اختلالات عاطفی: علل ، علائم و درمان

اختلالات عاطفی یا اختلالات تأثیرگذار می تواند به صورت خلق و خوی و احساساتی شیدایی (برافراشته) یا افسرده (افسرده) ظاهر شود. بر این اساس ، آنها اختلالات خلقی محسوب می شوند. علل این اختلال هنوز به طور کامل شناخته نشده است. با این حال ، فرض بر این است که دلایل عمده روانشناختی و ارثی می توانند رهبری به اختلالات عاطفی

اختلالات عاطفی چیست؟

اختلالات عاطفی یا اختلالات تأثیرگذار می تواند به صورت خلق و خوی و احساساتی شیدایی (برافراشته) یا افسرده (افسرده) ظاهر شود. اختلالات عاطفی یا اختلالات تأثیرگذار چندین شرایط مختلف است که همه بر تأثیر فرد تأثیر می گذارد. دومی می تواند توسعه یابد افسردگی، اما این بیماری همچنین می تواند به سمت دیگر منتقل شود و باعث تحریک شود شیدایی. عاطفه ، خلق و خوی اساسی است كه فرد مبتلا از آن منحرف می شود. در تشخیص ، رانندگی ، خودانگیختگی ، تعامل اجتماعی و عملکردهای رویشی فرد در نظر گرفته می شود که شامل ، به عنوان مثال ، خواب یا میل جنسی. همچنین ممکن است محدودیت هایی در تفکر به عنوان بخشی از اختلالات عاطفی وجود داشته باشد.

علل

امروزه علل ایجاد اختلال عاطفی تا حد زیادی ناشناخته است. علل ارگانیک هنوز مشخص نشده است ، به همین دلیل است که اکنون از اختلالات عاطفی به عنوان ایدیوپاتیک یاد می شود. با این حال ، به محض آشکار شدن علتی برای اختلال عاطفی ، تشخیص دیگر اختلال عاطفی نیست ، بلکه یک فرآیند داخلی دیگر است. مثلا، افسردگی ممکن است به عنوان واکنش به یک واقعه وجود داشته باشد ، در حالی که خلق افسرده به دلیل اختلال عاطفی چنین علت محیطی ندارد. به طور مشابه ، مسطح شدن تأثیر که خود را در نشان می دهد اسکیزوفرنیا، به عنوان مثال ، یا که در رخ می دهد جنون، اختلالات عاطفی نیستند زیرا دلایل ارگانیکی برای آنها وجود دارد. با این حال ، دقیقاً بین افسردگی به عنوان یک واکنش و اختلالات عاطفی ، هیچ تمایزی در ICD-10 شناخته نمی شود ، بنابراین طبق این تعریف ، حداقل برای خلق و خوی افسردگی عاطفی ، می توان علتی را در محیط شناسایی کرد که به آن محرک گفته می شود.

علائم ، شکایات و علائم

علائم و شکایات مختلفی ممکن است در طی یک اختلال عاطفی رخ دهد. ویژگی های یک اختلال عاطفی حالت های جنون و یا افسردگی است که معمولاً در فازها اتفاق می افتد. چنین اپیزودی احساسی می تواند افسردگی ، جنون یا افسردگی باشد. علائم ممکن است در یک قسمت متناوب شوند یا به طور همزمان رخ دهند. تغییر حالت معمولاً با علائم دیگری همراه است. بنابراین ، در بسیاری از موارد ، وجود دارد حافظه و اختلالات توجه ، مانند غلظت مشکلات یا بیش فعالی یک مرحله افسردگی ، از جمله چیزهای دیگر ، از طریق انزجار ، بی حالی و بی علاقگی ، عدم علاقه و تفکر بازدارنده یا غلظت. همچنین ممکن است [[بی قراری درونی | تحریک درونی] ، اختلالات خواب ، از دست دادن اشتها و کاهش میل جنسی. مرحله شیدایی با علائم متضاد ، یعنی شادی ، افزایش نیاز به خواب ، افزایش اعتماد به نفس و تحریک عاطفی همراه با سرخوشی یا تحریک پذیری آشکار می شود. در اختلال عاطفی ، مراحل افسردگی بیشتر اتفاق می افتد. یک علامت معمولی افزایش خودکشی در فرد مبتلا است. بسیاری از مبتلایان ابراز بدبینی می کنند و به طور فزاینده ای بی حس می شوند. از خارج ، یک اختلال عاطفی را می توان با کاهش وزن یا نوسانات مکرر وزن تشخیص داد. مراحل افسردگی نیز رهبری به عدم رعایت بهداشت شخصی و ایجاد علائم واضح دیگری که باید سریعاً روشن شوند.

