک تشخیص داده نشود یا به سرعت رشد کند، می تواند به اندازه ای بزرگ شود که می تواند تهدید کننده زندگی باشد. مکان در زاویه پل مخچه نوروم آکوستیک را خطرناک تر می کند به این معنا که مغز ساقه در مجاورت نزدیک است. ساقه مغز حاوی مراکز حیاتی برای تنفستوجه و هوشیاری ارگانیسم (ARAS، سیستم فعال کننده مشبک صعودی)، مدولاسیون گردش خون (بالا و پایین آوردن) خون فشار) و فعالیت حرکتی (بخش هایی از سیستم خارج هرمی، که برای تعدیل و کنترل سیگنال ها برای گروه های مختلف عضلانی مهم است).

اگر نوروم آکوستیک به قدری بزرگ شود که این مراکز تحت فشار قرار گیرند، این امر با زندگی سازگار نیست. علاوه بر این، نوروم آکوستیک خطر مسدود کردن تخلیه مایع مغزی نخاعی (الکل) را به همراه دارد. مایع مغزی نخاعی مایعی است که در مغز در فضاهای طراحی شده مخصوص، فضاهای مایع مغزی نخاعی قرار دارد.

فرآیند بسیار دقیقی برای تولید و زهکشی جدید این سیال وجود دارد. اگر از این خروج جلوگیری شود، به عنوان مثال در مورد نوروم آکوستیک، مایع تجمع می یابد و باعث افزایش فشار در مغز می شود. هیدروسفالی (هیدروسفالی) ایجاد می شود.

این خود را در (جوش زدن) نشان می دهد استفراغ، سردرد و احتقان پاپیلا (افزایش مایع باعث تورم در چشم داخلی می شود). علاوه بر این، می تواند منجر به اختلالات هوشیاری و اغماء. در ابتدای تشخیص، مانند جاهای دیگر، یادداشت، گفتگو با بیمار وجود دارد.

بر اساس علائم توصیف شده، متخصص می تواند نسبتاً سریع تشخیص مشکوک به نوروم آکوستیک را بدهد. این شبهه با آزمایش های مختلف قابل بررسی است. از یک طرف می توان از تست های شنوایی برای تعیین اینکه آیا کم شنوایی ذهنی وجود دارد یا خیر استفاده کرد.

صداهایی با فرکانس و حجم متفاوت پخش می شود. بر اساس آستانه درک صداها، پزشک معالج می تواند یک نمای کلی از ادراک شنوایی ترسیم کند و تخمین بزند که تا چه حد شرط طبیعی یا پاتولوژیک است. در مرحله بعد هدایت شنوایی تحریک می شود اعصاب قابل بررسی است

در طی این فرآیند، صداهای مختلف تحت کنترل کامپیوتر برای بیمار پخش می شود. الکترودها روی سر می تواند برای اندازه گیری میزان انتقال سیگنال ها از طریق عصب حلزون و رسیدن آنها به مغز استفاده شود. با اندازه گیری سیگنال های هدایت شده، می توان تشخیص داد که آیا آسیب و مشکل هدایت در عصب شنوایی وجود دارد یا خیر.

مزیت این روش این است که می توان از آن مستقل از ادراک ذهنی بیمار استفاده کرد. این روش BERA (شدیومتری پاسخ الکتریک ساقه مغز) نام دارد. زمان های هدایت طولانی مدت نشان دهنده آسیب است.

از طرفی می توان عملکرد اندام دهلیزی را بررسی کرد. در این زمینه، تا چه حد الف نیشنگموس می تواند تحریک شود بررسی می شود. آ نیشنگموس یک حرکت تند و ناگهانی در چشم است که توسط واکنش‌هایی در چشم کنترل می‌شود اندام تعادل.

شخص به راحتی می تواند این فرآیند را در قطار در حال حرکت درک کند. چشم یک جسم را ثابت می کند و هنگامی که جسم ناپدید می شود و جسم جدید را ثابت می کند به سرعت در جهت حرکت حرکت می کند. این نیشنگموس هنگامی که گوش با مایع گرم شسته می شود، می تواند به طور مصنوعی تحریک شود.

سپس یک قسمت جداگانه از اندام تعادلیکی از راه های قوس، تحریک شده و باعث حرکت چشمی رفلکس مانند می شود. اگر واکنش در چشم ناموفق باشد یا در دو طرف متفاوت باشد، این نشانه خوبی است که آسیب دیده است. اندام تعادل. حرکات چشم با استفاده از فرنزل برای بیمار قابل مشاهده است عینک.

این عینک که بیمار می گذارد، با لنزهای انکساری بسیار قوی که از ثابت کردن اجسام در محیط توسط بیمار جلوگیری می کند، که نتیجه را جعل می کند. روش مشابهی برای تحریک اندام از تعادل قرار دادن بیمار بر روی صندلی چرخان و مشاهده حرکات چشم و همچنین پس از توقف ناگهانی چرخش است. فرنزل عینک در اینجا برای نمایش بهتر حرکات نیز استفاده می شود.

با هر دو روش، شکست و تحریک ناپذیری نیستاگموس یا بروز نیستاگموس خود به خود (بدون محرک) نشان دهنده آسیب احتمالی است. علاوه بر این، اندام تعادل را می توان با تلاش های مختلف راه رفتن و ایستادن آزمایش کرد. با این حال، تظاهر واقعی نوروم آکوستیک امکان MRI را فراهم می کند سر (اسپین هسته ای) با ماده حاجب.

در این فرآیند، کل منطقه در منطقه از گوش داخلی و زاویه پل مخچه را می توان بسیار دقیق از طریق برش های بسیار نازک به تصویر کشید. حتی تومورهای بسیار کوچک در محدوده چند میلی متری در اینجا قابل توجه هستند. از ماده حاجب می توان برای ایجاد تغییرات در بافت به وضوح قابل مشاهده استفاده کرد، زیرا به عنوان مثال، تومورها دارای ماده حاجب متفاوتی هستند. علاوه بر این، سی تی (توموگرافی کامپیوتری) از جمجمه می توان ساخت. در اینجا آنها بافت های نرم را به خوبی در MRI نشان نمی دهند سر، اما اطراف استخوانی را می توان به خوبی نشان داد.