حساسیت در درماتوم ها
با این حال ، درماتوم ها با خطوط واضح روی بدن جدا نمی شوند ، اما یک همپوشانی جزئی وجود دارد. فرض بر این است که این همپوشانی زمانی بیشتر احساس می شود که محرک های لمسی احساس می شوند تا زمانی که احساس می شوند درد یا دما احساس می شود بنابراین ، اغلب در مورد بیماران اینطور اتفاق می افتد که از کار افتادن یک عصب نخاعی در ابتدا مورد توجه قرار نمی گیرد ، زیرا ستون فقرات مجاور اعصاب به تأمین آسیب دیدگان ادامه دهید درماتوم. با این حال ، در صورت شکست دو بخش مجاور ، اختلال حسی معمولاً به وضوح قابل درک است. علاوه بر درماتوم ها ، مناطق به اصطلاح مستقل نیز روی پوست وجود دارد. اینها مناطق تأمین کننده هستند اعصاب که از مرکز بدن فاصله دارند و اعصاب نخاعی نیستند.
انتقال از اندام های داخلی
درست مانند پوست ، اعضای داخلی همچنین تا حدی توسط نخاع تأمین می شوند اعصاب. بنابراین مغز گاهی اوقات نمی تواند سیگنالهای دریافتی را به ادراکی دقیقاً به محل مبدأ آنها اختصاص دهد. بنابراین ، الف قلب این حمله همچنین منجر به تشعشع معمولی دردناک به بازوی چپ می شود (درماتوم Th1-Th5).
در مورد بیماری کبد یا صفرا مجاری ، وجود دارد درد در درماتوم Th6 - Th9 (راست). به این ترتیب ، تقریباً به هر اندامی می توان ناحیه ای از پوست را اختصاص داد. در برخی موارد ، درد فقط به یکی محدود نمی شود درماتوم، اما به مناطق مجاور گسترش می یابد یا حتی نیمی از بدن را تحت تأثیر قرار می دهد (کلی). این فرآیند درد منتقل شده نامیده می شود و می تواند یک ویژگی مهم در تشخیص باشد.
فتق دیسک به عنوان علت ناشنوایی
درماتوم ها در تشخیص فتق دیسک از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در اینجا ، هسته ژله مانند از دیسک بین مهره ای لغزش کرده و به ستون فقرات فشار می دهد فیبر عصبی، که منجر به اختلالات و شکست در بخشهای اختصاص داده شده و درماتومها می شود. با تعیین محل دقیق شکست حساس در یک درماتوم خاص ، می توان تعیین کرد که فتق دیسک در چه ارتفاعی رخ داده است.
در بیشتر موارد ، فتق دیسک در ناحیه L4/5 قرار دارد و در نتیجه احساس لمس در قسمت داخلی قسمت تحتانی کاهش می یابد. پا و پا اگر فتق دیسک در ناحیه L5/S1 باشد ، این امر منجر به اختلالات حسی در خارج پا و کف پا می شود.