دوره

اختلالات عاطفی دوره های مختلفی دارند - به دوره حاد ، مزمن یا اپیزودیک بستگی دارد. در اختلال حاد ، علائم به طور ناگهانی ظاهر می شوند و ممکن است به همان ناگهانی ناپدید شوند. اگر این یک بار اتفاق بیفتد ، هنوز هم از آن به عنوان اختلال حاد حاد یاد می شود. اگر ، اگرچه مجموعه اثرات مجدداً رخ دهد ، به آن اختلال عاطفی اپیزودیک گفته می شود ، زیرا این مجموعه گاهی اوقات از بین می رود و به هر حال دوباره ظاهر می شود. از طرف دیگر ، در فرم مزمن ، علائم در مدت زمان طولانی ادامه می یابد و فقط تغییرات جزئی را نشان می دهد یا دیگر هیچ تغییری نمی کند ، چه رسد به اینکه در بهبود شرطبه عنوان یک قاعده ، اختلالات عاطفی با تولید نوعی اختلال مشخص می شود: یا افسردگی است ، شیدایی، یا اختلال دو قطبی ، که در آن تأثیر فرد به طور مداوم بین دو حد متغیر است.

عوارض

یک عارضه جدی اختلالات عاطفی خودکشی است که در محاوره خود به خودکشی معروف است. به ویژه افسردگی (عمده) خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهد. با این حال ، خودکشی نه تنها شامل برنامه ها و اقدامات خاص مربوط به مرگ شخص است. افکار عمومی مرگ و مردن نیز از علائم جدی است. برای تحت کنترل نگه داشتن عارضه ، گاهی اوقات درمان بستری موقتی لازم است. این امر به ویژه هنگامی صادق است که مبتلایان دیگر از خود احساس امنیت نکنند یا نمی توانند صمیمانه قول دهند که به خود آسیب نرسانند. قسمتهای شیدایی اغلب رهبری به رفتار کنترل نشده عوارض معمول ناشی از هزینه های بالای مالی است که می تواند منجر به بدهی شود. افزایش نیازهای جنسی ممکن است رفتار جنسی پرخطر را ایجاد کند یا منجر به مشکلات اجتماعی مربوطه شود - به عنوان مثال ، تقلب. اختلالات عاطفی که برای مدت زمان طولانی تری ادامه دارند ، گاهی اوقات به مشکلاتی در زندگی خانوادگی و همچنین در بین دوستان منجر می شود. تحمل مشکلات روانی در طولانی مدت و پشتیبانی نمی تواند برای خارجی ها آسان باشد. از این لحاظ ، حتی دوره های خفیف اما مزمن نیز می توانند عواقب گسترده ای داشته باشند. مانند همه اختلالات روانی ، اختلالات عاطفی نیز می تواند منجر به ناتوانی در کار شود. در برخی موارد ، دائمی ناتوانی شغلی همچنین مستلزم بازنشستگی پیش از موعد نیز امکان پذیر است. عوارض بعدی مربوط به دارو و الکل استفاده کنید، سوء مصرف مواد، و سایر اختلالات که ممکن است در نتیجه اختلال عاطفی بوجود آیند.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

