جنون جوانی

مترادف به معنای گسترده تر

  • تقسیم هوشیاری
  • روان پریشی درون زا
  • روان پریشی اسکیزوفرنیک
  • روان پریشی از فرم اسکیزوفرنیک

تعریف

برای درک اصطلاح اسکیزوفرنی ، ابتدا باید این اصطلاح را روشن کرد جنون. جنون هست یک شرط که در آن بیمار ارتباط خود را با واقعیت (زندگی واقعی) از دست می دهد. به طور معمول ما انسان ها واقعیت خود را با کمک حواس خود درک می کنیم و سپس آن را در تفکر خود پردازش می کنیم.

در متن یک جنون یا حالت روان پریشی هر دو ممکن است مختل شود. اسکیزوفرنی نوعی روان پریشی است که در آن از یک طرف می توان ادراک حسی را برهم زد و توهم می تواند رخ دهد ، از طرف دیگر تفکر به شدت آشفته می شود. به عنوان مثال پردازش ادراکات می تواند منجر به توهم شود.

در مجموع ، افراد در وضعیت روان پریشی به تدریج ارتباط خود را با واقعیت و بنابراین زندگی خود از دست می دهند. آنها برای انجام وظایفی که به آنها محول شده است (به عنوان شریک ، کارمند ، راننده و غیره) دشوارتر می شوند. معنای روان پریشی یا اسکیزوفرنی ، تقسیم شخصیت یا اختلال شخصیت چندگانه نیست!

نشانه ها

به طور کلی ، تصویر بالینی یا علامت شناسی می تواند از بیمار به بیمار بسیار متفاوت باشد. اگرچه بنابراین یک بیماری است که چهره های زیادی دارد ، اما علائم بالینی به 3 کلاس تقسیم می شود: به طور خاص برای اسکیزوفرنی خاص ، اختلالات احساس خود نفس به معنی کنترل خارجی است که در آن افراد مبتلا این احساس را داشته باشند که افکارشان از آنها نیست ، مثل اینکه ایده هایی از آنها گرفته شده یا از آنها گرفته شده است. تجربه توهم نیز به اسکیزوفرنی تعلق دارد ، به عنوان مثال به صورت پارانویا یا توهمات با عظمت.

همچنین بسیار آکوستیک است توهم به صورت اظهار نظر ، بیشتر صداهای منفی است که احتمالاً با توهمات دیگری همراه است. علاوه بر این ، تفکر و ترکیب منطقی معمولاً محدود است و دیگر نمی توان محیط و تجربیات را به درستی تفسیر کرد. تأثیر ، یعنی تجربه عاطفی آنها نیز تحت تأثیر قرار می گیرد ، که بی تفاوتی آشکار را توضیح می دهد.

در برخی از زمینه ها ، واکنش بیش از حد نامناسب و واکنش های نامفهوم نیز ممکن است. شدت این علائم بسته به نوع اسکیزوفرنی متفاوت است. چندین شخصیت ، همانطور که اغلب در فیلم و تلویزیون به صحنه می روند ، یک جلوه نسبتاً نادر از اسکیزوفرنی است.

برخی از علائم توضیح داده شده در بالا بسیار خاص به اسکیزوفرنی است ، در حالی که برخی از علائم به احتمال زیاد همراه است. به همین دلیل ، آنها به علائم درجه 1 و 2 تقسیم می شوند.

  • علائم مثبت
  • علائم منفی
  • علامت شناسی روانی-حرکتی

اصطلاح "علامت درجه یک" به علائمی گفته می شود که می تواند نشانه واضحی از وجود احتمالی اسکیزوفرنی باشد ، زیرا آنها بسیار خاص اسکیزوفرنی هستند.

یکی از رایج ترین علائم مرتبه اول شنیدن صدا است. در اینجا بین صداهای گفتگو و اظهارنظر و همچنین صدای افکار ، یعنی احساسی که افکار خود شخص توسط شخص دیگری تکرار می شود ، تمایز قائل می شود. مورد اخیر اغلب باعث می شود مردم احساس کنند که افکار دیگران به آنها القا می شود.

