همگرایی نوروفیزیولوژیک: عملکرد ، وظیفه و بیماری

نورون ها در ارگانیسم انسان در یک ساختار شبکه مانند سازمان یافته اند. در داخل آن ، آنها از طریق همگرایی نوروفیزیولوژی بهم پیوسته اند. یک نورون ورودی های مختلف نورون های دیگر را دریافت می کند و این ورودی ها را جمع بندی می کند. مغز آسیب ناشی از اختلال در اتصال عصبی ، این اصل همگرایی را مختل می کند.

همگرایی نوروفیزیولوژی چیست؟

نورون ها در یک ساختار شبکه مانند در ارگانیسم انسان سازمان یافته اند. در آن ، آنها از طریق همگرایی نوروفیزیولوژیک به هم متصل می شوند. در فیزیولوژی مغز و اعصاب ، همگرایی مربوط به ادغام خطوط تحریک عصبی است. هر شبکه عصبی شامل تعداد مشخصی از سلولهای عصبی است که بهم پیوسته اند. در سیستم عصبی، آنها از نظر عملکردی واحدی را تشکیل می دهند. مدار نورون ها چندین ورودی دارد و در عین حال فقط یک خروجی دارد. تنها زمانی که سیگنالهای ورودی در مجموع از یک مقدار آستانه فراتر رود ، نورون یک واحد تولید می کند پتانسیل عمل. این پتانسیل عمل از عنصر اولیه در شروع می شود آکسون تپه نورون و در امتداد آکسون مربوطه حرکت می کند. یک پتانسیل عمل یا مجموعه ای از پتانسیل های عمل مربوط به سیگنال خروجی اولیه هر ارتباط عصبی است. فقط در بیوشیمی سیناپس آیا پتانسیل های عمل به کوانتاهای فرستنده تبدیل می شوند و سپس با سیگنال های ثانویه مطابقت دارند. ادغام چندین ورودی تحریک عصبی در یک خروجی واحد مربوط به همگرایی نوروفیزیولوژیک است. این همان چیزی است که باعث می شود هیجانات بیش از آستانه از پیش تعریف شده جمع شوند و پتانسیل عملی را ایجاد می کنند. غالباً ، در ارتباط با فن آوری سوئیچینگ از مغز، ما همچنین از اتصال صحبت می کنیم. به معنای گسترده تر ، همگرایی به این معنی است که سیگنال های مختلفی از نورون های مختلف می توانند از طریق دندریت ها به یک نورون منتقل شوند. اصطلاح همگرایی در چشم پزشکی نیز استفاده می شود.

کارکرد و وظیفه

نورون ها عناصر فردی و الکتریکی ارگانیسم انسان هستند. مانند اجزای منفرد در مهندسی برق ، اجزای الکتریکی موجود در ارگانیسم انسان برای عملکرد و هدایت باید دقیقاً بهم متصل شوند. اتصال نورون ها همگرایی نوروفیزیولوژیک را امکان پذیر می کند. سیستم عصبی همه موجودات زنده علاوه بر سلولهای عصبی حاوی سلولهای گلیال هستند و دارای یک محیط خاص هستند. برقراری ارتباط سیناپس در بین نورون ها قرار دارند. بنابراین ، اینها سیناپس مربوط به نقطه اتصال و در نتیجه گره های موجود در شبکه بین مغزی است. با این حال ، سلول های عصبی نیز به سلولهای گلیال متصل شده و سیگنالهای شیمیایی و الکتریکی را با آنها مبادله می کنند. این تبادل وزن سیگنال ها را تغییر می دهد. به همین دلیل ، سلولهای گلیال گاهی اوقات مدیر و سازمان دهنده مرکز نامیده می شوند سیستم عصبی. بسیاری از ورودی ها به نورون ها متصل می شوند تا یک خروجی واحد ایجاد کنند. در همگرایی نوروفیزیولوژیک ، سیگنال های ورودی از ورودی های فردی به یک مقدار آستانه اضافه می شوند ، که باعث می شود نورون یک پتانسیل عمل یا مجموعه ای از پتانسیل های عمل را از همان خروجی خود بفرستد. بر این اساس ، اتصال منجر به همگرایی نوروفیزیولوژیک می شود ، و این همگرایی به نوبه خود منجر به سیگنال های خروجی اولیه سیستم عصبی می شود. آکسون های سلول های عصبی بسیار منشعب هستند. بنابراین ، سیگنال از یک نورون منفرد به بسیاری از نورونهای دیگر منتقل می شود. این ارتباط واگرایی نوروفیزیولوژیک نیز نامیده می شود. در همان زمان ، نورون سیگنال های بسیاری از نورون های دیگر را از طریق دندریت ها دریافت می کند و بنابراین با همگرایی کار می کند. اصول واگرایی و همگرایی از اصول اساسی اساسی شبکه عصبی است و از این رو نیز نقش دارد ، به عنوان مثال در یادگیری توانایی شبکه های عصبی

