آماده سازی: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

پرایمینگ اثری از عصب کشی است و همچنین به آن pathwaying گفته می شود. در این فرایند ، محرکی که قبلاً دریافت شده است توسط سازمان پردازش موثرتری انجام می شود سیستم عصبی هنگامی که به طور مکرر دریافت می شود. دژنراتیو مغز بیماریها بتونه کاری را دشوارتر می کنند.

بتونه کاری چیست؟

آغازگر یک است یادگیری فرآیندی که مستقیماً بر اعصاب و مسیرهای عصبی. اگر محرک خاصی در گذشته پردازش شده باشد ، هنگامی که به طور مکرر پردازش می شود ، سریعتر یا موثرتر به آن شناخت می رسد. روانشناسی و نوروفیزیولوژی این پدیده را تحت اصطلاح بتونه کاری می شناسند. بر اساس این اتصالات ، پرایمینگ اغلب "یادگیری مجدد" نامیده می شود. فرآیندهای پرایمینگ عمدتا مناطق قشر مغز را درگیر می کند مغز. در مقیاس بزرگتر ، پرایمینگ به عنوان مسیر نیز شناخته می شود. پرایمینگ به تحریک مکرر مسیرهای عصبی خاص اشاره دارد که می تواند کارایی محرک های به همان اندازه قوی را افزایش دهد یا مسیرهای آسیب دیده را برای محرک های ضعیف تر قابل دسترسی کند. در این زمینه ، پرایمینگ فرایندی برای تقویت طولانی مدت است و بنابراین گاهی اوقات حساب می شود یادگیری اثر نورون های انسانی. علاوه بر این ، پرایمینگ در درک انتخابی نقش دارد. این اصطلاح به یک پدیده روانشناختی اشاره دارد که باعث می شود افراد محرکهای مختلف را با شدت بیشتری درک کنند و محرکهای مختلف غالب را در شرایط یکسان به سختی درک کنند. ادراک انتخابی ممکن است براساس اثرات اولیه باشد.

کارکرد و وظیفه

آغازگر یک است یادگیری فرآیندی که مستقیماً تأثیر می گذارد اعصاب و مسیرهای عصبی. در این زمینه ، تمایز بین آغازگر زمانی و مکانی قرار گرفته است. در پرایمینگ مسیر فضایی ، یک سیناپس در ناحیه آورانهای مختلف و متمایز فضایی تحریک می شود. در مسیر گذر زمانی ، محرکهای مختلف فردی به سرعت پشت سر هم در همان ماده اشتعال یک سیناپس خاص وارد می شوند. مجموع این محرک ها پس از فروپاشی یک پتانسیل تحریکی پس سیناپسی را به وجود می آورد. دپولاریزاسیون از سلول عصبی با هر مسیر رخ می دهد. با وام گرفتن از این مفهوم اصلی فیزیولوژی مغز و اعصاب ، این اصطلاح گسترش یافته است و شامل در نظر گرفتن پدیده ها در مغز تحقیق ، روانشناسی ، فیزیولوژی رفتاری و روانشناسی اجتماعی. درک اولیه این اصطلاح از عصب شناسی در درجه اول با تقویت طولانی مدت مرتبط است. این آغازگر زمانی با تأثیرات یادگیری نورونها مطابقت دارد ، که لزوماً باید با آغاز اولیه فضایی که در چندین آورنده اتفاق می افتد ، قبل از آن انجام شود. در روانشناسی ، پرایمینگ به محرک ها متصل است. بنابراین ، یک محرک قادر است در پردازش یک محرک بعدی تأثیر بگذارد. این تأثیر می تواند مثبت یا منفی باشد و به کدام بستگی دارد حافظه محتویات توسط محرک فعال می شوند. این نوع مقدماتی مربوط به فعال سازی انجمنی است که به عنوان اصطلاحاً اثر زمینه ای مرتبط است. به عنوان مثال ، در یک گفتگو ، پاسخ دادن به یک سوال خاص ممکن است تأثیراتی در س questionsالات بعدی داشته باشد. به عنوان مثال ، اگر س questionال اول رتبه بندی منفی را فعال کند ، تمام س questionsالات بعدی با هم ارتباط منفی خواهند داشت. به روشی مشابه ، آغازگر مربوط به درک انتخابی است. تئوری یادگیری این اصطلاح را با محتوای تا حدودی متفاوت مرتبط می کند. نظریه پردازان یادگیری فرض می کنند که تکرار مکرر برخی اطلاعات خاص باعث ابتکار این امر می شود حافظه محتوا برگزار شود. هر یک از اطلاعات مربوط به ارتباط عصبی بازنمایی ذهنی است. هرچه بیشتر اطلاعات خاص با فعال شدن همزمان سایر نمایش ها تکرار شود ، احتمال پیوند دائمی نمایش های فردی بیشتر می شود. به این ترتیب ، ارتباطات با مفاهیم خاص پدیدار می شود. بنابراین ، برای یادگیری تئوری ، اثرات مسیر پیش درآمد اعصاب و روان فیزیکی افکار و خاطرات هستند. در این زمینه ، مقدماتی تا حدی مسئول اجازه دادن به کلمات یا تصاویر ناقص توسط فرد است.

