اختلال تبدیل جداکننده: علل ، علائم و درمان

اختلال تبدیل تجزیه ای گروهی از اختلالات روان تنی است که در آنها علائم جسمی پس از یک وضعیت آسیب زای روانشناختی رخ می دهد. تشخیص نیاز به حذف هرگونه اختلال با منشا آلی دارد که ممکن است علائم را توضیح دهد. درمان توسط روان درمانی و اشکال رفتار درمانی.

اختلال تبدیل تجزیه چیست؟

اختلالات روان تنی ، اختلالات کاملاً روانشناختی هستند که به دلیل ارتباط بین روان و بدن ، علائم جسمی ایجاد می کنند. برخی از اختلالات در زمینه روان تنی گذرا هستند ، به این معنی که فقط به طور موقت وجود دارند. اختلال تبدیل تجزیه در این گروه قرار می گیرد. این اصطلاح یک اصطلاح چتر برای اختلالات مختلف است که با علائم مختلفی همراه است. اگرچه علائم ممکن است در درجه کم یا زیاد متفاوت باشند ، اما دارای یک ویژگی مشترک هستند. به جای یک بیماری جسمی ، یک رویداد استرس زا علت همه علائم اختلالات تبدیل تجزیه است. مانند سایر اختلالات روان تنی ، شکل اختلال تبدیل با ارتباط بین فرآیندهای ذهنی یا احساسات و واکنشهای بدنی مشخص می شود. تغییرات ملموس در مورفولوژی رخ می دهد. حذف بیماری های جسمی بیشترین ارتباط را دارد شرط برای تشخیص هرگونه اختلال تبدیل تجزیه ای.

علل

در بیشتر موارد ، اختلال تبدیل تجزیه ای مبتنی بر تعارضات روانشناختی است که بیمار قادر به مقابله با آن نیست یا مشکل دارد. مرتبط ترین درگیری های این نوع مربوط به وقایع آسیب زا است. چنین اتفاقی ممکن است مثلا مرگ یکی از عزیزان باشد. به منظور فرار اضافی فشار، فرد مبتلا عوامل استرس زای همراه را به صورت ناخودآگاه فیلتر می کند. به جای مقابله با یک واقعه آسیب زا ، یک بیماری آشکار با علائم روان تنی پذیرفته می شود. اصولاً فرد مبتلا در چارچوب این روش ابتلا به بیماری اولیه را تجربه می کند. به گفته محققان ، این واقعیت که بیمار چندین ماه یا حتی سالها علائم ظاهری را حفظ می کند ، در درجه اول به دلیل توجه بیشتری است که فرد مبتلا به دلیل بیماری ظاهری از هم نوعان دریافت می کند. بنابراین بیماران مبتلا به اختلال تبدیل تجزیه ای علاوه بر افزایش بیماری اولیه ، افزایش ثانویه بیماری را نیز تجربه می کنند ، که ناخودآگاه آنها را در حفظ شکایات تشویق می کند.

علائم ، شکایات و علائم

بیان و تجلی علائم در زمینه اختلال تبدیل تجزیه ای بسیار متغیر است. غالباً یک علامت وجود دارد ، مانند جزئی فراموشی. در موارد دیگر ، عملکرد حرکتی بیمار مختل می شود ، تشنج رخ می دهد ، یا اختلالات حسی و حتی پارسی آشکار می شود. فراموشی یکی از علائم برجسته است. از همه مهمتر ، بیمار واقعه استرس زا را به خاطر نمی آورد. علاوه بر این پدیده ، ممکن است رخوت تجزیه ای رخ دهد که بر وضعیت قرارگیری بدن ، تنش عضلانی و پاسخ به محرک های محیطی تأثیر بگذارد. علاوه بر خلسه و حالت های تملک ، اختلالات حرکتی تجزیه ای نیز ممکن است وجود داشته باشد ، به ویژه کاهش حرکت یا a هماهنگی اختلال ، تا آتاکسی ، دیستونی یا میوکلونی. تشنج تجزیه با شباهت به بیماری صرع و همچنین اختلالات حسی یا حسی پوست، بینایی ، شنوایی یا بو همچنین علامت دار هستند. در ترکیب با اختلال تبدیل ، اختلالات تجزیه مانند سندرم گانسر ممکن است وجود داشته باشد. علاوه بر این ، اختلالات شخصیتی همزمان یا اختلالات اضطرابی اغلب رخ می دهد