بیماری ها و اختلالات

همگرایی عصبی اساساً به اتصال نورون ها بستگی دارد. هنگامی که شبکه عصبی در مغز آسیب دیده است ، این اتصال و با آن همگرایی نوروفیزیولوژیک مختل می شود. آسیب به شبکه عصبی می تواند به دلایل مختلفی باشد. مدارهای موجود در مغز و سیستم عصبی دارای دقت بسیار زیادی هستند ، پیش شرط آن ساختاری پیچیده و سالم است. بی نظمی یا اختلال در سیستم تا حدودی به طور خودکار خود را جبران می کند. بنابراین ، پس از آسیب واقعی به ساختار مغز ، اختلالات شدیدی رخ می دهد که دیگر قابل رهگیری نیست. شبکه الکتریکی و بیوشیمیایی اتصال را از دست می دهد. بیماری های عصبی یا روانی نتیجه این است. محل و نوع آسیب ، اختلالات رخ داده را تعیین کرد. از آنجا که بسیاری سلول عصبی ساختارها به لطف اتصال و همگرایی در بسیاری از عملکردهای فردی دخیل هستند ، حتی آسیب محلی به شبکه عصبی می تواند منجر به عواقب گسترده ای با علائم بالینی گسترده شود. گاهی اوقات شایعترین علت آسیب به مغز ناکافی است خون جریان. مغز دائما در حال کار است و به همین دلیل بیشترین تقاضای انرژی را در بین اندام ها دارد. وقفه در خون تأمین مربوط به وقفه در تأمین مواد مغذی است اکسیژن. ناکافی خون تامین می شود ، به عنوان مثال ، توسط سکته های قلبی یا هیپوگلیسمی. گاهی اوقات ، تومورهای مغزی همچنین باعث تغییر پاتولوژیک در خون می شود عروق. همین مورد در مورد صدمات مکانیکی در حوادث ، پس از خونریزی در مغز و به دلیل التهابات اعمال می شود. اغلب ، اختلالات در انتقال سیگنال بین سلولهای عصبی دلیل اختلال در عملکرد مغز است. در برخی موارد ، چنین اختلالات با بی نظمی در فعالیت متابولیک سلول های عصبی پیش می آید. با این حال ، آسیب مغزی همچنین می تواند در اثر عوامل ژنتیکی مانند بیماری های ارثی ایجاد شود که متابولیسم سلول های عصبی را مختل می کند و در نتیجه باعث جمع شدن برخی مواد در مغز می شود. تأثیرات خارجی مانند باکتری, ویروس ها یا سموم نیز می توانند بر روی شبکه عصبی و مدار آن تأثیر بگذارند. مسمومیت با جیوه، به عنوان مثال ، می تواند ایجاد کند حافظه از دست دادن یا لرزش عضلات. با این حال ، بیمار است سیستم ایمنی بدن همچنین مسئول بسیاری از اختلالات همگرایی و واگرایی است. در بیماری خود ایمنی اسکلروز متعدداز سیستم ایمنی بدن سلولهای خاصی از سیستم عصبی مرکزی را به عنوان خارجی طبقه بندی کرده و به آنها حمله می کند. نتیجه التهاب تا حدی اتصال ناشی از همگرایی را از بین می برد.