Prosencephalon: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

پروسانسفالون بخشی از مرکز است سیستم عصبی و متشکل از مغز (تلنسفالون) و دیسانفالون. در مرحله سه وزیکول رشد جنینی اولیه ، پروسانسفالون یکی از سه وزیکول مغزی اولیه را نشان می دهد.

پروسانسفالون چیست؟

پروسانسفالون (پیشانی) شامل دو زیر واحد عمده تشریحی است: مغز (telencephalon) و diencephalon (diencephalon). آنها با هم بخش مهمی از مغز توده. استفاده از اصطلاح "پروسانسفالون" به ویژه در زمینه رشد جنینی ، هنگامی که فرد است ، معمول است مغز مناطق هنوز تفکیک نشده اند. در آغاز توسعه ، پیش ماده مغز از لوله عصبی قدامی تشکیل شده است که تا هفته چهارم بارداری به پروسانسفالون ، مزانسفالون و رومبنسفالون تقسیم می شود. این شرط همچنین در پزشکی به عنوان مرحله سه وزیکول شناخته می شود ، با سه ساختار ذکر شده نمایانگر وزیکول های اولیه مغز است. پروسانسفالون متعاقباً به تلنسفالون و دیانسفالون تقسیم می شود ، در حالی که مزانسفالون به همین ترتیب باقی می ماند اما بعداً ساختارهای اضافی مانند سکتوم و تگمنتوم ایجاد می کند. rhombencephalon بیشتر به مغز مغز (metencephalon) و مغز پس از آن (myelencephalon). فقط به ندرت مغز و اعصاب و روان عبارات "پروسانسفالون" و "تلنسفالون" را بدون در نظر گرفتن دیسانفالون برابر می کند.

آناتومی و ساختار

تلنسفالون و دیانسفالون با هم پروسانسفالون را تشکیل می دهند. دیسانفالون نیز بخشی از ساقه مغز است و از آن تشکیل شده است تالاموس، اپی تالاموس ، هیپوتالاموس، متاتالاموس و ساب تالاموس. در ساختار ناخالص آن ، تلنسفالون از چهار ناحیه یا لوب تشکیل شده است که عبارتند از لوب پیشانی جلویی ، لوب آهیانه میانی ، لوب تمپورال جانبی و لوب پس سری خلفی. علاوه بر این ، ماده خاکستری و سفید را می توان تشخیص داد: ماده دوم از رشته های عصبی مدولار تشکیل شده است ، در حالی که ماده خاکستری عمدتاً شامل اجسام سلولی سلول های عصبی است. قشر مخ شامل مناطق بی شماری است که عملکردهای شناختی بالاتری را ارائه می دهند. مناطق بافتی مشخص شده در بافت وجود دارد: ganglia basal. از نظر فیلوژنتیکی جوانترین ناحیه قشر مغز توسط جنین تجسم یافته است neocortex، که از شش لایه نورون تشکیل شده است و هر کدام عملکردهای مختلفی را انجام می دهند. Archicortex و paleocortex قدیمی تر از neocortex از منظر تکاملی. متناوباً ، قشر مغز را می توان به isocortex و تخصیص دهنده تقسیم کرد ، در حالی که isocortex مربوط به neocortex. حتی جزئی تر ، تقسیم قشر مغز به انحرافات فردی (ژیروس) و شیارهای آن (sulci) است. این تمایز بسیار متفاوت به ویژه در زمینه مطالعات کاربردی دقیق مفید است.