علاوه بر این ، تجربیات فیزیکی تأثیر نیز می تواند وجود داشته باشد ، که توصیف می کند افراد مبتلا این احساس را دارند که شخص دیگری به بدن آنها دسترسی دارد و به عنوان مثال بازوی خود را بالا می برد ، هرچند آنها نمی خواهند. بسیاری از افراد این تجربه ها را با احساس عروسک بازی مقایسه می کنند. علائم بعدی رتبه اول الهام گرفتن از تفکر ، گسترش اندیشه ، کنار گذاشتن فکر است.

با حالت دوم ، افراد مبتلا احساس می کنند که بیشتر موجودی ماورا طبیعی ، مانند شیطان ، از آنها افکارشان را می پرسد و بنابراین دیگر نمی توانند افکار روشن را درک کنند. به این طیف علامت ، بیشتر احساس اراده و درک متوهمانه تعلق دارد ، بنابراین ادراکات واقعی معنای هذیانی دارند. علائم درجه دو برخلاف علائم درجه اول ، خاصیت اسکیزوفرنی ندارند. مهم است که درک کنیم این رتبه بندی شدت یا اثرات علائم فردی را نشان نمی دهد ، بلکه به تنهایی ویژگی این علائم را برای اسکیزوفرنی توصیف می کند.

نمونه ای از این علائم است توهم، که می تواند در سایر اختلالات روانی نیز رخ دهد. بین توهمات صوتی ، بینایی و بویایی تفاوت قائل می شود. اما اختلالات عاطفی نیز می توانند بخشی از طیف علائم اسکیزوفرنی باشند.

این اختلالات شامل ، به عنوان مثال ، حالت های افسردگی ، سرخوشی اغراق آمیز ، گیجی یا اصطلاحاً پاراتیمیا ، یعنی تفاوت بین بیان و احساس است. نمونه ای از موارد آخر این خواهد بود که اگر شخص بخندد حتی اگر واقعاً ناراحتی زیادی داشته باشد. علاوه بر این ، ممکن است توهم یا ایده در فرد مبتلا وجود داشته باشد.

این توهمات معمولاً با دیگری مرتبط است علائم اسکیزوفرنی. به عنوان مثال ، افراد مبتلا به توهم بصری اغلب تصور می کنند که توسط یک قدرت بالاتر به معنای توهم مورد آزار و اذیت و مجازات قرار می گیرند. علائم بسیاری از اختلالات روانی به علائم مثبت و منفی تقسیم می شوند.

به عنوان مثال ، در اسکیزوفرنی ، این موارد شامل توهم صوتی و نوری ، مانند شنیدن صدا است. در ترکیب با توهمات یا ایده هایی که معمولاً وجود دارد ، اینها می تواند منجر به تحریف کامل واقعیت برای افراد آسیب دیده شود و کیفیت زندگی را به شدت کاهش دهد. علائم دیگری که می توان به علائم مثبت نسبت داد ، اختلالات تفکر رسمی و مرتبط با محتوا است.

موارد اول معمولاً توسط بیماران اسکیزوفرنیک به عنوان انسداد فکر یا سرقت افکار توسط قدرت بالاتر توصیف می شود ، به این معنی که دیگر آنها قادر به دنبال کردن روندهای منطقی تفکر نیستند. در مقابل ، اختلالات فکری مرتبط با محتوا با توهم یا اختلالات نفسانی همراه است. بنابراین اغلب اوقات شرایط عادی به خود شخص مربوط می شود و سعی می شود توضیحی برای آنها پیدا شود ، که این برای اکثر افراد غیر قابل درک نیست.

علائم مثبت بعدی عبارتند از: علائم مثبت مسئول تصویر معمولی اسکیزوفرنی هستند و به ویژه در حملات حاد مشخص می شوند. آنها به خوبی به داروهای ضد روان پریشی پاسخ می دهند و درمان آنها بسیار آسان تر از علائم منفی است.

