محرومیت روانشناختی: علل ، علائم و درمان

محرومیت روانشناختی به عدم توجه عاطفی بین افراد نزدیک به هم اشاره دارد. به خصوص كودكان در سال های اول زندگی عمدتاً از طرف والدین خود از این فقر احساسات رنج می برند. چنین اختلال رشد روانشناختی کم و بیش تأثیر مخربی بر توانایی بعدی آنها در پیوند با یک شریک زندگی و همچنین ایجاد دوستی دارد.

محرومیت روانی چیست؟

با محرومیت روانی ، کودکان و نوجوانان آسیب دیده توانایی پر کردن نقشهای اجتماعی شخصی را فقط با دشواری و تأخیر دارند. آنها معمولاً فاقد پیش نیازهای مهم برقراری روابط عمیق و صمیمانه با همسالان هستند. همچنین به طور واضح پیش نیازهای منفی پذیرش روزمره به محرک ها و همچنین هدف محور وجود دارد یادگیری. این جوانان غالباً در رشد زبانی خود و در نتیجه در خواندن و نوشتن نیز دچار مشکل می شوند. علل ایجاد چنین اختلالی روانی را اساساً می توان به عدم موفقیت در تربیت ردیابی کرد. روابط عاطفی بر هم خورده بین پدر یا مادر و فرزندشان غالباً از حالت افسردگی والدین ناشی می شود. گاهی اوقات دوره های انزوا و گوشه نشینی کودک ، به عنوان مثال به دلیل جدایی ، نیز نقش دارد. اقامت طولانی تر در بیمارستان یا خانه های کودکان نیز در اینجا نقش تعیین کننده ای دارد ، و در طی آن ارتباط منظم با والدین یا بستگان نزدیک قطع می شود.

علل

اصطلاح محرومیت روانشناختی به روانشناس چک و روانشناس کودک Zdenek Matejcek (1922-2004) برمی گردد. وی این اختلال را کمبود روانشناختی کودکی در حال رشد که وابستگی عاطفی کمی دارد تعریف کرد. محرومیت جسمی (تغذیه ناکافی) ، محرومیت حسی (عدم تحریک حسی) ، محرومیت زبانی (تحریک محدود) و محرومیت اجتماعی (انزوا) باید از آن متمایز شود. در آن طرف هیئت ، این جا وجود دارد صحبت کمبود آموزش ، نقص جدی آموزشی. هرچه درمان محرومیت روانشناختی زودتر آغاز شود ، احتمال اجتناب کامل یا درمان بسیاری از عواقب آن بیشتر است. درمان یک روند بسیار طولانی است زیرا یک اختلال روانشناختی بسیار پیچیده است. درمان نیز تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که والدین ، ​​روانشناسان کودک و نوجوان ، مربیان ، مددکاران اجتماعی و احتمالاً متخصصان مغز و اعصاب همکاری نزدیک داشته باشند.

علائم ، شکایات و علائم

از آنجا که نیازهای عاطفی کودک آسیب دیده به اندازه کافی نامناسب برآورده شده است ، درمان بنابراین باید ابتدا به تجربیات احساسی قبلی نیز بپردازد. کودک برای داشتن روابط غنی تر و قابل اطمینان تر با افراد دیگر به سرنخ های جدید یا برای اولین بار نیاز دارد. اول و مهمتر از همه ، خود درمانگر چنین شخصی است که می تواند مبنای اطمینان را با کودک ایجاد کند. به همین ترتیب ، در بسیاری از موارد ، ممکن است انتقال کودک به یک خانواده پرورش دهنده سالم و مناسب در نظر گرفته شود.

تشخیص و روند بیماری

به گفته برخی روانشناسان ، بهترین شانس برای بازگشت کامل محرومیت روانی از آغاز درمان قبل از هشت سالگی است. در سالهای بعد مدرسه ، فقط نقاط شروع مطلوب برای این وجود دارد ، اما عوامل منفی فزاینده ای نیز بر موفقیت تأثیر می گذارد درمان. احتمال بهبود در بزرگسالی حتی کمتر است ، خصوصاً از آنجا که کودکان ممکن است با خطرات روانشناختی مکرر روبرو شوند. آموزش والدین در مورد پیش نیازهای یک همزیستی ارزشمند با فرزندان بیولوژیکی آنها و همچنین الگوهای رفتاری آنها در تربیت ، با درمان موفقیت آمیز ارتباط جدائی ناپذیری دارد. به عنوان مثال ، Zdenek Matejcek از این اعتقاد شروع كرد كه این آموزش در بین نسلی از والدین اقدامی پیشگیرانه برای مقابله موثر با محرومیت روانی فرزندان آینده است.