تشخیص

معمولاً اولین دوره بیماران مبتلا به اختلال تبدیل تجزیه را به یک متخصص مغز و اعصاب منتقل می کند. در طی گرفتن شرح حال بیمار یا شرح حال دیگران ، متخصص مغز و اعصاب اغلب علل ارگانیک نقص های عصبی را رد می کند. فقط در نادرترین موارد به نظر می رسد کسری بودجه به قدری واقعی باشد که سفارش تصویربرداری داده شود. پس از حذف بیماریهای آلی ، در صورت بروز علائم مربوط ، سو the ظن اختلال تبدیل تجزیه ای آشکار است. برای تشخیص بیشتر ، می توان از پرسشنامه هایی برای ارزیابی خود و ارزیابی دیگران استفاده کرد. اختلالات سوماتیک سازی باید توسط حذف شود تشخیص های افتراقی به منظور ایجاد تشخیص اختلال تبدیل تجزیه. علاوه بر این ، تجربه آسیب زا که باعث بروز تظاهرات می شود ، به طور ایده آل در طی فرایند تشخیص تعیین می شود. پیش آگهی افراد مبتلا در درجه اول به زمان تشخیص و میزان مزمن بودن اختلال بستگی دارد.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

به محض بروز بی نظمی های جسمی و روانی باید با پزشک مشورت شود. پس از یک تجربه آسیب زا یا در صورت بروز مشکل در تعامل بدن و روان ، به پشتیبانی پزشکی نیاز است. در صورت وجود اختلالات حسی یا تشنج ، احساس مداوم بی حالی یا از بین رفتن حس زندگی ، به پزشک نیاز است. اگر دیگر تعهدات خصوصی یا شغلی روزمره دیگر طبق معمول قابل انجام نیست زیرا سطح عمومی عملکرد کاهش می یابد ، باید به پزشک مراجعه شود. در صورت سردرد، انتشار درد تجربه ، بی حالی ، بی حالی و بی حالی ، دلیل برای نگرانی وجود دارد. مشکلات سیستم گوارشی ، تغییرات شدید در وزن بدن و ضعف عمومی باید بررسی و درمان شوند. اگر علائم برای چند روز یا چند هفته ادامه داشته و شدت و شدت آنها افزایش یابد ، پزشک باید آنها را روشن کند. آشفتگی در غلظت یا توجه ، مشکلات حرکتی و همچنین هماهنگی مشکلات ، باید بررسی و درمان شود. در صورت اضطراب ، احساس مه آلودگی ، تغییر در عضله و همچنین شخصیت ، باید با پزشک مشورت شود. کناره گیری اجتماعی ، کاهش روحیه و تجربه مداوم از فشار باید با یک پزشک در میان گذاشته شود. اگر علائم پس از تجربه یک رویداد شدید و سازنده در زندگی رخ داد ، توصیه می شود به دنبال همکاری یک پزشک یا درمانگر باشید.

درمان و درمان

بیماران مبتلا به اختلال تبدیل تجزیه به طور علی درمان می شوند. این بدان معناست که درمانگر با پرداختن به علت اختلال ، درمان را آغاز می کند. از وقتی که فشار این واقعه دیگر ناراحت کننده تلقی نمی شود و بنابراین تا حدود زیادی بر این تروما غلبه می کند ، علائم فردی این اختلال کاهش می یابد. علامت دار درمان فقط علائم را درمان می کند علامت دار درمان گامهایی برای کاهش علائم فردی در دسترس هستند ، به عنوان مثال ، به صورت درمانهای دارویی محافظه کارانه با موادی مانند بنزودیازپین ها. این دارو داروی آرامبخش است که در حال حاضر سطح بالای رنج بیماران مبتلا به اختلال تبدیل تجزیه را کاهش می دهد. با این حال ، در مدرن درمان، از دارودرمانی حداکثر به عنوان مکمل استفاده می شود تا بتواند پریشانی بیمار را کنترل کند تا زمانی که به طور علتی بهبود یابد و در نتیجه کیفیت زندگی فعلی او بهبود یابد. تمرکز اصلی در درمان بیماران مبتلا به اختلال تبدیل تجزیه ای است رفتار درمانی، که بیمار را قادر می سازد ارزیابی جدیدی از موقعیت ها و رفتار خود انجام دهد. در بحث های روان درمانی همچنین سعی می شود بیمار را در اسرع وقت از انزوای ناشی از خود رها کرده و به واقعیت برگرداند. در غیر این صورت ، خطر مزمن شدن این اختلال وجود دارد ، که به درمان طولانی مدت نیاز دارد و بهبودی را بسیار دشوارتر می کند.

