آموزش روان: درمان ، اثرات و خطرات

آموزش روانی کاملاً ادعا دارد که حقایق پزشکی یا علمی پیچیده را به زبانی قابل درک برای عادی ترجمه می کند. بنابراین بیماران و همچنین بستگان باید در موقعیتی قرار گیرند که بتوانند دقیقاً آنچه را تشخیص می دهند ، به عنوان مثال ، تشخیص دهند یا درمان پیشنهادات همه چیز در مورد است.

آموزش روان چیست؟

آموزش روانی، به طور کلی ، هدف آن ترجمه حقایق پزشکی یا علمی پیچیده به زبانی است که برای افراد ساده قابل درک باشد. کلمه آموزش از زبان لاتین آمده است ، به معنای بیرون آمدن از آموزش استفاده می شود. بنابراین منظور حرکت و رهبری بیماران از حالت بی تجربگی و ناآگاهی به یک وضعیت ایمن دانش رسیده اند. آموزش روانی همچنین به عنوان راهنمای خودیاری ، تصحیح خودارزیابی و تشویق به عمل مسئولیت پذیری شناخته می شود. متأسفانه ، تقاضاهای بالای تحصیلات روانپزشکی همیشه در عمل بالینی روزمره ، هم در محیط های سرپایی و هم در بیماران بستری ، به اندازه کافی قابل اجرا نیست. تحصیلات روانی هنوز در مطالعات پزشکی گنجانده نشده است ، یا فقط به صورت محدود ، و بنابراین بیماران با برخی از تشخیص های تغییر دهنده زندگی اغلب احساس ناتوانی می کنند و تنها می مانند. با این حال ، اکنون تغییری در تفکر در سیستم مراقبت های بهداشتی در حال رخ دادن است که به عقیده کارشناسان ، این امر نیز به دلیل عبور به اصطلاح است. حقوق بیماران عمل کن فقط بیمارانی که ماهیت بیماری را درک می کنند می توانند با مسئولیت خود تصمیم بگیرند یا مراحل درمانی لازم را در پزشک درک کنند. هدف از آموزش روانپزشکی این است که بیماران از هر تخصص پزشکی را قادر به درک واقعی ، با توجه به تشخیص ، درمان برنامه ریزی و کنار آمدن با بیماری. باید زمان زیادی در این فرآیند سرمایه گذاری شود.