  • تغییرات رفتاری
  • آشفتگی در بیان عاطفی
  • آرامش مشارکتی (Zerfahrenheit)
  • پشتکار (تکرار)
  • نئولوژیسم (نئولوژیسم)

برخلاف علائم مثبت ، اصطلاح علائم منفی تمام علائم مرتبط با از دست دادن توانایی های جسمی و ذهنی طبیعی ، مانند نقص ذهنی یا محرومیت از گفتار را در بر می گیرد.

اختلالات احساسی نیز به این طیف از علائم تعلق دارند. این موارد معمولاً با کاهش رانندگی و عدم علاقه همراه است که می تواند منجر به کناره گیری اجتماعی شود. در زمینه عملکرد ذهنی ، اغلب محدودیت های شدیدی وجود دارد که با پیشرفت بیماری افزایش می یابد.

علاوه بر این ، کاهش شدیدی در توانایی تمرکز و فقر گفتاری وجود دارد. اگر اسکیزوفرنی قبلاً در رخ داده باشد کودکی و نوجوانی ، محدودیت در مهارت های حرکتی ، به معنای ضعف عضلانی و هماهنگی مشکلات ، همچنین می تواند توصیف شود. متأسفانه ، دارو تأثیر کمی بر روی این علائم دارد ، بنابراین درمان علائم منفی بسیار دشوار است.

در اصطلاح به اوهام ، محتوای تفکر (ایده ها ، عقاید) آشفته می شود. در چارچوب توهم ، بیماران به ایده هایی دست می یابند که از آنها اطمینان یافته اند (به معنای "دانستن") که درست بودن آنها هستند ، حتی اگر با واقعیت مطابقت ندارند. آنها با تلاش فوق العاده در برابر تصورات و ایده های خود ایستادگی می کنند و معمولاً اجازه هیچ گونه تناقضی را نمی دهند.

گاهی اوقات ، اما به هیچ وجه همیشه ، این تصورات کاملا منطقی به نظر می رسند و حتی در خارج از کشور نیز کاملاً فکر شده اند ، به طوری که می توان از یک "جنون" واقعی صحبت کرد. برخی از توهمات "معمولی" در اسکیزوفرنی وجود دارد.

  • هذیان پارانوئید (هذیان پارانوئید) در این نوع هذیان ، بیماران احساس آزار و اذیت ، تهدید یا حتی سرکوب می کنند.

    به عنوان مثال: ماشین های عبوری می توانند ناگهان به سرویس مخفی تعلق بگیرند. همسایه ای که سلام نمی کند ، در حال برنامه ریزی برای یک حمله شنود است. حامل نامه زنگ ناگهان به یک قاتل قراردادی تبدیل می شود. در خیابان احساس می کنید دائماً شما را تماشا می کنند یا دنبال می کنند.

  • Megalomania: محتوای این Megalomania شکوه و عظمت بیمار است.

    به عنوان مثال: بیمار فکر می کند منجی جهان است ، درخشان ترین دانشمند ، از فرزندان مستقیم ناپلئون یا عیسی یا هر فرد بیش از حد توانمند دیگر.

  • کنترل توهم: این منجر به این ایده می شود که اعمال ، افکار یا انگیزه های خود شخص تحت تأثیر و کنترل "قدرت" ها یا افراد دیگر قرار می گیرد. به عنوان مثال: بیماری که افکار خود را عجیب و تغییر یافته تجربه می کند ، می تواند کاملاً متقاعد شود که همسایه آن طرف خیابان با دستگاه "او را تحت تابش" قرار می دهد. شکایت های جسمی مانند بی قراری یا معده درد همچنین با "اقدامات" افراد دیگر توضیح داده می شود.
  • هذیان رابطه: در وهم رابطه ، بیمار در برخی اعمال ، موقعیت ها ، اشیا or یا حتی افراد معنی مهمی را برای خود می بیند.

    به عنوان مثال: بیمار معتقد است که تلویزیون یا رادیو از طریق شخصاً متن هایی را برای او منتقل می کند. علائم راهنمایی و رانندگی همچنین می توانند یک پیام پنهان در مورد مسیری که بیمار باید حرکت کند داشته باشند.