بیماری ها و اختلالات

اثر آغازین در زمینه بیماری های خاص نقش دارد. به عنوان مثال ، بیماران مبتلا به فلج مرتعش اغلب در مراحل اولیه بیماری از داروهای L-dopa استفاده می شود. این آماده سازی برای چند ساعت ویژگی را سرکوب می کند لرزش ناشی از این بیماری است. داروهای عبور از خونمانع مغز و مستقیماً بر روی مغز عمل می کند. برخی از عوارض جانبی با استفاده طولانی مدت از دارو همراه است. این به ویژه در مورد اختلال حرکات ارادی. این همان چیزی است که دارو از آن به عنوان اختلالات حرکتی ، به ویژه اندام ها یاد می کند. به عنوان مثال ، یک عارضه جانبی معمول ، تورم غیر ارادی اندام ها است. در بیشتر موارد ، این دیسکینزی ها تنها پس از چندین سال استفاده رخ می دهند و به محض قطع دارو فروکش می کنند. با این حال ، هنگامی که بیمار L-dopa را پس از وقفه طولانی از سر گرفت ، دیسکینزیایی که در گذشته رخ داده بود ، بلافاصله عود می کند. بنابراین عود چندین سال طول نمی کشد که دارو به طور مکرر مصرف می شود ، اما بدون تاخیر اتفاق می افتد. این همبستگی اکنون توسط علم به اثر آغازین مرتبط شده است. جدا از این اتصالات ، به ویژه بیماری های دژنراتیو مغز می توانند آغاز بکار را دشوارتر کرده و در نتیجه توانایی سلول های عصبی را برای یادگیری مختل کنند. این امر به ویژه در مورد بیماری های مغزی که در آن مناطق قشر مغز آسیب دیده است ، صادق است. به عنوان مثال ، یک علامت نارسایی اولیه به دلیل ضایعات قشر مغز ، عدم توانایی در تکمیل کلمات است. به طور خاص ، بیماری های عصبی م affectثر بر حوزه تقویت طولانی مدت ، موضوع فعلی تحقیق در پزشکی است. بعلاوه آلزایمر مرض، بیماری کرون، به عنوان مثال ، نیز در تقویت طولانی مدت تأثیر دارد. به دلیل تخریب نورون سیناپس، بتونه کاری دیگر امکان پذیر نیست و مناطق تاریک در حافظه فرد مبتلا پرایمینگ روانشناختی همچنین می تواند توسط فرآیندهای مختلف مختل شود و باعث بیماری شود. به عنوان مثال ، برای شخصی که عمدتا دید منفی به جهان دارد ، مقدمات انتخاب در هر موقعیت یا مکالمه باعث فعال شدن ارتباطات منفی می شود و از این طریق باعث می شود که افراد مبتلا به طور دائمی خاطرات منفی بیشتری ایجاد کنند.