اشتها: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

با توجه به تعریف روانشناسان تغذیه ، اشتها انگیزه لذت بخشی برای خوردن چیزی است. این موضوع تحت مکانیسم های کنترل پیچیده ای از سیستم عصبی و از نظر روانشناسی یا فیزیولوژیک با گرسنگی اشتراکات کمی دارد.

اشتها چیست؟

اشتها انگیزه لذت بخشی برای خوردن چیزی است که توسط روانشناسان تغذیه تعریف شده است. سیستم لیمبیک مراکز گرسنگی و سیری را کنترل می کند مغز. این مراکز به انتشار این مرکز پاسخ می دهند هورمون لپتین و گرلین وقتی که معده دیواره کشیده شده است ، سلولهای عصبی سیگنالهای سیری را به دیسانفالون می فرستند. اطلاعات مربوط به سطح مواد مغذی نیز به مغز از طریق گیرنده های موجود در روده ها و کبد. به همین ترتیب، خون گلوکز سطح کنترل انتقال اطلاعات سیری به مغز. برخلاف گرسنگی ، اشتها توسط محرک های بینایی ، چشایی و بویایی ایجاد می شوند. گرسنگی باعث کمبود می شود گلوکز در سلول ها ، که منجر به کاهش گرمای بدن می شود. گرسنگی سیگنال دریافت مواد غذایی است. هنگامی که اشتها تحریک می شود ، تولید بزاق و آب معده افزایش می یابد. ما تمایل آشکاری به شیرین یا ترش احساس می کنیم. اشتها یک حالت روحی و ذائقه دلپذیر برای یک غذای خاص است. از طرف دیگر ، گرسنگی تمایل جسمی به غذا است و ما را در برابر آن محافظت می کند سوء تغذیه. اشتها در ایجاد می شود سیستم لیمبیک و حتی در صورت گرسنگی حتی ممکن است رخ دهد.

کارکرد و وظیفه

با وجود بیش از حد مواد غذایی امروز در کشورهای صنعتی ، تشخیص اشتها و گرسنگی به راحتی امکان پذیر نیست. اگر بلافاصله بعد از ناهار میل به یک دسر پیدا کنید ، به احتمال زیاد گرسنه نیستید بلکه فقط اشتهای آن را میل می کنید. ترجیحات غذایی با اشتها متفاوت است ، آنها بیشتر ژنتیکی هستند و در صورت امکان از غذای مناسب استفاده می کنند. چیزهای تلخ ممکن است سمی باشد و چیزهای شیرین معمولاً بی ضرر هستند. این خصوصیات سلیقه برای استراتژی بقای نیاکان ما اهمیت داشت. امروز آنها از اهمیت بیشتری برخوردار نیستند ، اما هنوز در ژن های ما هستند. ما برای غذایی که در حال حاضر درک می کنیم اشتها داریم. تصاویر ، خاطرات دلپذیر و رایحه ها تأثیر بسیار زیادی در میل ما به غذا خوردن دارند. هرچه شدت تصویر بیشتر باشد ، اطمینان بیشتری خواهیم داشت که اشتهای آن را داریم. اشتها همچنین توسط تأثیرات خانوادگی و فرهنگی شکل می گیرد. اگر در کودکی با غذاهای خاصی پاداش می گرفتیم ، معمولاً در بزرگسالان اشتهای خاصی برای این غذا داریم. گرسنگی واقعی به اندازه اشتها هدف گرا نیست ، زیرا اکنون هدف اصلی مصرف مقدار لازم است کالری. اشتها گزینه های غذایی را کنترل می کند و یک نیاز لحظه ای را منعکس می کند. امروزه ، ما معمولاً هنگامی که دیگر گرسنه نیستیم ، با دور زدن احساس طبیعی سیری ، به خوردن غذا ادامه می دهیم. غذا بسیاری از کارکردهای روانشناختی را به عهده گرفته است ، باعث می شود ما به طور سطحی خوشحال شویم و ما را از مشکلات دور کنیم. خوردن چیزی آسانتر از نگرانی در مورد حل مسئله است. با آگاهی آهسته غذا خوردن ، می توانیم بدن خود را دوباره به درک احساس سیری عادت دهیم. اگر نمی خواهید چاق شوید ، باید بین گرسنگی و اشتها دقیقاً تفاوت قائل شوید. از آنجا که همیشه وقتی یک نیاز شدید به غذایی ایجاد نمی شود ، باید فوراً برطرف شود.

بیماری ها و بیماری ها

بسیاری از بیماری های بدن و روان بر رفتار غذایی ما تأثیر می گذارند. کبد به عنوان مثال ، بیماری بیزاری از چربی ها را ایجاد می کند. کسانی که دارای تب مایعات حاوی مواد معدنی و نمک او معمولاً نسبت به غذاهای پرکالری احساس بیزاری می کند. کسانی که تحت تأثیر [[بیماری های دستگاه گوارش |معده و بیماری روده] | حتی ممکن است نسبت به یک شخص احساس انزجار کند بو یا غذا اختلالات اشتها می تواند در اثر بیماری های روانشناختی و ارگانیک ایجاد شود. بچه ها اصلاً اشتهایی نمی شناسند. آنها وقتی گرسنه هستند غذا می خورند. هر چه پیرتر می شویم ، این توانایی طبیعی را بیشتر از دست می دهیم گوش دادن به بدن ما. امروزه ما غالباً از اشتها و به ندرت از گرسنگی می خوریم. هرچه یک فرد جوانتر باشد ، مصرف بیشتر غذا توسط سیگنال های داخلی کنترل می شود. محرک های خارجی فقط با افزایش سن اهمیت بیشتری پیدا می کنند. سپس فرد نسبت به محرک های تحریک کننده اشتها بسیار شدیدتر واکنش نشان می دهد. کمتر لپتین در خون، احساس گرسنگی ضعیف تر می شود. اختلالات خوردن بیماری های روانی هستند که با علائم بدن ظاهر می شوند و در مدت زمان طولانی ایجاد شده اند. آنها شامل می شوند بی اشتهایی, bulimia (پرخوری و استفراغ), چاقیو اختلال در خوردن، که در آن هوس شدید به طور مکرر رخ می دهد. پیشگیری و درمان چاقی همچنین اغلب دلایل روانی دارد یا ناشی از احساس اشتباه گرسنگی است. که در اضافه وزن مردم ، مکانیسم سیری از کار افتاده است ، که با یک دوره طولانی کالری بیش از حد دریافت می شود. افراد مبتلا حتی اگر مقدار بیشتری از آنها وجود داشته باشد ، احساس غذا می کنند لپتین در آنها خون. سیستم پاداش از اضافه وزن بنابراین افراد فقط به محرک های بسیار قوی پاسخ می دهند ، همانطور که در مورد معتادان مشاهده می شود. برای اینکه احساس رضایت کنند باید مقادیر بیشتری بخورند. برای بسیاری از افراد ، غذا عملکرد آرامش بخشی نیز دارد. حتی یک نوزاد گریان با غذا آرام می شود ، که مرکز پاداش را در مغز فعال می کند. بنابراین ، نگرش منطقی ما همچنین رفتار خوردن را کنترل می کند ، که به نوبه خود بر انتخاب مواد غذایی و اندازه آنها تأثیر می گذارد.