عضله Geniohyoid: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

عضله ژنیوئید یکی از عضلات فوق تیروئید است که با هم فک را باز کرده و در بلعیدن شرکت می کند. عصب هایپوگلاس مسئول تأمین عصبی عضله ژنیوئید است. بر این اساس ، فلج عصب هایپوگلوزال عملکرد عضله را مختل می کند و باعث دیسفاژی می شود ، که می تواند در زمینه بیماری های عصبی ، عضلانی و سایر بیماری ها رخ دهد.

عضله ژنیوئید چیست؟

یکی از عضلات فوق ریه در ناحیه فک انسان ، عضله ژنیوئید است که به آن عضله هیوئید نیز گفته می شود. علاوه بر عضله ژنی هیوئیدوس ، گروه عضلات فوق ریه نیز شامل عضله دیگاستریکوس ، عضله میلوئیوئیدوس و عضله استیلوهیوئیدوس است. هنگام بلع و بازکردن فک ، این چهار عضله با هم کار می کنند. عضله هیوئید یکی از عضلات اسکلتی است که می تواند به طور ارادی تحت تأثیر قرار گیرد. همچنین در انواع مختلف دخیل است واکنش، به عنوان مثال در بلع خودکار و استفراغ. استفراغ مرکز در مغز استخوان به مواد بالقوه سمی واکنش نشان می دهد و می تواند روند تخلیه را تحریک کند. برای انجام این کار ، آن تعامل مختلف را هماهنگ می کند اعصاب، عضلات و غدد. موقعیت عضله ژنیوئید ویژگی است که انسان مدرن (هومو ساپینس) را از نئاندرتال متمایز می کند: عضله دوم دارای یک عضله هیوئید افقی است ، در حالی که عضله ژنیوئید در هومو ساپینس کمی مایل است. این احتمال وجود دارد که این تفاوت بر توانایی بیان تأثیر بگذارد.

آناتومی و ساختار

عضله geniohyoideus از spina mentalis سرچشمه می گیرد که در استخوان فک پایین (Os mandibulare) یک برآمدگی ایجاد می کند و در آنجا در سطح داخلی (Facies interna) یافت می شود. پایه عضله روی استخوان هیوئید قرار دارد (Os hyoideum). عضله ژنیوهوئید در ساختار ظریف خود از بافت عضله ای به صورت عرضی عرضی تشکیل شده است که نام آن از ساختار فیبرهایی است که به راحتی قابل تشخیص است. فیبرهای عضلانی کشیده و جداگانه هر کدام با لایه ای احاطه شده اند بافت همبند؛ درون آنها میوفیبریل های رشته ای وجود دارد. در اطراف آنها شبکه سارکوپلاسمی پیچیده شده است که مربوط به شبکه آندوپلاسمی سلولهای دیگر است. میوفیبریل ها را می توان به بخشهای عرضی که به عنوان سارکومر شناخته می شوند تقسیم کرد. یک دیسک Z هر طرف سارکومر را محدود می کند و به عنوان پشتیبان رشته های ریز عمل می کند. به دنبال اصل زیپ ، رشته های اکتین و تروپومیوزین در یک طرف و میوزین در طرف دیگر به طور متناوب مرتب می شوند تا هنگام انقباض عضله بتوانند به یکدیگر بلغزانند. عضله geniohyoid چنین سیگنال های عصبی را از طریق عصب hyoglossal ، که به آن متصل است ، دریافت می کند نخاع از طریق بخش نخاعی C1 و همچنین عضلات فوق ریه را عصب می بخشد.

عملکرد و وظایف

عملکرد عضله ژنیوئید کمک به باز کردن و بلعیدن فک ، کشیدن عضله است زبان رو به جلو. علاوه بر این ، در حرکات جانبی فک نقش دارد و همراه با سایر عضلات فوق ریه ، عضله کف کف را تشکیل می دهد دهان. فیبرهای حرکتی عصب هایپوگلوسال با آزاد سازی انتقال دهنده های عصبی در محل اتصال بین دو ، سیگنال ها را به عضله ژنیوئید منتقل می کنند. فیبر عصبی و سلول عضلانی. این پیام رسان ها به طور برگشت پذیر به گیرنده های واقع در خارج از عضله متصل می شوند غشای سلولی. یک گیرنده فعال کانال های یونی را باز می کند که از طریق آنها ذرات باردار به سلول جریان می یابند و باعث ایجاد پتانسیل صفحه انتهایی الکتریکی در عضله می شوند. این در بافت عضله ژنیوئید گسترش می یابد و باعث آزاد شدن شبکه سارکوپلاسمی می شود کلسیم یونها یونها به رشته های اکتین / تروپومیوزین ریز میوفیبریل های بسته بندی شده در فیبر عضلانی، بنابراین ساختار مکانی آنها تغییر می کند. در نتیجه ، رشته های میوزین با "سر" خود به رشته اکتین / تروپومیوزین پیوند می یابند. در نتیجه ، رشته های میوزین بیشتر بین رشته های مکمل فشار می آورند و به طور فعال سارکومر و در نهایت کل عضله را کوتاه می کنند. انقباض عضله ژنیوئید به نوبه خود باعث می شود زبان رو به جلو.

بیماری

وقتی رشته های عصب دهنده دیگر سیگنال های عصبی را به عضله منتقل نمی کنند ، می تواند بر عملکرد عضله ژنیوئید تأثیر بگذارد. به طور معمول ، فلج هایپوگلاس نه تنها عضله ژنیوئید بلکه عضله دیگر را نیز تحت تأثیر قرار می دهد زبان عضلات. غالباً ، عصب فقط در یک طرف صورت آسیب می بیند و در نتیجه منجر به همی پلژی زبان می شود. در سطح عملکردی ، این فلج اغلب منجر به اختلالات بلع (دیسفاژی) و مشکلات حرکتی در حین گفتار می شود. موقعیت زبان اغلب از وضعیت طبیعی خود در خارج می شود دهان. فلج مداوم هایپوگلوسال به تدریج منجر به آتروفی عضلات آسیب دیده می شود و در نتیجه عدم تقارن قابل تشخیص است که به ویژه هنگام بیرون آمدن زبان قابل مشاهده است. دلایل مختلفی را می توان برای فلج کاهش قند خون در نظر گرفت که یکی از این موارد است ضربه یا سکته مغزی. در آلمان 160 تا 240 نفر از 100,000 نفر دچار ایسکمیک می شوند ضربه هر ساله ، که شایعترین شکل سکته مغزی است و به دلیل کمبود عرضه است خون به مغز. علائم ممکن است بسته به منطقه آسیب دیده متفاوت باشد. در صورت آسیب دائمی بافت عصبی ، فلج هایپوگلاس نیز می تواند آسیب دائمی داشته باشد. مخصوصاً در دوره پیشرفته زوال عقل آلزایمر، اختلالات بلع نیز ممکن است آشکار شود. بیماری نورودژنراتیو در ابتدا کوتاه مدت خود را نشان می دهد حافظه اختلالات و منجر به افزایش علائم مانند آگنوزیا ، آپراکسی ، اختلالات گفتاری و زبانی، بی علاقگی ، و در نهایت به بستری شدن و اختلالات حرکتی متعدد. بیماری های عصبی عضلانی ، علاوه بر ناهنجاری ها و نئوپلاسم ها ، وجود دارد سایر علل احتمالی دیسفاژی شامل عضله ژنیوئید و سایر عضلات آسیب مستقیم به عضله ژنیوئید در حین کاشت ایمپلنت و سایر آسیب ها و شکستگی های صورت ممکن است.