چشم انداز و پیش آگهی

پیش آگهی اختلال تبدیل تجزیه نامطلوب در نظر گرفته می شود. بسیاری از بیماران چندین اختلال روانی را تجربه می کنند که احتمال بهبود را بدتر می کند. اگر اختلال تبدیل تجزیه همراه با یک اختلال عاطفی ، اختلال وابستگی ، اختلال در غذا خوردن، و همچنین اختلال شخصیت، یک دوره بیماری در طی چندین سال یا چند دهه انتظار می رود. در برخی موارد ، بهبودی رخ نمی دهد. علائم اختلال تبدیل متناوب ممکن است به طور ناگهانی پس از یک رویداد تحریک کننده ایجاد شود و همچنین ممکن است در دوره بعدی کاملاً برطرف شود. با این حال ، تسکین دائمی اغلب ارائه نمی شود. هنگام تجربه یک اتفاق حیاتی جدید یا پردازش شرایط آسیب زا سرکوب شده ، علائم دوباره ظاهر می شوند. اینها می توانند از نظر میزان و همچنین شدتشان از شکایات شناخته شده متفاوت باشند. به طور کلی ، تشخیص دیرهنگام منجر به پیش آگهی مطلوب تر می شود. در بیمارانی که درمان علائم را تجربه نمی کنند ، هدف درمان به سمت ادغام شکایات در زندگی روزمره است. تصمیم گیری برای هدف درمانی به علت اختلال تبدیل و همچنین به شخصیت بیمار بستگی دارد. از طریق ادغام ، بهبود کلی در رفاه حاصل می شود ، زیرا راهی برای مقابله با بیماری ایجاد و آموزش می یابد. رفتار درمانی. فرد مبتلا می آموزد که چگونه به موقعیت های زندگی و همچنین نیازهای بدن خود به خوبی پاسخ دهد.

پیشگیری

از طریق پیشگیری از طریق شرایط روانی و فشارهای روحی و روانی در شرکت یک فرد متخصص ، می توان از بروز اختلال در تبدیل تجزیه جلوگیری کرد.

مراقبت پس از آن

در این بیماری ، مراقبت های بعدی در بیشتر موارد بسیار دشوار است. در وهله اول ، این بیماری باید به طور جامع توسط روانشناس مورد بررسی قرار گیرد و همچنین بیشتر تحت درمان قرار گیرد ، به موجب آن نمی تواند به خود درمانی برسد. هرچه این اختلال تبدیل زودتر شناخته شود ، معمولاً سیر بعدی بهتر است. به همین دلیل ، تشخیص زود هنگام در مورد اختلال تبدیل مهم است. علاوه بر این ، مهم است که بستگان یا دوستان نیز با این بیماری مقابله کرده و خود را در مورد علائم و اثرات آن آگاه کنند. تنها از طریق شناخت جامع بیماری می توانند به فرد مبتلا کمک کنند. گفتگوهای فشرده و مهمتر از همه دوستانه با فرد مبتلا نیز برای کاهش علائم بسیار مهم است. در بسیاری از موارد ، بیماران مبتلا به اختلال تبدیل به مصرف دارو نیز وابسته هستند. اطمینان از مصرف دوز صحیح و مصرف منظم دارو بسیار مهم است. در صورت بروز علائم شدید ، بستگان همچنین می توانند فرد مبتلا را مجاب کنند که تحت درمان در یک مسسه بسته قرار گیرد. به عنوان یک قاعده ، امید به زندگی بیمار با این بیماری کاهش نمی یابد.

کاری که می توانید خودتان انجام دهید

از آنجا که اختلال تبدیل جداکننده یک اختلال روانی است ، گزینه های خودیاری برای فرد مبتلا بسیار قابل کنترل است. بخشی از علامت شناسی این اختلال عدم بینش در مورد بیماری است. تغییر افکار و اعمال به ابتکار شخص به گونه ای امکان پذیر نیست که امکان تسکین داشته باشد. بنابراین ، فرد مبتلا باید از متخصص کمک بگیرد. پس از تشخیص ، توصیه می شود اطلاعات جامعی در مورد روند بیماری بدست آورید. از طریق کار آموزشی می توان به تغییرات و بهبودی دست یافت. از آنجا که غالباً افراد در محيط اجتماعي نزديك هستند كه مستقيماً با شكايات بيمار روبرو مي شوند ، اين افراد همچنين بايد به طور كافي در مورد اختلال تبديل تجزيه آگاه شوند. دانش در مورد ویژگی های اختلال روانی به همه شرکت کنندگان در محیط نزدیکتر در زندگی روزمره کمک می کند تا از درگیری جلوگیری کند. درک رفتار نشان داده شده افزایش می یابد و برای نزدیکان یا دوستان قابل درک تر است. آسیب های عاطفی شخصی به محض یادگیری برخورد با این اختلال کاهش می یابد. با وجود همه ناملایمات ، یک محیط اجتماعی پایدار برای حفظ رضایت از زندگی مهم است. به همین دلیل ، رویکرد باز به اختلال روانی توصیه می شود. رفتار کناره گیری مفید نیست ، زیرا مشکلات بعدی را ایجاد می کند.