ادراک: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

ادراک نتیجه ادراک بدون تفسیر است. هر فرد محرک های واقعیت را به روشی فیلتر شده درک می کند و ادراکات ذهنی واقعیت عینی را شکل می دهد. در اختلالات مانند پارانویا ، بی اشتهایی، یا افسردگی، به دلیل فیلترهای شخصی ، تحریف درک وجود دارد.

ادراک چیست؟

ادراک نتیجه ادراک بدون تفسیر است. هر فرد محرکها را از واقعیت فیلتر شده درک می کند و بنابراین ادراکات ذهنی واقعیت عینی را شکل می دهد. انسان واقعیت را با حواس خود درک می کند. او برای این منظور از سیستم های مختلف ادراکی برخوردار است: احساس بینایی ، حس شنوایی ، عمق ، حس طعمحس بو، حس دهلیزی و حس لامسه. برخی از این حواس ، حواس درون گیرنده هستند که در درجه اول محرک هایی را از درون بدن دریافت می کنند. با این حال ، عملکرد اصلی سیستم های حسی ، گیرنده است. بنابراین ، حواس به لطف ادراک ، تصویری از موقعیت ها و محیطی را در اختیار فرد قرار می دهد. محرکهای بی شماری دائماً به درون انسان سرازیر می شوند. همه این محرک ها به آگاهی او نمی رسند. سیستم های ادراکی فردی محرک های ورودی را با توجه به ارتباط فیلتر می کنند. نتیجه یک درک توسط دارو ادراک نامیده می شود و مربوط به محرک فیلتر شده است که از آستانه آگاهی عبور می کند. از نظر درک فیلتر نشده ، همیشه بین یک ادراک و وضعیت واقعی تفاوت وجود دارد. بنابراین ، آنچه به عنوان ادراک به آگاهی انسان می رسد ، هرگز واقعیت عینی نیست. ادراکات از محرک های دیستال ، که با یک موضوع فیزیکی-شیمیایی ادراک مطابقت دارند ، متفاوت است. محرک پروگزیمال نیز از ادراکات متمایز است ، که مربوط به تصویر جسم یا قسمتهای آن در گیرنده ها است.

کارکرد و وظیفه

ادراک مربوط به ادراک حسی از یک شی یا موضوع است. ادراک شامل درک آگاهانه و شناسایی هوشیارانه یکسانی نیست. شناخت و شناسایی فقط از ادراک دنبال می شود. بنابراین ، ادراک مربوط به محرک هایی است که به آنها می رسد مغز و ممکن است به عنوان مثال ، با یک لکه سیاه روی زمینه سفید مطابقت داشته باشد. فقط پس از فرآیندهای پردازش ادراکی ، مانند ترکیب و جمع ، ادراک شناخته شده و شناسایی می شود ، به عنوان مثال ، قهوه لکه روی تی شرت. ادراک علاوه بر تصور کاملاً ذهنی ، فرایندهای عصبی-فیزیولوژیکی ادراک حسی را نیز دربرمی گیرد. در این زمینه ، ادراک ادراکی ممکن است شامل ، به عنوان مثال ، رسیدن محرکها به سلولهای حسی دستگاه ادراکی ، تبدیل این محرک ها به تحریک بیوالکتریک و مهاجرت محرک ها به مرکز باشد. سیستم عصبی. ادراک نتیجه فرآیندهای فیلتر است که توسط دستگاه ادراکی به عنوان محافظت در برابر اضافه بار محرک انجام می شود. هیچ انسانی واقعیت عینی را اینگونه درک نمی کند. هر نتیجه ای از یک فرآیند ادراکی یک نتیجه ذهنی است و توسط فیلترهایی مانند تجربه شخصی فرد ، دنیای عاطفی ، زمینه موقعیتی و جامعه پذیری تعیین می شود. ادراکات همیشه از نظر موقعیتی مرتبط هستند ، یعنی از اهمیت سیاق برخوردارند. به همین ترتیب ، فیلترهای ادراکی انسان بر اساس نگرش ها ، ارزش ها ، علایق و تجارب فرد شکل می گیرند. به عنوان مثال ، برداشت از یک وضعیت خاص شامل برداشتهایی است که یک نظر از پیش تصور شده را تأیید می کند تا برداشتهایی که با نظر پیش بینی شده یا انتظار یک موقعیت مغایرت داشته باشد. در این میان ، علایق شخصی توجه افراد را به خود معطوف کرده و تا حد زیادی بر ادراک آنها تأثیر می گذارد. شخصی که به تازگی صاحب فرزند شده است بیش از آنچه قبل از تولد فرزندش در خیابان دیده می شود ، کودکان در خیابان می بیند. این ارتباط نشان می دهد که تجارب خود شخص تا چه اندازه در فرآیندهای فیلتر کردن ادراک نقش دارد و بنابراین ادراکات فرد را شکل می دهد. ادراک همیشه به طور خاص تجربه شده ، ذهنی تجربه شده و آگاهانه درک می شود از یک فرآیند فیلتر کردن محرک های ادراکی ورودی. بنابراین ، دو فرد لزوماً با یک برداشت یکسان و با برداشت های متفاوت ظاهر می شوند.

بیماری و ناراحتی

ادراک همیشه تحریف ذهنی واقعیت است. بسته به آنچه که فرد در گذشته تجربه کرده است ، ادراکات وی همچنین می تواند نسبت های پوچی داشته باشد و آگاهانه به عنوان تحریف برای افراد خارجی قابل تشخیص باشد. این به عنوان مثال ، در مورد اختلالات تصویر از خود مانند بی اشتهایی، که در آن مبتلایان خود را مانند درک می کنند اضافه وزن حتی اگر ، به طور عینی ، آنها در حال حاضر به میزان قابل توجهی دچار سوern تغذیه هستند. افراد مبتلا به پارانویا نیز از برداشت غیرطبیعی تحریف شده رنج می برند. این اختلال مربوط به یک اختلال روانی همراه با توهم است ، مانند ترس از آزار و اذیت یا توهمات آزار دهنده. بیماران پارانویا از برداشت تحریف شده ای از محیط خود رنج می برند ، که خصمانه ارزیابی می شود و در موارد شدید حتی مخرب است. نتیجه پارانویا نگرشی ترسناک تا پرخاشگرانه مشکوک است. بیماران اغلب به توطئه ای علیه شخص خودشان اعتقاد دارند. واکنش های پارانوئید می توانند ماهیتی نوروتیک داشته باشند ، اما همچنین می توانند به انواع شدید روان پریشی نیز گسترش یابند. شخصیت های روان رنجور عصبی بیش از حد به طرد حساس هستند. آنها بسیار آزرده خاطر هستند و با سو environment ظن زیادی با محیط خود رفتار می کنند. افراد با افسردگی همچنین از تحریف درک با تأثیرات بسیار منفی رنج می برند. آنها اغلب تصور می کنند که هیچ کس نمی تواند آنها را دوست داشته باشد و یا اینکه آنها یک شکست هستند. این باورها در فیلترهای ادراکی آنها منعکس شده و باعث می شود که هر چه بیشتر تصوراتی را تأیید کنند که باورهای آنها را تأیید می کند. الگوهای تفکر کاملاً منفی توسط متخصصان پزشکی به عنوان ناکارآمد و رهبری تقریباً در هر مورد تحریف منفی واقعیت را نشان می دهد.