تقلید: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

تقلید تقلید براساس مدل یا نمونه است که اکنون به عنوان یک فرایند مهم برای انسان ارزیابی می شود یادگیری. از دیدگاه عصب شناسی ، نورون های آینه ای به ویژه در زمینه تقلید مرتبط هستند. به عنوان مثال ، یک اختلال تقلیدی هیپوکندریازیس است ، که در آن بیماران از وجود بیماری شخص خود اطمینان پیدا می کنند.

تقلید چیست؟

تقلید تقلید براساس مدل یا نمونه است که اکنون به عنوان یک فرایند مهم برای انسان ارزیابی می شود یادگیری. تقلید همان تقلید است. تقلید از نظر پزشکی ، به عنوان مثال ، با شناخت گرایی مرتبط است یادگیری تئوری ، که بر فرآیندهای یادگیری از مدل متمرکز است. چنین فرایندهای یادگیری با مشاهده مدل های انسانی صورت می گیرد ، که لزوماً لازم نیست که به صورت حضوری نیز وجود داشته باشد. یادگیری تقلیدی شکل سوم فرایندهای یادگیری انسان است. یادگیری مدل ، رفتارهای جدید ایجاد می کند ، رفتارهای موجود را اصلاح می کند و محرکهای نشانه ای افتراقی ایجاد می کند که رفتارهای قبلاً آموخته شده را تسهیل می کند. تقلید همچنین یک مفهوم مرتبط برای عصب شناسی است که در این رشته پزشکی عمدتا با اصطلاح نورون های آینه ای در ارتباط است. نورون های آینه ای ، سلول های عصبی در پستانداران بزرگ هستند مغز که هنگام مشاهده فرآیندی که در خارج انجام می شود ، الگویی از فعالیت را نشان می دهد ، مثل اینکه مشاهده کننده خودش فعالیت ها را انجام می دهد. عمل مشاهده شده باید قبل از مشاهده در مجموعه یادگیری فرد مشاهده کننده باشد ، بنابراین نورونهای آینه ای آن می توانند هنگام مشاهده همان الگوهایی را نشان دهند که هنگام انجام عمل. علاوه بر این ، تقلید در ارتباط با رفلکس تقلیدی نقش پزشکی دارد. این یک شکل فیزیولوژیکی از رزونانس عاطفی است ، مانند خمیازه همراه با دید یک فرد در حال خمیازه. طنین عاطفی همدردی با خلق و خو و حالات احساسی افراد دیگر است.

کارکرد و وظیفه

در زمینه نورون های آینه ماکاک و فرآیندهای یادگیری مربوط ، تقلید نقش اساسی دارد. نورون های آینه برای اولین بار توسط Rizzolatti توصیف شد. نورونها در میدان F5c ماکاک مغز در حین جسم دستی هدف-موتور به همان روش پاسخ داد فعل و انفعالات مانند این فرآیند ها در موجودات دیگر مشاهده شد. از سال 2002 ، گمانه زنی ها در مورد وجود سیستم نورون آینه ای در منطقه Brodmann انسان 44 وجود دارد. در این قسمت از مغز اقدامات شناخته می شوند تقلید نیز با این ناحیه همراه است. در سال 2010 ، شواهد مستقیمی از نورون های آینه ای انسان به دنبال آن ارائه شد. نورونهای فردی انسان فقط در موارد استثنایی ، به عنوان مثال در زمینه ، قابل بررسی هستند مغز جراحی برای غیرقابل درمان بیماری صرع. در سال 2010 ، الکترودهای عمق کاشته شده در مغز بیماران صرع تعداد کمی نورون آینه ای را در مغز بیماران تشخیص دادند. علاوه بر این ، الکترودها نورون های ضد آینه را ثبت کردند که هنگام مشاهده فرآیندها و انجام آنها در جهت مخالف رفتار می کردند. تاکنون فقط نورون های آینه حرکتی پیدا شده اند. بنابراین ، ارتباطی بین همدلی و سیستم نورون آینه ای بدیهی به نظر نمی رسد. با این وجود ، نورون های آینه ای احتمالاً در این امر نقش دارند یادگیری حرکتی فرایندها نظریه یادگیری شناخت گرایانه یادگیری مدل ، چندین پیش شرط یادگیری با مشاهده را فرض می کند. به عنوان مثال ، فرایندهای توجه به عنوان فرایندهای درگیر به عنوان پیش شرط مشاهده ذکر شده اند. حافظه فرآیندها آنچه مشاهده می شود را در ردیابی حافظه به وجود می آورد که بعداً قابل فراخوانی است. علاوه بر این ، فرایندها و انگیزه تولید مثل موتور و همچنین فرایندهای تقویت به عنوان پیش نیازهای یادگیری مدل با استفاده از تقلید نامیده می شوند. طبق نظریه ، تنها در صورت موفقیت فرد الگو ، رفتاری تقلید می شود. علاوه بر این ، یک رابطه عاطفی مثبت با مشاهده شده و یک هویت مشخص با فرد الگو ، پیش نیازهای یادگیری از مدل در نظر گرفته می شود که با تقلید صورت می گیرد. در کل ، بنابراین ، بیش از نورونهای آینه ای ، نورونهای بیشتری در یادگیری مدل و تقلید مرتبط با آن نقش دارند. مراکز مغز برای حافظه فرآیندها و مراکز احساسی مانند سیستم لیمبیک احتمالاً به همان اندازه سیستم آینه برای تقلید مرتبط هستند.

بیماری ها و بیماری ها

تعدادی از بیماری ها با فرایندهای تقلیدی همراه هستند. از جمله این موارد ، رقص St Vitus (کره هانتینگتون) و هیستری، که به آنها اختلالات تقلیدی نیز گفته می شود. تاریخی اختلال شخصیت با رفتار دستکاری دراماتیک-نمایشی و برونگرا مشخص می شود. بیماران به طور مداوم به دنبال توجه هستند و از یک خود بزرگ بینی اغراق آمیز رنج می برند که ممکن است با یک رفتار اغوا کننده یا تحریک آمیز جنسی همراه باشد. احساسات پرشور قابل تغییر و تأثیر پذیری بر ویژگی ، و همچنین زبان احساسی ، ضعف در برقراری ارتباط یا ترس از تعهد مشخصه است. بیشتر بیماران از هیستری از ناتوانی در داشتن روابط طولانی مدت و عمیق رنج می برند. اختلال هیپوکندریاکال با یک اختلال کاملا روانشناختی مطابقت دارد که در آن بیماران از ترس شدید تحت تأثیر بیماری جدی رنج می برند. این ترس به یک باور تبدیل می شود ، اما نمی توان آن را از نظر تشخیصی عینی کرد. هیپوکندریازیس اصطلاحاً اختلال سوماتوفرم است. نوع خاصی از این اختلال سایبروندریازیس است که در آن اطلاعات از اینترنت بیمار را برای یک بیماری جدی متقاعد می کند. بنابراین ، همیشه بلافاصله بدترین مظاهر ممکن را تصور نکنید. هیپوکندری می تواند تا حدی پیش رود که بیماران به طور غیر ارادی از علائم توصیف شده تقلید کنند و در نتیجه از شکایات فردی که به پزشک توصیف می کنند رنج می برند. بنابراین شرط باعث می شود بیماران بیشتر و بیشتر احساس کنند که در واقع بیمار هستند ، زیرا می تواند تعاملی بین علائم تقلیدی و احساس بیماری وجود داشته باشد.