اعصاب جمجمه: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

جمجمه اعصاب به طور مستقیم از مغز. از این تعداد ، بیشتر در کشور واقع شده اند مغز ساقه. شغل جمجمه اعصاب تشکیل مرکز است سیستم عصبی در سر, گردن و صندوق عقب

اعصاب جمجمه چیست؟

از طریق هر دو نیمه بدن دوازده جمجمه را انجام دهید اعصاب ، که عملکرد خاصی را انجام می دهند. با توجه به سیستم اعداد رومی به هر عصب یک عدد اختصاص داده می شود. یازده نفر از دوازده اعصاب دارای ویژگی مشترکی هستند که از آن ناشی می شوند مغز یا اصلاً آن را رها نکنید. عصب اکسسوریوس (XI) یک استثنا است. این از نخاع، اما هنوز هم به عنوان یک عصب جمجمه طبقه بندی می شود. از نظر بیان ، اعصاب جمجمه با اعصاب محیطی قابل مقایسه هستند. اعصاب محیطی تأمین کننده بدن هستند. انحراف با دو عصب جمجمه ای اول ، اعصاب بویایی (I) و عصب باصره (دوم) آنها پیش بینی های مستقیم از مغز. اعصاب جمجمه همچنین خاصیت جفت شدن را دارند. آنها ممکن است حاوی الیاف سوماتوموتور و خودکار باشند و در نتیجه طیف متفاوتی از کارها را پوشش می دهند. فیبرهای حرکتی حرکتی حرکت ارادی آگاهانه را امکان پذیر می کنند. در مقابل ، فیبرهای رویشی برای پاسخهای خودکار ناخودآگاه مورد نیاز است.

آناتومی و ساختار

در ساختار تشریحی ، عصب جمجمه از دسته ای از رشته های عصبی تشکیل شده است. این توسط غلاف شده است بافت همبند و در برابر نیروهای محیط زیست محافظت می شود. هدف از اعصاب انتقال تکانه ها در فواصل طولانی تر است. در امتداد یک فیبر عصبی، اطلاعات از سلول عصبی به سلول عصبی آ سلول عصبی به نوبه خود از یک دندریت تشکیل شده است ، که برای برداشتن محرک های محیط از طریق سیستم شاخه ای طراحی شده است. سیگنالهای ضبط شده به بدن سلول و آکسون تپه کوهی در بالای آن خوابیده است. در صورت دستیابی به شدت کافی ، انتقال اطلاعات می تواند ادامه یابد. برای این منظور ، سیگنال ها از طریق منتقل می شوند آکسون به عنوان تکانه های الکتریکی. سرانجام ، سیگنال به یک سیناپس می رسد. در اینجا ، انتقال اطلاعات به مورد بعدی سلول عصبی اتفاق میافتد. این روند تا پایان دوره تکرار می شود فیبر عصبی رسیده است. سپس اعصاب جمجمه به مقصد رسیده اند یا در اعصاب محیطی منشعب می شوند. به طور کلی اعصاب جمجمه بخشی مهم از قسمت مرکزی را تشکیل می دهند سیستم عصبی.

عملکرد و وظایف

هر عصب جمجمه کار مشخصی را انجام می دهد. به عنوان مثال ، اولین مورد ، که به عنوان عصب بویایی (I) شناخته می شود ، عملکرد ارتباطات احتمالی بویایی را از طریق بینی. بر این اساس ، آن را عصب بویایی نیز می نامند. با تشکر از عصب باصره (II) ، بینایی با چشم امکان پذیر است. عصب باصره تصاویر ضبط شده را به مغز منتقل می کند. در عملکرد خود ، عصب بینایی توسط عصب oculomotor (III) ، عصب تروکلئار (IV) و عصب abducens (VI) تکمیل می شود. این سه عصب وظیفه انجام حرکات چشم و کنترل عضلات چشم را دارند. عصب سه قلو (V) نیز نقش مهمی دارد. عملکرد اصلی آن انتقال محرک ها از سر منطقه تا مغز بعلاوه ، این وظیفه کنترل عضلات شیرین سازی را دارد. از سه شاخه عصب قدرتمند تشکیل شده است و به همین دلیل عصب سه قلو نامیده می شود. عصب صورت (VII) مسئول هماهنگی حالات صورت است. علاوه بر این ، درک سلایق را امکان پذیر می کند. ما مدیون حس شنوایی و تعادل به عصب vestibulocochlear (VIII). بین گوش داخلی و مغز قرار دارد. عضلات گلو توسط عصب گلوسفارنکس (IX) کنترل می شوند. بعلاوه ، این مسئول رفلکس بلع است. عصب واگ (X) تنظیم می کند قلب نرخ و تامین می کند حنجره. همچنین از ترشحات آن نیز پشتیبانی می کند اسید معده. عضلات گردن و گلو توسط عصب اکسسوریوس (XI) کنترل می شود. در آخر ، بسیاری از زبان عضله از طریق عصب hypoglossal (XII) قابل دسترسی است. از جمله چیزهای دیگر ، بیرون کشیدن از زبان و بلع از مهمترین وظایف است.

بیماری

بیماری های اعصاب جمجمه را می توان به نارسایی ها و اختلالات مختلف این بیماری نسبت داد سیستم عصبی. بسته به عصب جمجمه ای که آسیب دیده است ، شکایات مختلفی قابل تصور است. به عنوان مثال ، نارسایی عصب بویایی (I) با تضعیف حس بو. به این حالت آنوسمی گفته می شود. آنوسمی در صورت می تواند رخ دهد جمجمه پایه شکستگیاختلال در عصب بینایی (II) منجر به از بین رفتن میدان بینایی می شود. این می تواند ناشی از فشار زیاد در داخل باشد جمجمه. محدودیت میدان بینایی از نظر فنی به عنوان آنوپسی ربع شناخته می شود. محدودیت حرکات چشم وقتی انسداد عصب حرکتی چشم (III) ایجاد می شود ، اتفاق می افتد. سپس گشاد شدن مردمک چشم و فلج چشم شروع می شود. هنگامی که عصب تروکلئار (IV) یا عصب ربوده کننده (VI) از کار می افتد ، بیماران همچنین از کاهش قدرت بینایی و درک تصاویر دوتایی شکایت دارند. اختلالات حسی در سر به ویژه هنگامی که عصب سه قلو (V) آسیب دیده است. این مشکل با مشکلات شنوایی همراه است هیپاکوزیس. فلج صورت نیز هنگامی اتفاق می افتد عصب صورت (VII) آشفته است. علاوه بر این ، احساس ضعف وجود دارد طعم. نارسایی در عصب vestibulocochlear (VIII) رهبری به از دست دادن شنوایی، در عصب گلوسفارنکس (IX) آنها رهبری به دیسفاژی ، و در عصب واگ (ایکس) خشونت نتیجه یک اختلال است. پس از جراحی گوش و حلق و بینی ، آسیب به عصب اکسسوریوس (XI) می تواند رخ دهد. موقعیت کج شده سر نتیجه این است. اختلالات گفتاری و بلع مشکلات هنگامی رخ می دهد که عملکرد عصب هایپوگلاس (XII) محدود شود. اغلب ، بیرون کشیدن از زبان پس دیگر امکان پذیر نیست.