  • در اینجا فرد بیمار از خرابی اقتصادی قریب الوقوع خود اطلاع دارد ، گرچه خطر واقعاً اعلام نشده است. در اینجا غالباً نگرانی ها بخصوص به مراقبت از بستگان مربوط می شود
  • وهم هیپوکندریا: در اینجا بیمار می داند که حداقل از یک بیماری جسمی جدی رنج می برد.

    این بیماری اغلب توسط بیمار غیر قابل درمان و کشنده تلقی می شود. یافته های منفی و بیمه های چندین پزشک نمی تواند وی را از این محکومیت منصرف کند.

  • وهم گناه: فرد بیمار می داند که در برابر قدرت بالاتر یا پایین گناه کرده است. اگر فرد مومن باشد ، محتوای توهم اغلب تحت تأثیر مذهبی قرار می گیرد.

    اگر معنویت خاصی وجود نداشته باشد ، گناه می تواند به نگرانی های دنیایی نیز گسترش یابد.

  • هذیان نیهیلیستی: این یک توهم است که به خصوص برای افراد خارجی نگران کننده است. در نتیجه خلاpt درک شده ، فرد بیمار وجود خود را به عنوان یک شخص و در صورت لزوم وجود دنیای اطراف خود را انکار می کند.

بسیاری از بیماران اسکیزوفرنی حالت آشکاری از بیان را نشان می دهند که بیشتر به دلیل تغییر در تفکر رسمی است. منظور از رسمی این نیست که شخص از نظر محتوا چه فکری می کند ، بلکه طرز فکر اوست.

برای توضیح بهتر ، بیشترین تغییرات رسمی تفکر در زیر ذکر شده است. به منظور کامل بودن ، لازم به ذکر است که چنین اختلالات تفکر رسمی می تواند در سایر اختلالات ، مانند شیدایی, جنون، و غیره

  • شل بودن مشارکتی (Zerfahrenheit): این بدان معنی است که بیماران از "Höcksken auf Stöcksken" آمده اند.

    حتی محرک های کوچک از خارج باعث از بین رفتن نخ بیمار می شود. در مجموع ، کل جریان گفتار ناسازگار به نظر می رسد و نه فقط با سختی زیادی قابل درک است. به عنوان مثال: از بیمار س isال می شود که آیا امروز داروی خود را دریافت کرده است یا خیر.

    او پاسخ می دهد: "نه ، من آنها را نمی خواهم ... آنها همیشه چنین عوارض احمقانه ای دارند. برادر همسرم هم احمق است. او اکنون دو سال است که با خواهرم کنار هم است.

    2 قبل از 3 comes جلوی خانه بهتر از پشت خانه و غیره است.

  • Perseverations (تکرارها): در این نوع اختلال روانی ، کلمات یا جملات منفرد یا بخشی از جملات به طور مداوم تکرار می شوند. با این حال ، این همچنین به معنای پایبندی سختگیرانه به یک قطب فکر یا عدم انعطاف پذیری در تفکر است.
  • Neologism ها: بیماران واژه های جدید را "اختراع" می کنند و آنها را به طور طبیعی در جریان گفتار خود قرار می دهند.
  • اختلالات بیان عاطفی این نوع اختلال به ناهنجاری هایی گفته می شود که بسیاری از اسکیزوفرنی ها از خود بروز می دهند. آنها اغلب در رفتار عاطفی به شکلی که متناسب با شرایط باشد بسیار دشوار هستند.

    یک پیام غم انگیز مورد تمسخر قرار می گیرد ، یک وضعیت خوب می تواند منجر به گریه ناامیدانه شود. به طور کلی ، حال و هوای کلی می تواند نسبتاً غیرقابل پیش بینی باشد. در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه ، می توان فوران شادی و به دنبال آن خشم های عصبانی را مشاهده کرد.

توهم به راحتی به عنوان "برداشت نادرست از حواس" ترجمه می شود.