عملکرد و وظایف

دیسانفالون در پردازش اطلاعات حسی نقش مهمی دارد زیرا مراکز عملکردی در آن واقع شده اند که محرک های مربوطه را گرد هم می آورند. شنیدن ، بو، و بینایی به دیسانفالون متکی است. همچنین برای تولید احساسات مهم است. علاوه بر این ، دیسانفالون شامل مراکز پردازش حسی است که هم به حساسیت سطح و هم به حساسیت عمق اختصاص داده شده است. نئوکورتکس تلنسفالون حاوی قشر حرکتی است که وظیفه کنترل حرکات ارادی را بر عهده دارد. هرمی و برخی سلولهای غیر هرمی در لایه های مختلف نئوکورتکس قرار دارند. نئوکورتکس مانند دیسانفالون شامل مناطق حسی است که مسئول پردازش محرک های حسی هستند. مرکز انجمن احساسات و رفتار را به ادراک (به عنوان مثال محرک های محیطی) پیوند می دهد و پردازش به احتمال زیاد از طریق تجربه هدایت می شود. به عنوان بخشی از سیستم لیمبیک، Archicortex با احساسات سرو کار دارد ، یادگیری, حافظه فرآیندها ، درایو ، و همچنین برخی از خودمختار سیستم عصبی وظایف هیپوکامپ، واقع در بایگانی ، در درجه اول در شرکت می کند حافظه تشکیل ، با هیپوکامپ fimbria و gyrus دندانه دار نیز در فرایندهای دیگر نقش دارد. در پالئوکورتکس ، مغز محرکهای بویایی را پردازش می کند ، به همین دلیل است که گاهی مغز و اعصاب از آن به عنوان مغز بویایی یاد می کند. مراکز پردازش حیاتی ادراک بویایی عبارتند از: بلبوس بویایی (olbact olfactorius) ، گل گنبد (pedunculus olfactorius) ، تراکتوس olfactorii lateralis و مدیالیس (medalis) و مثلث olfactorium.

بیماری

از آنجا که پروسانسفالون قسمت بزرگی از مغز را تشکیل می دهد ، بی شمار برای آشکار شدن اختلالات وجود دارد. بیماری های نورودژنراتیو مبتنی بر از دست دادن سلول های عصبی هستند و از این طریق باعث از بین رفتن عملکرد ناحیه آسیب دیده می شوند. از جمله این بیماری ها است زوال عقل آلزایمر، که به طور علامت دار معمولاً با مشکلات مingثر در کوتاه مدت آغاز می شود حافظه. این بیماری پیشرونده نیز می تواند باشد رهبری به اگنوزیا ، آپراکسی ، اختلالات گفتاری و زبانی، بی علاقگی و اختلالات حرکتی. دلایل دقیق آن هنوز مشخص نیست. مولتیپل اسکلروزیس همچنین یک بیماری تخریب عصبی است. با چندین کانون مشخص می شود التهاب در مغز و منجر به از بین بردن میلین (مارک زدایی) سلولهای عصبی می شود. در نتیجه ، سلول های عصبی فاقد عایق الکتریکی خود هستند و پردازش اطلاعات دچار مشکل می شود. ایسکمیک ضربه متعلق به دسته دیگری از بیماریهای عصبی است: این بیماری از یک اختلال گردش خون ناشی می شود که منجر به کمبود مغز می شود. بسته به کدام شریان تحت تأثیر قرار گرفته و تا چه حد ، مناطق مختلف مغز ممکن است از اثرات آن رنج ببرند. علائم معمولی a ضربه اختلالات بینایی را مختل می کند ، اما محدود نمی شود هماهنگی or تعادل، جهت گیری / درک / واژگان / مشکلات گفتاری ، سردرگمی عمومی ، غفلت ، سرگیجه, تهوع, استفراغ، مشکل در بلعیدن ، سردرد، فلج و بی حسی. در صورت بروز یک اقدام سریع لازم است ضربه، زیرا مغز به تدریج آسیب می بیند. با این حال ، ضایعات دائمی با درجات مختلف شایع است. حتی در طی رشد جنینی ، پروزانسفالون می تواند آسیب ببیند: به عنوان مثال ، كوكائين استفاده در حین بارداری با ناهنجاری های پروزانسفالون همراه است ، در درجه اول بر سطح متوسط ​​آن تأثیر می گذارد پیشانی. نقص لوله عصبی در مراحل اولیه رشد می تواند منجر به ناهنجاری های رشدی شدید ، با برخی از توسعه ناقص سیستم عصبی.