در مورد اختلالات عاطفی خفیف یا گاه به گاه ، باید میزان اختلال اجتماعی در نتیجه فرد سنجیده شود. محیط اجتماعی وی همچنین می تواند تعیین کند که آیا فرد مبتلا به درمان احتیاج دارد یا با وجود اختلال عاطفی خود می تواند به خوبی ادغام شود. در این صورت مراجعه به پزشک کاملاً ضروری نیست. با این حال ، اگر دوره های حادتر یا نقصان فزاینده ای وجود دارد ، همیشه باید با یک متخصص روانپزشکی مشورت شود. از دیدگاه بیمار ، برخی اوقات ممکن است اختلالات خلقی همراه با اختلال عاطفی دارای چنین ابعاد استرس زایی باشد که مراجعه به پزشک برای درمان حاد منطقی باشد. درمان طولانی مدت این اختلال در نظر گرفته شده است تعادل اپیزودهای افسردگی و جنون این باعث می شود بیمار بهتر شود تعادل. پروفیلاکسی فاز نیاز به مراجعه مکرر به پزشک دارد. ویزیت پزشک به مناسبت داروی سرپایی بعلاوه یک روان درمانی در بیشتر موارد مفید است. به خصوص در اختلالات شیدایی کمک به بیمار در مکانی آرام است. در این مکان او می تواند در دوره های حاد حسی آرامش پیدا کند. پزشک معالج باید بین اختلالات تک قطبی و دو قطبی تفاوت قائل شود. درمان دارویی با تشخیص مربوطه سازگار است. مراجعه به روانشناس می تواند همراه با درمان دارویی باشد. با این حال، روان درمانی به عنوان تنها مفید نیست درمان برای اختلالات عاطفی.

درمان و درمان

اختلال عاطفی ابتدا با توجه به نوع حاد یا مزمن یا اپیزودیک درمان می شود. اشکال حاد اگر خودبه خود برطرف شوند و عود نکنند ، به درمان خاصی نیاز ندارند. برای اشکال مزمن و اپیزودیک ، تفکیک بیشتر با توجه به وجود خلق و خوی افسردگی یا جنون یا اختلال دو قطبی انجام می شود. سپس داروها برای تسکین پایدار علائم فرد مبتلا و اطمینان از کاهش گرایش ها یا نوسانات شدید در طولانی مدت تجویز می شوند. بسته به مورد خاص ، صحبت درمان می تواند تسکین دهد ، اما تعیین کننده نیست. پس از همه ، از آنجا که هیچ دلیلی در محیط فرد مبتلا وجود ندارد ، هیچ کاری نمی تواند برای مقابله با علائم یا یادگیری نحوه مقابله با آنها انجام دهد.

مراقبت پس از آن

در اکثر موارد ، مراقبت های بعدی بسیار کم است یا هیچ معیارهای یا گزینه های موجود برای فرد مبتلا به چنین اختلالات. در این حالت ، فرد مبتلا در درجه اول به تشخیص زودرس بستگی دارد تا دیگر هیچ عارضه یا شکایتی پیش نیاید. در اولین علائم و نشانه های بیماری باید با پزشک مشورت شود. همچنین بستگان یا دوستان می توانند فرد مبتلا به این بیماری را در مورد شکایت در هر مورد با دقت و توجه خود ترغیب کنند. در بسیاری از موارد ، بحث های همدلانه و فشرده با فرد مبتلا نیز برای جلوگیری از ناراحتی های روانی یا افسردگی بسیار مفید است. به عنوان یک قاعده ، خود ترمیم با این بیماری اتفاق نمی افتد. در بسیاری از موارد ، درمان با مصرف دارو انجام می شود. در هر صورت ، فرد مبتلا باید اطمینان حاصل کند که دارو به طور منظم و در دوز مناسب مصرف می شود. در موارد شدید ، پذیرش در یک کلینیک بسته ممکن است لازم باشد تا علائم به درستی درمان شوند. به عنوان یک قاعده ، امید به زندگی فرد مبتلا با این بیماری کاهش نمی یابد.