5 حس ما محرک هایی را برای ما فراهم می کند که با آنها با محیط سر و کار داریم. در زمینه اسکیزوفرنی ممکن است اتفاق بیفتد که یک یا چند مورد از این حواس محرکهای موجود را برداشته و منتقل کنند. شایعترین توهم "شنیده شده" (توهم صوتی) است. در اینجا بیماران توهمات جهت دار یا غیر جهت دار می شنوند.

توهمات غیرمستقیم ، به عنوان مثال ، صدای کوبیدن یا صدای موتور است. توهمات مستقیم بیشتر شایع است و معمولاً به صورت صدایی بروز می کند. به عنوان یک پزشک ، باید دقیقاً تشخیص دهید که این صداها به بیمار چه می گویند.

از یک طرف ، ممکن است مکالمه ای بین بیمار و توهم رخ دهد (صداهای گفتگو کننده) ، از طرف دیگر ، صداها با بیمار صحبت نمی کنند بلکه در مورد او صحبت می کنند (صداهای اظهار نظر). احتمال سوم به ویژه مشکل ساز است. اینها صداهای دستور دهنده (صداهای ضروری) هستند.

غالباً بیماران تمایل زیادی دارند که به امید دستیابی به آرامش ، تسلیم این دستورات شوند. توهم ضروری همیشه دلیل درمان سرپایی است ، زیرا خطر آسیب به خود افزایش می یابد. (در صورت لزوم نیز برخلاف میل بیمار.

همچنین به موضوع قانون مراقبت مراجعه کنید). دومین توهم شایع توهم "دیده شده" (توهم نوری) است. همه چیز (حیوانات ، مردم ، اشیا people) می تواند در اینجا وجود داشته باشد.

یک نمونه معمولی و شناخته شده از توهم نوری ، اصطلاحاً "موشهای سفید" در یک ماده است ترک الکل توهم. به ندرت وجود دارد طعم توهمات (خوشی) که محتوای آنها بیشتر مربوط به خوردن و آشامیدن است. توهمات بویایی (بویایی) ، که در آن اغلب بوی بد (مانند دود و بو تجزیه) در پیش زمینه یا توهمات احساس (لمسی) وجود دارد ، جایی که اغلب "خزیدن حشرات" ، شوک های الکتریکی یا خارش توصیف می شود. در بیماران اسکیزوفرنیک ، افزایش درک اغلب حتی قبل از بروز توهم واقعی نیز مشاهده می شود.

رنگ ها روشن تر ، صداها بلندتر درک می شوند. اصطلاح روان-حرکتی قسمتهایی از توالی حرکتی را توصیف می کند که می تواند توسط فرایندهای ذهنی تعدیل شود. در زمینه بیماری های روانی ، مانند اسکیزوفرنی ، می توان این پیوند بین روان و حرکت را بر هم زد ، که می تواند منجر به علائم مختلف شود.

این شامل توسعه خودکارهای حرکتی است که می تواند خود را به اشکال مختلف نشان دهد. به عنوان مثال ، افراد می توانند به خودكارگرایی مبتلا شوند كه همیشه باید هر كاری را كه می شنوند بلافاصله تكرار كنند یا همیشه حریفی را انجام دهند كه مخالف با حرکتی باشد كه افراد مشاهده كرده اند. یک علامت دیگر ، ایجاد است تیک، یعنی کشیدگی های عضلانی غیر ارادی که به سرعت تکرار می شوند.

همچنین می تواند بی قراری حرکتی شدیدی داشته باشد ، مانند مداوم در حال اجرا به عنوان مثال در یک اتاق به عقب و جلو بروید. برخلاف علائم ذکر شده در بالا ، که با افزایش حرکت همراه است ، اختلالات روان حرکتی نیز می تواند با کمبود شدید حرکت و رانندگی همراه باشد. عصبی بودن ، که در بیشتر بیماران اسکیزوفرنیک رخ می دهد ، یک علامت منفی در نظر گرفته می شود و اغلب یکی از اولین علائم تظاهرات اسکیزوفرنی است.