عوارض

معمولاً این بیماری منجر به شکایت های مختلف روانشناختی در افراد مبتلا می شود. مخصوصاً در کودکی، می تواند رهبری علائم شدید در بزرگسالی ، به طوری که برقراری و حفظ ارتباطات اجتماعی به راحتی امکان پذیر نیست. در بسیاری از موارد ، این نیز منجر به شکایت های روانی یا شدید افسردگی، که می تواند تأثیر بسیار منفی بر کیفیت زندگی فرد آسیب دیده داشته باشد. به طور معمول ، افراد مبتلا به دیگران اعتماد اساسی ندارند و قادر به ایجاد پیوند محکم نیستند. بعلاوه ، این اختلال روانی همچنین می تواند بر رابطه با شریک زندگی تأثیر منفی بگذارد. بنابراین ، این بیماری همچنین می تواند رهبری به انواع هراس یا سایر اختلالات روانی. به همین دلیل نمی توان دوره عمومی داد. درمان معمولاً اینگونه نیست رهبری به عوارض بعدی در صورت شروع درمان در کودکی، چشم انداز یک درمان کامل در بزرگسالی افزایش می یابد. با این حال ، درمان در هر مورد موفقیت آمیز نیست. به همین دلیل ، توجه به نزدیکی جسمی در یک آموزش توسط والدین بسیار مهم است.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید؟

بزرگسالان و کودکانی که در طی چندین هفته یا چند ماه احساس بهزیستی نشان می دهند یا به دلیل یک اتفاق سرنوشت ساز در پردازش تجربیات خود دچار مشکل هستند ، باید توسط پزشک یا درمانگر ارزیابی شوند. در صورت وجود رفتار شدید ترک ، احساس عمومی بیماری ، بی علاقگی ، بی علاقگی یا کاهش تاب آوری ، بررسی علت نشان داده می شود. در صورت اشک ریزش ، رنگ پریده پوست، ضعف درونی ، خستگی یا اختلالات خواب ، باید به پزشک مراجعه کنید. کاهش وزن بدن و بی نظمی های آن دستگاه گوارش همچنین باید روشن شود. اگر پدیده ای موقتی باشد به دلیل فشار یا چالش های زندگی ، در بسیاری از موارد نیازی به مشاوره پزشکی نیست. با این حال ، اگر ویژگی های رفتاری در مدت زمان طولانی وجود داشته باشد ، فرد مبتلا به کمک نیاز دارد. از دست دادن مداوم انگیزه ، عدم علاقه به زندگی یا غم و اندوه می تواند منجر به اختلالات روانی شدید شود. بنابراین ، در صورت عدم تقویت زندگی ، باید با یک درمانگر مشورت شود معیارهای در زندگی روزمره موثر هستند و فرد مبتلا به تنهایی موفق به ایجاد تغییراتی نمی شود. اگر فرد دیگر نتواند از پس تقاضاهای معمول برآید ، اگر بی علاقه شود ، یا اینکه از نظر اساساً منفی به همه وقایع زندگی نگاه شود ، نیازی به عمل است. اگر مشوق ها یا پیشنهادات معمول برای ایجاد لحظات خوش و تأیید کننده زندگی تأثیری نگذارد ، باید یک معاینه کنترل آغاز شود.

درمان و درمان

اهمیت ابتدایی این مسئله را می توان در رفتار دشوار دلبستگی بیماران مبتلا به محرومیت روانی مشاهده کرد. آنها ممکن است در بزرگسالی از یک وضعیت وابستگی ظالمانه به یک فرد خاص ، معمولاً سالخورده رنج ببرند. در همین زمان ، ممکن است ترس تقریباً وحشتناکی از روابط به آنها حمله شود ، که اساس آن باز هم فقدان احساسات است. در ارتباط با این ، معمولاً خواسته های اغراق آمیز برای داشته های مادی ، ابراز عشق ، سبک زندگی کلی نیز وجود دارد. این افراد می توانند با شکست ، ضرر و زیان بسیار بد برخورد کنند. در پیشرفت حرفه ای ، آنها اغلب صبور هستند و از مسئولیت پذیری طفره می روند. از طرف دیگر ، آنها می خواهند کمبود عاطفه عاطفی و دوری اجتماعی و اجتماعی خود را با مصرف بارز کالاهای مادی جبران کنند.

