لامپ بویایی: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

پیاز بویایی یا bulbus olfactorius محرک های حسی را از آن پردازش می کند بینی و بخشی از مسیر بویایی است. در پایه لوب فرونتال واقع شده است مغز و دارای انواع خاصی از سلولهای عصبی به نام سلولهای میترال ، برس و گرانول است. آسیب و اختلال عملکرد در پیاز بویایی منجر به اختلالات مختلف بویایی می شود.

پیاز بویایی چیست؟

حس بو یکی از پنج حس انسان است و درک بویایی را امکان پذیر می کند. با کمک آن ، انسان غذای خوراکی را تشخیص می دهد و فرمون را درک می کند. علاوه بر این ، بویایی از نظر مفهوم نقش مهمی دارد طعم و در تشخیص خطرات نامرئی مانند پوسیدگی یا دود. پیاز بویایی به عنوان بوی بویایی olfactorius نیز شناخته می شود. این نام از اصطلاحات لاتین "bulb" (bulbus) و "بو”(olfacere).

آناتومی و ساختار

از نظر آناتومی ، پیاز بویایی به دو واحد ساختاری تقسیم می شود: پیاز بویایی اصلی (bulbus olfactorius مناسب) و پیاز بویایی جانبی (bulbus olfactorius accessorius). پیاز بویایی در قاعده لوب فرونتال قرار دارد مغز، جایی که یک ساختار کشیده را تشکیل می دهد که از بافت اطراف بیرون می زند. روی صفحه الک (lamina cribrosa) استخوان اتموئید (Os ethmoidale) قرار دارد. استخوان اتموئید بخشی از انسان را نشان می دهد جمجمه. استخوان در این مرحله یک مانع نفوذ ناپذیر تشکیل نمی دهد ، اما کانال هایی برای بویایی دارد اعصاب (nervi olfactorii). بویایی اعصاب لامپ بویایی را با سلولهای حسی در اتصال دهید بینی. برخلاف تصور غلط رایج ، سلول های بویایی بر روی کل دیواره داخلی سلول توزیع نمی شوند بینی، اما فقط در بویایی محدود می شوند مخاط (regio olfactoria). فیلا بویایی یا رشته های بویایی آکسون این سلول ها هستند و در کنار هم عصب بویایی یا عصب بویایی را تشکیل می دهند. فقط در پیاز بویایی یک سیناپس وجود دارد که در آن سیگنال عصبی از عصب بویایی به سلولهای میترال پیاز بویایی منتقل می شود. سلولهای میترال از خارج در لایه چهارم قرار دارند. در بالای آنها لایه plexiform خارجی ، لایه glomerular / ball و لایه عصب وجود دارد. در قسمت بعدی پیاز بویایی ، در زیر لایه سلول میترال ، لایه داخلی plexiform و همچنین لایه سلول granule قرار دارد.

عملکرد و وظایف

پیاز بویایی در پردازش محرک های بویایی یک سایت متوسط ​​ایجاد می کند: اطلاعات حاصل از رشته های بویایی در آن جمع می شوند. برای عملکرد olfactorius پیاز ، یکی از کل شش لایه بسیار مهم است: لایه سلول میترال. سلولهای آن شکلی هرمی مانند دارند و از هر کدام 1000 سلول حسی سیگنال جمع می کنند. در olfactorii گلخانه ای کروی ، که در این لایه قرار دارند ، سیناپس بین سلولهای میترال پیاز بویایی و تارهای بویایی قرار دارد. در جهت مخالف ، به سمت بالاتر مغز مناطق ، تراکتوس بویایی از لامپ بویایی خارج می شود. تراکتوس بویایی از حدود 30,000،XNUMX رشته عصبی جداگانه تشکیل شده است که هرکدام از سلولهای میترال منشأ می گیرند و سوراخ سوزن را برای پردازش بیشتر اطلاعات بویایی تشکیل می دهند. این محرک های حسی فقط از طریق پیاز بویایی و دستگاه الفاکتوریوس تراکتوس می توانند به پیاز بویایی (tuberculum olfactorium) ، سپتوم هسته ها و شکنج پارایپوکامپ برسند. مغز بویایی ارتباط نزدیکی با مناطقی از مغز دارد که احساسات را پردازش می کنند. بنابراین ، درک بو اغلب واکنشهای احساسی خودکار ایجاد می کند و می تواند باعث ایجاد خاطرات شود. این روند می تواند شامل خاطرات مثبت ، خنثی و منفی باشد ، اما به ویژه از زمینه پس از سانحه کاملاً شناخته شده است فشار بی نظمی در این بیماری روانی، ادراک بویایی و سایر عوامل محرک می تواند باعث شود مبتلایان حوادث شدیداً استرس زا را تجربه کنند. به تعبیری مثبت ، بوها نیز می توانند از این طریق باعث بهبود رفاه عمومی شوند.

بیماری

ضایعات متعدد به دلیل آسیب دیدگی ، بیماری های تخریب کننده عصبی و التهابی ، ناهنجاری ها و سایر بیماری های پاتولوژیک می توانند عملکرد پیاز بویایی را مختل یا از آن جلوگیری کنند. در هر دو مورد ، دارو به دیوسمیای مرکزی اشاره دارد. در این نوع اختلال بویایی ، بویایی اعصاب همچنین سلولهای حسی ممکن است کاملا سالم باشند ، اما پردازش در سطح مغزی مختل می شود. دیسوزمیا یک اصطلاح چتر است و می تواند به اختلالات کمی و کیفی تقسیم شود. اختلالات کمی بویایی شامل هیپوزمی است که با درک بویایی مختل شده و آنوسمی مشخص می شود که در آن افراد مبتلا دیگر نمی توانند بو هر چیزی در واقع یا در عمل (آنوسمی عملکردی). افزایش توانایی بویایی یا هیپرواسمیا ممکن است در طی بروز یابد بارداری یا به دلیل بیماریهای مربوط به مرکز باشد سیستم عصبی. به عنوان مثال می توان به روان پریشی - اختلالات روانی مرتبط با افکار هذیانی ، توهم، و علائم منفی مانند صاف کردن تأثیر - و بیماری صرع. همه اختلالات بویایی فقط در صورت بروز بیماری ، بیماریها را تشکیل می دهند. به عنوان مثال ، افراد مبتلا به پرفشاری خون به راحتی حس بویایی خوبی ندارند ، اما از اختلال بویایی و عواقب آن رنج می برند. علاوه بر سه اختلال کمی بویایی ، انواع اختلالات کیفی ادراک بویایی نیز وجود دارد. افراد مبتلا به ائوزمیا محرک ها را مطبوع می دانند که اکثر آنها ناخوشایند هستند. پزشکی مورد مخالف را کاکوزمیا می نامد. افرادی که از دیساگنوزیای بویایی رنج می برند ، قادر به درک رایحه هستند ، اما قادر به تشخیص یا تداعی آن نیستند. علاوه بر این ، اختلالات در پیاز بویایی می تواند رهبری به فانتوزمیا ، که درک بوهایی است که وجود ندارد. فانتوسمیا می تواند ناشی از تحریک معیوب پیاز بویایی باشد که در آن سیگنال های الکتریکی ناخواسته در سلول های عصبی تولید می شوند یا از طریق اتصالات نادرست به آنها می رسند. در مقابل ، در پاروزمیا ، بوی محرک وجود دارد ، اما درک ذهنی تغییر می کند. وقتی افراد تحت تأثیر عواطف خاصی یک بو را با بوی دیگر اشتباه می گیرند (اما نه تحت شرایط دیگر) ، پزشکان از آن به عنوان شبه اmسمیا نام می برند.