توسعه این عصبی بودن را می توان در یک اختلال اساسی در رفاه جستجو کرد ، که می تواند در زمینه این بیماری ها وجود داشته باشد. با این حال ، دیگر ممکن است علائم اسکیزوفرنیمانند توهم ، همچنین می تواند منجر به عصبی شود ، زیرا افراد مبتلا نمی دانند چگونه با این وضعیت کنار بیایند. علاوه بر این ، بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانی-حرکتی بی قراری حرکتی را تجربه می کنند ، که می تواند تصویر عصبی شدن را تقویت کند.

بی قراری آشکار در بیماران اسکیزوفرنیک نیز بسیار شایع است. از یک طرف ، این بی قراری ناشی از یک اختلال روانی-حرکتی است که می تواند همراه با پیشرفت باشد تیک، حرکات خودکار یا اصرار به حرکت مداوم. با این حال ، جنبه های روانشناختی نیز نقشی اساسی در بروز بی قراری دارند.

به عنوان مثال ، بیماران اسکیزوفرنی اغلب دیگر قادر به تفکر واضح نیستند و با پیشرفت بیماری ، معمولاً دچار توهم می شوند که با توهمات نوری و صوتی می توانند تشدید شوند. همه این عوامل منجر به این واقعیت می شود که افراد مبتلا هرگز قادر به یافتن آرامش جسمی و روحی نیستند. شروع اسکیزوفرنی تقریباً در نیمی از موارد با خلق افسرده یا خلق و خوی افسرده همراه است.

این امر عمدتاً به دلیل کندی کلی ذهنی و روحی است که می تواند همراه با توسعه بی خوشی باشد. برخی از بیماران احساس خلأ درونی را گزارش می دهند. نتیجه این امر معمولاً خنک شدن ارتباطات اجتماعی با دوستان یا خانواده است که می تواند منجر به انزوای کامل اجتماعی شود. این علائم را می توان به راحتی اشتباه گرفت افسردگی، که یکی از دلایلی است که اسکیزوفرنی به ندرت در مراحل اولیه تشخیص داده می شود.

همچنین می توان فکر بیش از حد نرمال را مشاهده کرد. این به عنوان یکی از اختلالات تفکر رسمی که در بالا توضیح داده شد طبقه بندی می شود و به این معنی است که افکار بارها و بارها حول همان موضوع ناخوشایند می چرخند بدون اینکه راه حلی برای آن پیدا شود. علاوه بر این ، بسیاری از بیماران به دنبال توضیح احتمالی در مورد توهمات هستند ، که اغلب به توهم ختم می شود.

توسعه a عدم تمرکز علائم اولیه اسکیزوفرنی است و تقریباً در همه بیماران وجود دارد. از یک طرف ، این به دلیل اختلال عمومی در رفاه است که در بسیاری از بیماران اسکیزوفرنیک وجود دارد. همچنین به اصطلاح فقدان فکر ، که بسیاری از افراد مبتلا از آن شکایت دارند ، می تواند علت این امر باشد.

آنها سپس توصیف می کنند که دیگر نمی توانند افکار واضح را درک کنند زیرا شخص دیگری ، معمولاً یک قدرت بالاتر ، افکار آنها را می رباید. علاوه بر این ، توهمات صوتی و نوری که اغلب وجود دارد می تواند منجر به اشباع و حواس پرتی محرک ثابت شود ، که سپس منجر به عدم تمرکز. بیشتر بیماران اسکیزوفرنی در طول بیماری از اختلالات شدید خواب رنج می برند ، که نتیجه بسیاری از علائم احتمالی است.

به عنوان مثال ، بیش فعالی ذهنی و حرکتی که اغلب وجود دارد می تواند به این معنی باشد که افراد مبتلا نمی توانند استراحت کنند. با شکل رایج اسکیزوفرنی پارانوئید ، بسیاری از بیماران نیز دچار توهم می شوند ، که با یک توهم آزار دهنده همراه است و منجر به اختلالات خواب می شود. علاوه بر این ، توهمات صوتی احتمالی دلیل احتمالی ایجاد اختلالات خواب است.