چشم انداز و پیش آگهی

اختلالات عاطفی مانند افسردگی یا اختلال دو قطبی اغلب عود می کنند. افراد مبتلا ملزم به مراقبت از خود هستند و بهتر است از عوامل احتمالی عود مجدد جلوگیری کنند. با این حال ، این همیشه نمی تواند تضمین شود. وضعیت فعلی تحقیق اساساً به این امر بستگی دارد داروهای روانگردان و روان درمانی برای درمان اختلالات عاطفی. با این حال ، حتی این هم به طور آشکاری تضمینی برای عود یا عود بیمار نیست شرط خراب نخواهد شد از طرف دیگر ، همیشه داستان های شگفت انگیز بهبودی از افراد مبتلا به اختلالات عاطفی وجود دارد که حتی توسط بهترین متخصصان پزشکی پیش بینی منفی شده است. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد: افراد مبتلا اغلب یاد می گیرند که علائم هشدار دهنده اولیه را تشخیص دهند و استراتژی های خود را برای کاهش نوسانات عاطفی تدوین کنند. غالباً یک زندگی عادی با شغل و یک زندگی خصوصی فعال امکان پذیر است. یکی دیگر از عوامل مهم ثبات روانشناختی ، شرایط زندگی با تماس های اجتماعی حمایتی ، ادغام حرفه ای و شرایط مالی پایدار است. در غیاب این موارد ، احتمال عود افزایش می یابد. برعکس ، هنگامی که شرایط زندگی فرد مبتلا تثبیت می شود ، یک چرخش مثبت اتفاق می افتد. همچنین شناخته شده است که ورزش تأثیر مثبتی در همه بیماری های روانی دارد. مبتلایانی که یاد گرفته اند فعالیتهای منظم ورزشی را در زندگی روزمره خود بگنجانند ، به طور کلی پیش آگهی بهتری دارند.

در اینجا کارهایی است که می توانید خودتان انجام دهید

مکمل ویتامین D می تواند به فردی که از افسردگی رنج می برد کمک کند حتی اگر در واقع یک بالینی وجود نداشته باشد کمبود ویتامین D. ویتامین D توسط خود بدن ساخته می شود پوست در معرض نور خورشید است. یک سالم رژیم غذایی با غذاهای غنی از ویتامین D همچنین می تواند مفید باشد. علاوه بر این ، در اصل امکان پذیر است ویتامین به عنوان یک رژیم غذایی مکمل. با این حال ، مبتلایان باید در مورد مصرف چنین آماده سازی هایی با پزشک خود مشورت کنند. نور طبیعی نه تنها نقش مهمی در شکل گیری ویتامین D. همچنین می تواند به عنوان بخشی از پشتیبانی کننده استفاده شود درمان. همچنین می تواند به عنوان بخشی از پشتیبانی کننده استفاده شود نور درمان. به عنوان مثال ، در زندگی روزمره ، مبتلایان می توانند پیاده روی صبحگاهی انجام دهند تا اثر مشابهی را هدف قرار دهند. ورزش همچنین می تواند تأثیر مفیدی در اختلالات عاطفی افسردگی داشته باشد. ورزش باعث تركیب و تركیب این ماده می شود انتقال دهنده عصبی سروتونین. با این حال ، انتظارات واقع بینانه در همه مهم است معیارهای. درمان های فوق الذکر فقط مکمل درمان روان درمانی و / یا روانپزشکی هستند. علاوه بر این ، مهم است که افراد مبتلا بیش از حد از خود بیزار نباشند و بیش از حد از خود مطالبه نکنند. برای همه اختلالات عاطفی ، افراد مبتلا امکان تبادل اطلاعات با سایر بیماران در گروه های خودیاری را دارند. علاوه بر این ، معمولاً درخواست حمایت از دوستان و خانواده خصوصاً در موارد خودكشی یا رفتارهای پرخطر مفید است.