پیشگیری

با توجه به این پیامدها ، مشخص می شود که زندگی خانوادگی متعادل و قابل اعتماد ، و حتی به ویژه در یک جامعه مصرف کننده مدرن ، تا چه اندازه حیاتی است. به منظور تأمین نیازهای اساسی زندگی کودک از نظر جسمی ، عاطفی ، فکری و اخلاقی ، هر یک از اعضای خانواده در رابطه با دیگری نقش ویژه و چند وجهی دارد. در آغاز ، مادر هنوز مراقب قاطع است ، اما پس از آن پدر و خواهر و برادرها مرکزیت بیشتری پیدا می کنند. بعداً ، محیط اجتماعی خانواده و موقعیت آن در اجتماع تأثیر شكلی بر رشد كودك دارد. این باید پرورش یابد و توسعه یابد. اساساً هر کودک کوچکتر که فاقد سرپرست در خانواده باشد ، یا فرزند خود را بدون تعویض از دست بدهد ، در معرض محرومیت روانی است. هرچه جوان تر باشد ، این تهدید بیشتر می شود. اما به شرطی که مادر بتواند توجه معمول محبت آمیز به کودک را پر کند ، به هیچ وجه مادر جایگزین یکی دیگر از اعضای خانواده نمی شود. به این ترتیب فرزندان خانواده های بی پدر و مادر نیز می توانند رشد با خوشحالی و سلامتی بالا

مراقبت پس از آن

محرومیت روانشناختی در مرحله اولیه زندگی ، مانند عدم وابستگی زود هنگام به یک یا چند شکل دلبستگی ، به معنای دقیق آن برگشت پذیر نیست و برای بقیه زندگی چالش خاصی ایجاد می کند. پس از یک درمان موفقیت آمیز ، که در عین حال نشان دهنده یک تجربه رابطه مثبت است ، برای افراد مبتلا نیز مهم است که پیوندهای پایدار و طولانی مدت با افراد دیگر داشته باشند. "رد" محرومیت روانشناختی حتی در سطح فیزیولوژیکی کاملاً پاک نمی شود. با این حال ، این احتمال وجود دارد که سبک دلبستگی ناایمن (عمدتا اجتناب کننده) ایجاد شده توسط محرومیت با گذشت زمان تغییر کند و پیوندهای ایمن امکان پذیر شود. با این حال ، این تنها در صورتی امکان پذیر است که حداقل یک رابطه پایدار و قابل اعتماد ایجاد شود - به عنوان مثال ، در مورد کودکان ، این یک خانواده پرورش دهنده است. حتی پس از درمان موفقیت آمیز ، ممکن است بعداً در بیوگرافی الگوهای شکایت مربوط به تجربه محرومیت روانی ظاهر شود. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که خاطرات دوباره توسط تأثیرات بیرونی به روز شوند ، به عنوان مثال وقتی افراد مبتلا خودشان والدین شوند. بسته به تاب آوری شخصی ، اختلالات ثانویه مانند افسردگی or اختلالات اضطرابی همچنین ممکن است رخ دهد. در چنین مواردی و موارد ذکر شده در بالا ، مراقبت های روان درمانی تجدید پذیر ممکن است مفید باشد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

افرادی که از عدم رضایت از نیازهای خود رنج می برند می توانند از طریق مشارکت در آنها کمک بگیرند و از خود حمایت کنند رفتار درمانی. در آنجا ، آنها می آموزند که چگونه نیازهای خود را به روشی ساختار یافته و متناسب با مشخصات فردی آنها درک و برآورده کنند. علاوه بر این ، آنها یاد می گیرند که چگونه پیوندهای عاطفی ایجاد کنند. تماس با هم نوعان باید آگاهانه در زندگی روزمره ، حتی بدون درمانگر ، تشویق شود. همکاری در تغییر برای بهبود وضعیت رفاهی ضروری است. استفاده از فعالیتهای اوقات فراغت در مجاورت فوری می تواند به شناخت افراد و در نتیجه ایجاد پیوند کمک کند. مبادلات تماس ، درگاه های رسانه های اجتماعی یا سایر انجمن ها در اینترنت نیز راهی برای گسترش حلقه آشنایی افراد است. تماس را می توان از طریق چت یا تبادل پیام صوتی با افراد دیگر برقرار کرد. در عین حال ، روابط عاطفی نیز می تواند ایجاد شود. علاوه بر این ، می توان با تهیه لیستی از نیازها ، روی هر روز کار کرد. این لیست باید شامل موارد ساده و همچنین چالش برانگیز باشد. سپس فرد می تواند به طور عینی بررسی کند که کدام نیاز واقعاً در طول روز برآورده می شود. اگر این موفقیت آمیز باشد ، باید تمرکز توجه آگاهانه برای لحظه ای از روند درک نیاز تا تحقق آن معطوف شود.