اختلالات خواب معمولاً با تجویز قرص خواب حتی در اسکیزوفرنی. غفلت از شکل ظاهری شخصی یکی دیگر از علائم اولیه اسکیزوفرنی در کنار علائم دیگر مانند عدم رضایت افسردگی یا حافظه اختلالات و در حدود 20-40٪ افراد مبتلا بروز می کند. این علامت به عنوان یک عام طبقه بندی می شود سلامت اختلال است و با از دست دادن بهداشت همراه است.

این به دلیل این واقعیت است که بسیاری از بیماران اسکیزوفرنی درون گرا هستند و ظاهر شخصی آنها به طور فزاینده ای برای آنها نقش جزئی دارد. این علامت معمولاً با افزایش انزوای اجتماعی تشدید می شود. در بیماران اسکیزوفرنیک بسیار معمول است که وقتی بیمار توهم خود را توصیف می کند یا درباره توهماتی که دیده یا شنیده صحبت می کند ، احساس می کنند که به آنها دروغ گفته می شود.

با این حال ، این معمولاً باعث می شود که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی وقتی چنین توهم یا برداشت صوتی دارد ، چقدر واقعی احساس می کند. بنابراین ، افراد مبتلا معمولاً نمی توانند تشخیص دهند که چیزی واقعی است یا فقط بخشی از توهم است. این برداشت ها با گسترش توهمات تشدید می شود و دلیل برتر برداشت ها جستجو می شود ، که به نظر می رسد به سرعت دروغی برای خارجی ها است.

در مقابل ، با این وجود ، بیماران اسکیزوفرنیک ممکن است دروغ بگویند تا وجود واقعی یا میزان بیماری را از بستگان پنهان کنند. این پدیده معمولاً در ابتدای بیماری بارزتر می شود. یکی از علائم اولیه اسکیزوفرنی اولیه می تواند اختلال در رفاه ، مانند افزایش تحریک پذیری باشد.

این امر به ویژه در مورد شایع ترین شکل بیماری ، اسکیزوفرنی پارانوئید ، که در ایجاد توهم و توهم شنوایی متمرکز است ، صادق است. بیماران به سرعت تصور می کنند که همه افراد دیگر به آنها دروغ می گویند و نمی خواهند آنها را باور کنند ، که این امر می تواند خود را به عنوان تحریک پذیری شدید نشان دهد. بسیاری از بیماران اسکیزوفرنیک به دنبال دنبال رفتن جسمی که به آرامی با چشم حرکت می کند مشکل دارند و به دلیل توالی سریع و تند نگاه از کار می افتند.

اینکه آیا این مسئله را می توان صرفاً به استرس ذهنی یا به طور خاص به اسکیزوفرنی نسبت داد ، هنوز به روشنی مشخص نشده است. در حال حاضر ، مطالعات در مورد این موضوع در حال انجام است تا بتوان اسکیزوفرنی را در مراحل اولیه با استفاده از چشم تشخیص داد ، اما معاینات چشم هنوز بخشی از تشخیص امروز نیستند. اصطلاح "علائم باقیمانده" تمام علائم را پوشش می دهد که هنوز پس از درمان موفقیت آمیز یا بهبودی یک بیماری. در اسکیزوفرنی ، این معمولاً پس از یک دوره حاد اتفاق می افتد.

به طور کلی می توان گفت که علائم منفی غالب تر از علائم مثبت هستند. به عنوان مثال ، بسیاری از بیمارانی که یک دوره حاد اسکیزوفرنی داشته اند ، تغییرات شخصیتی را به درجات مختلف نشان می دهند ، که اغلب با خلق و خوی افسرده و کناره گیری اجتماعی همراه است. علاوه بر این حافظه و اختلالات غلظت ممکن است در بعضی از بیماران دائمی باشد. فقط در بخش کوچکی از بیماران ، هیچ علائم پسماند پس از فروپاشی قسمت حاد قابل تشخیص نیست.