حجم ذخیره تنفسی: عملکرد ، نقش و بیماریها

ذخیره بازرسی حجم هوایی را نشان می دهد که بیمار می تواند پس از الهام طبیعی هنگام اجبار ، آن را جذب کند تنفس. همراه با ذخیره بازدمی حجم و حجم تنفسی ، حجم ذخیره تنفسی ظرفیت حیاتی را می دهد. ریه حجم در اسپیرومتری اندازه گیری می شود.

حجم ذخیره تنفسی چقدر است؟

ذخیره بازرسی حجم اشاره به الهام دارد و مربوط به حجم فضای ریه ها است که می تواند علاوه بر این توسط هوا پس از الهام گرفتن از فیزیولوژیک توسط مجبور تنفس. تنفس انسان با حجم های مختلف مشخص می شود. به همین ترتیب ، به محتوای فضایی فردی ریه ها اشاره می شود که در هنگام تنفس توسط هوای تنفسی اشغال می شوند. ریه حجم ها عمدتاً به بخش های الهام و انقضا تقسیم می شوند. الهام بخش است استنشاق. انقضا به اشاره دارد تنفس از. ریه ظرفیت ها باید از حجم ریه ها تشخیص داده شود. آنها با ترکیبی از حجم مختلف ریه مطابقت دارند. حجم اصلی ریه ها ، حجم ذخیره بازدم ، حجم باقیمانده و حجم ذخیره دم است. از طرف دیگر ، حجم زمان تنفسی محصول حجم تنفس و میزان تنفس است. حجم ذخیره تنفسی به استنشاق و مربوط به حجم فضایی است که می تواند علاوه بر این توسط هوا پس از الهام گرفتن از فیزیولوژیک با تنفس اجباری اشغال شود. در یک بزرگسال سالم حجم ذخیره تنفسی و بازدم به طور متوسط ​​حدود سه لیتر است. اندازه گیری حجم ریه موضوع ریه است. بیشتر حجم ریه ها در این زمینه پزشکی را می توان با اسپیرومتری تعیین کرد.

کارکرد و وظیفه

تنفس فعال در انسان از طریق ریه ها انجام می شود. آلوئول های آنها در وهله اول مسئول تبادل گاز هستند. CO در طی تنفس ریوی از طریق فرآیندهای انتشار در آلوئول از ارگانیسم انجام می شود. اکسیژن توسط آلوئول از هوای تنفسی گرفته شده و از طریق مجرا به بافتهای جداگانه بدن منتقل می شود خون به عنوان یک وسیله حمل و نقل. هر بافتی در بدن به آن وابسته است اکسیژن. فرآیندهای سلولی داخلی بدون انجام نمی شود اکسیژن، به طوری که در صورت عدم تأمین کافی اکسیژن ، بافت های بدن و همراه آنها اعضای بدن می میرند. به عنوان بخشی از تنفس ریوی ، حجم های فردی ریه ها اطمینان می دهند که می توان هوای تنفسی کافی را برای تأمین اکسیژن مناسب به بافت های بدن دریافت کرد. حجم تنفس در طی حدود سه لیتر افزایش می یابد تهویه. این سه لیتر حجم ذخیره یا هوای اضافی را تأمین می کند. حجم ریه های تنفسی حدود 1.5 لیتر از این مقدار را تشکیل می دهد. 1.5 لیتر باقیمانده توسط حجم ذخیره بازدمی حساب می شود. وقتی هوای تنفسی فیزیولوژیکی به هوای اضافی اضافه شود ، حداکثر میزان تأمین هوا حدود 3.5 لیتر است. این حداکثر میزان هوایی است که فرد می تواند در طی یک تنفس وارد کند. همچنین از حداکثر میزان هوای قابل تنفس در یک تنفس به عنوان ظرفیت حیاتی یاد می شود. پس از انقضا ، حدود 1.5 لیتر هوای تنفسی به صورت حجم باقیمانده در ریه ها و مجاری تنفسی باقی می ماند. اگر ظرفیت حیاتی و حجم باقیمانده با هم جمع شوند ، این منجر به ظرفیت کل می شود. حجم زمان تنفسی ، به نوبه خود ، با حجم هوایی مطابقت دارد که فرد می تواند در یک بازه زمانی مشخص استنشاق و بازدم کند. این مربوط به ضرب میزان تنفس در حجم تنفس است و در حالت استراحت حدود 7.5 لیتر در دقیقه است. از طرف دیگر ، حجم ذخیره تنفسی یا محدودیت دقیقه ، مربوط به حجم تنفسی است که می تواند در حداکثر حجم تنفس در دقیقه تهویه شود و برای یک بزرگسال سالم به طور متوسط ​​بین 120 تا 170 لیتر است. ظرفیت حیاتی را می توان از حجم ذخیره تنفسی و حجم ذخیره بازدم با کمک حجم تنفسی محاسبه کرد.

بیماری ها و شرایط پزشکی

حجم ذخیره بازدم و حجم ذخیره تنفسی ، به عنوان مقادیر منفرد ظرفیت حیاتی ، به متخصصان ریه کمک می کند تا انسداد و محدود کننده را تشخیص دهند. بیماری های ریوی. انسداد بیماری های ریوی با مجاری تنفسی باریک مشخص می شوند و به عنوان مثال در بیماری هایی مانند وجود دارند آسم or COPD. در محدودیت بیماری های ریوی، ریه ها و قفسه سینه گسترش محدودی دارند. این مورد ، به عنوان مثال ، در فیبروز ریوی، تجمع مایع در زمینه افیوژن پلور یا پارزی دیافراگم. ظرفیت حیاتی به عنوان محصول حجم تنفسی و حجم ذخیره بازدم و دفع ممکن است به متخصص ریه کمک کند تا علائم را به عنوان انسداد یا محدودیت طبقه بندی کند. به عنوان مثال ، ظرفیت حیاتی همیشه در زمینه محدودیت کاهش می یابد. در مورد انسداد ، لزوماً اینگونه نیست. در بیشتر موارد ، اندازه گیری حجم های فردی در چارچوب اسپیرومتری ، یعنی با استفاده از اسپیرومتر انجام می شود. به بیمار دهنی داده می شود که به اسپیرومتر اندازه گیری متصل باشد. بیمار طبق دستورالعمل تنفس پزشک از طریق دهان نفس می کشد و بیرون می رود. این دستورالعمل ها باید برای اطمینان از نتایج قابل اطمینان ، تا حد ممکن دقیق دنبال شوند. قرائت نادرست می تواند تشخیص نادرست را ایجاد کند و منجر به رویکردهای درمانی نادرست شود.