عملکرد ، اثر و اهداف

ماهیت آموزش روان شناختی همراهی درمانی بیماران و در صورت لزوم بستگان آنها در راه کسب دانش و تخصص بیشتر در مورد بیماری خودشان است. درمان لازم معیارهای برای برخی بیماریها یا استراتژیهای خودیاری نیز بخشی از روند همراه آموزش روان درمانی است که معمولاً در یک دوره طولانی تر انجام می شود. در حالت ایده آل ، آموزش روان باید تمرکز کلی داشته باشد و همچنین به بیماران امکان می دهد فراتر از بیماری خود را نگاه کنند. فقط تعداد کمی از کلینیک ها روانگردان های آموزش دیده خود را دارند که می توانند با مشکلات جدی بیماران مقابله کنند. با این حال ، بیماران نباید از تقاضای پرخاشگرانه اطلاعات لازم در مورد ماهیت و گزینه های درمانی بیماری خود ترس داشته باشند. یک فرایند روانشناختی خوب کامل تلقی نمی شود تا زمانی که بیمار ، در اصطلاح ، متخصص بیماری خود باشد و دانش تخصصی در مورد آن کسب کند. در اصطلاح پزشکی ، اصطلاح آموزش روان فقط در دهه 1980 بیشتر ظاهر می شود. این یک انگلیسیسم است ، بنابراین این اصطلاح از انگلیسی گرفته شده و از آن زمان تبادل علمی بین المللی در این زمینه را تسهیل کرده است. برای اولین بار ، یک فرم عمیق از آموزش روان در روانپزشکی اعمال شد زیرا تصاویر بالینی روانپریشی یا روانپزشکی به طور خاص توسط بیماران از نظر تأثیر گسترده آنها بر زندگی به درستی درک نمی شد. از این آموزش روانپزشکی کاملاً روانشناختی ، سپس به سایر مناطق پزشکی نیز تعمیم یافت ، به طوری که امروزه ، به عنوان مثال ، صحبت از آموزش روانشناختی داخلی یا ارتوپدی. در زمینه بالینی ، بیماران امروزه غالباً با گروه های آموزشی روانشناختی روبرو می شوند ، اما اغلب با نام های کاملاً متفاوت. به عنوان مثال ، آموزش روان اغلب در پشت گروههای خانواده پنهان است ، جنون گروه ها یا گروه های اطلاعاتی در مورد تصاویر بالینی خاص. گروه های خودیاری تحت هدایت و رهبری حرفه ای نیز غالباً از عناصر روان آموزشی برای مقابله با بیماری ها و درک بهتر از الگوهای بیماری استفاده می کنند. بنابراین آموزش پیكو می تواند به صورت جلسات گروهی باشد ، اما این لزوماً اجباری نیست ، زیرا انواع مختلف آموزش روان وجود دارد. گفتگوی فردی آموزش روانشناختی قطعاً رایج ترین شکل است. درمانگر سعی می کند اشکال خاصی از درمان یا زمینه بیماری برای بیمار یا بستگان وی به روشی که تا حد ممکن قابل فهم و روشن باشد. در طی فرایند آموزش روان ، یک جلسه پرسش و پاسخ می تواند و باید برگزار شود. این صریحاً نباید فقط یک سخنرانی یا حتی مونولوگ توسط درمانگر باشد. ثابت شده است که آموزش روان در یک گروه بسیار مفید است ، زیرا بیماران اغلب از سرنوشت یک بیماری خاص برخوردار هستند و می توانند اطلاعات را با یکدیگر تبادل کنند. این می تواند از روند بهبودی پشتیبانی کند و به بهتر کنار آمدن با شرایط بحرانی در آینده کمک کند.

خطرات و ویژگی های خاص

تحصیلات روانشناختی به ویژه هنگامی که بیماری ها از نظر روانشناختی استرس زا باشند بسیار مفید است. اینها می توانند بیماری های روانپزشکی باشند ، اما همچنین بیماری های جسمی مانند دیابت, وزوز گوش, نورودرماتیت, آسم، یا سرطان، که به نوبه خود بر روان تأثیر می گذارد. با این وجود ، شرکت در یک گروه آموزشی روانشناختی برای همه بیماران مناسب نیست. اگر توانایی تفکر ، تمرکز یا توجه در زمینه یک اسکیزوفرنی حاد مختل شود جنون، پس آموزش روان حتی می تواند رهبری به بدتر شدن تصویر بالینی. به بیماران با هیجان بیش از حد ، جنون یا بسیار مضطرب نیز نمی توان مشاوره روان درمانی داد. در این موارد ، با این حال ، که نمی توان از طریق آموزش به بیماران خود دسترسی پیدا کرد ، آموزش بستن بستگان آنها بر این اساس مفید بوده است. این به این دلیل است که بستگان عملکرد حمایتی مهمی در خانه دارند ، و اگر در آموزش روان شناختی به خوبی آموزش داده شوند ، خطر عود از طریق بیماری روانی اغلب می تواند به طور قابل توجهی کاهش یابد. در حالت ایده آل ، بستگان قبل از ترخیص یک بیمار روانی ، تحت عنوان روان درمانی تعلیم و تربیت از نظر روانشناختی آموزش می بینند. هدف بلند مدت هر آموزش روان باید آنقدر آگاهی و آموزش به بیماران باشد که بتوان شکایات را به درستی و به موقع تعیین کرد و با گذشت سالها ، آنها یاد می گیرند که بهتر و بهتر با یک بیماری مزمن کنار بیایند.