فراموشی: عملکرد ، وظیفه و بیماری ها

فراموشی فرایندی طبیعی است که با افزایش سن افزایش می یابد. فراموشی همچنین برای حفظ ذهن است سلامت، زیرا ما احتمالاً نمی توانیم هر آنچه را می بینیم ، می شنویم ، طعم, بو و احساس می کنم.

فراموش کردن چیست؟

فراموشی فرایندی طبیعی است که با افزایش سن افزایش می یابد. دو نظریه در مورد فراموشی وجود دارد: یکی فرض می کند که با گذشت زمان تمام تصاویر و اطلاعات ذخیره شده محو می شوند و در نهایت به کلی از بین می روند. این بدان معنی است که با گذشت زمان چیزهای بیشتری فراموش می کنیم. این نظریه اثبات نشده است. مورد دوم می گوید که ما فراموش می کنیم زیرا برخی چیزهای خاص تحت تأثیر برداشت های جالب و جدید قرار می گیرند. سپس دسترسی به اطلاعات قدیمی به طور فزاینده ای دشوار می شود. چندین مغز مناطق مسئول هستند حافظه، به طور عمده قشر پیشانی (لوب فرونتال) و هیپوکامپ. هیپوکامپ برای ذخیره استفاده می شود حافظه محتوا. لوب پیشانی در جلوی مغز لینک ها حافظه محتوا در ارزیابی های عاطفی. عملکرد حافظه افراد می تواند بسیار متفاوت باشد و به سن ، آموزش و تمایل به یادگیری بستگی دارد. به عنوان مثال ، تا 20 سالگی ، عملکرد حافظه به طور مداوم بهبود می یابد. پس از 30 سالگی ، به تدریج کاهش می یابد و می تواند رهبری به مشکلات حافظه در سنین پیری حافظه نیز تحت تأثیر تصادفات یا مغز عمل جراحي. این واقعیت که ما چیزی را فراموش می کنیم لزوماً به این معنی نیست که محتویات به طور غیرقابل برگشتی در حافظه از بین می روند. گاهی اوقات می توان آنها را احیا کرد ، آنها فقط "به خاک سپرده شدند". محرک های کلیدی دسترسی به اطلاعات در حافظه را تسهیل می کنند. هنرمندان حافظه این دانش را متعلق به خودشان می دانند و به عنوان مثال ، اعداد و تصاویر را برای به یاد آوردن بهتر مطالب ترکیب می کنند.

کارکرد و وظیفه

فراموشی یک روند طبیعی است و به طور مکرر در طول روز و برای همه اتفاق می افتد. ما فراموش می کنیم تا بتوانیم روی آنچه مهم است تمرکز کنیم. با این حال ، فراموشی همچنین می تواند به معنای از دست دادن دارایی های ذهنی فرد و در نتیجه ارتباط فرد با واقعیت باشد ، مانند برخی از بیماری های مغزی. در مورد عملکرد و روند فراموشی نظریه های مختلفی وجود دارد. فراموشی یک بار اتفاق می افتد زیرا زمان خاصی بین مشاهده و حفظ چیزها گذشته است. هر کلمه ، هر احساس و هر فکری در حافظه ما لنگر می اندازد. بدون قدرت حافظه ، آگاهی ما فقط از لحظات انتخاب شده تشکیل می شود. فراموشی همچنین از ما در برابر اضافه بار محرک محافظت می کند ، زیرا اگر همه اطلاعات را بخاطر بسپاریم ، به هیچ وجه قادر به پردازش آن نخواهیم بود. تا به امروز ، زبان مغز ما واقعاً رمزگشایی نشده است. از 100 میلیارد سلول عصبی تشکیل شده است که به هم متصل شده و یک شبکه نورون متراکم را تشکیل می دهند. وقتی یک سلول عصبی با محرکی که به آن برخورد می کند هیجان زده می شود ، یک تکانه الکتریکی به سلول همسایه منتقل می شود. به محض این که چیز جدیدی یاد بگیریم و آن را در حافظه لنگر بیاندازیم ، این ارتباطات بین نورون ها تقویت می شود ، متراکم و قویتر می شوند. هرچه بیشتر این کار را تکرار کنیم ، شبکه قویتر می شود. هنوز هم روند یادآوری مانند یک معما است. بسیاری از خلاها با حدس و گمان پر می شود. اما فراموش شدن به جسمی فرد نیز بستگی دارد شرط و قدرت مغز هرچه درگیری عاطفی قوی تر باشد ، اطلاعات در طولانی مدت ذخیره می شود. برداشت هایی که با خلق و خوی مثبت همراه هستند بهتر از برداشت هایی هستند که کمتر لمس کنند. حافظه را می توان بسیار خوب آموزش داد و بنابراین می توان میزان یادآوری را به میزان قابل توجهی افزایش داد.

بیماری ها و بیماری ها

ظرفیت حافظه ، دانشی است که می توانیم آگاهانه و ناآگاهانه تولید مثل کنیم (مثلاً دوچرخه سواری یا تایپ کردن). فراموشی با تأثیرات بسیاری تشدید می شود. مثلا، فشار بزرگترین عامل خطر فراموشی در یک فرد سالم است. فشار هورمون کورتیزول تصور می شود که به سلولهای عصبی مسئول حافظه آسیب می رساند. هیپوتالاموس مسئول تولید است کورتیزول. یک مکانیزم بیش از حد از آن اطمینان می دهد کورتیزول آزاد نشده و دائمی است فشار رخ می دهد در افراد با افسردگی، این مکانیسم کنترل کار نمی کند. کورتیزول بیشتر و بیشتر به مغز سرازیر می شود و منجر به استرس دائمی و کاهش عملکرد حافظه می شود. افرادی که به مناطق مغزی مسئول حافظه آسیب می رسانند ، می توانند اطلاعات را فقط برای مدت کوتاهی حفظ کنند. آسیب به هیپوکامپ منجر به شدید فراموشی. بسته به نوع بیماری ، حافظه کوتاه مدت یا حافظه طولانی مدت تحت تأثیر قرار می گیرد. تأثیرات روی حافظه بسیار متفاوت است و بسته به اینکه کدام قسمت از مغز تحت تأثیر قرار گرفته باشد ، می تواند بهبود یا بدتر کند. بدون این مناطق یادآوری آگاهانه گذشته ممکن نیست. علل می تواند شدید باشد الکل سو abuse استفاده ، عفونت مغزی یا ضربه مغزی. وضعیت معکوس نیز وجود دارد ، یعنی بیماری ها یا حوادث رهبری به یک خاطره بسیار خوب با این حال ، این نادر است و به عنوان مثال در برخی از افراد مبتلا به این بیماری دیده می شود اوتیسم، که دارای یک حافظه عکاسی هستند. در سنین پیری ، حافظه اطلاعات کمتری را ذخیره می کند. کم خونی قابل توجه ترین بیماری است که همراه با تغییرات مغزی و از دست دادن حافظه، و در مراحل پیشرفته منجر به مرگ می شود. این بیماری به سه مرحله تقسیم می شود که هر مرحله می تواند تا هفت سال ادامه یابد. در برخی موارد ، مبتلایان دیگر نمی توانند نام خود را به خاطر بسپارند و به تدریج ساده ترین اقدامات را فراموش می کنند. به عنوان مثال ، آنها دیگر نمی دانند که قاشق به داخل آن آورده شده است دهان هنگام غذا خوردن اگر افسردگی بهبود می یابد ، حافظه طبیعی نیز برمی گردد. اما برخلاف افسردگی, از دست دادن حافظه in جنون بیماران غیرقابل برگشت است.