طبق کرونوبیولوژی ، افراد روز یا اصطلاحاً لارک ، از نظر ژنتیکی زودرنج فعال هستند. از طرف دیگر افراد شب یا به اصطلاح جغدها شب هستند و صبح بیشتر می خوابند. کسانی که برخلاف ریتم خواب و بیداری از پیش برنامه ریزی شده بیولوژیکی خود در طولانی مدت زندگی می کنند ، می توانند در طول روز رشد کنند خستگی و حتی روان پریشی.
مردم شبانه روزی چیستند؟
در رابطه با انسان ، کرونوبیولوژی در ارتباط با ریتم خواب و بیداری بین افراد به اصطلاح روز و افراد شب تفاوت قائل می شود. کرونوبیولوژی با سازمان زمانی الگوهای رفتاری و فرایندهای فیزیولوژیکی سروکار دارد. در زمینه این موضوع ، زیرشاخه بیولوژیکی ، از جمله موارد دیگر ، ریتم خواب و بیداری موجودات مختلف زنده را توصیف می کند. این ریتم از نظر ژنتیکی از قبل برنامه ریزی شده است و فقط بدون مشکل می تواند بدون ایجاد شکایت تغییر کند. سازگاری خاصی داده شده است ، اما گرایش اساسی قابل تغییر نیست. در رابطه با انسان ، کرونوبیولوژی در ارتباط با ریتم خواب و بیداری بین افراد به اصطلاح روز و افراد شب تفاوت قائل می شود. مردم روز نیز به عنوان لارک شناخته می شوند. به افراد شبانه اغلب جغدها گفته می شود. کرونوبیولوژی این جغدها را خواب بلندهایی می داند که در طول شب نسبت به روز فعالیت بیشتری دارند. از طرف دیگر ، لارك ها زود طغیان می كنند و بنابراین افراد روزمره هستند. اینکه کدام شخص تمایل به فعالیت داشته باشد به خودش بستگی دارد ژنتیک. ساعت داخلی شخصی اطلاعات مربوط به وابستگی به یکی از گروه ها را فراهم می کند. با این حال ، انسان مدرن دیگر پایگاه ریتم او روی ساعت داخلی اش است ، اما روی ساعت است. بنابراین ، مردم اغلب برخلاف ریتم خواب و بیداری واقعی خود زندگی می کنند. این رفتار می تواند باعث پیشرفت بیماری ها و خستگی شود.
کارکرد و وظیفه
ریتم خواب و بیداری موجود زنده با شرایط زندگی آن سازگار است. به عنوان مثال ، شیرها از نظر ژنتیکی در هنگام گرگ و میش فعال هستند. آنها در زیر آفتاب داغ ظهر محل زندگی خود استراحت می کنند. در طول روز ، آنها می خوابند و دوباره احیا می شوند. فقط در مراحل خنک گرگ و میش واقعاً از خواب بیدار می شوند و راهی شکار می شوند. از طرف دیگر ، جوندگان شبانه با محدود کردن علوفه خود به ساعات شب ، از روشنایی روز فرار می کنند. در این ساعات شب ، تشخیص آنها برای بسیاری از شکارچیان دشوارتر است. ریتم خواب و بیداری یک پارامتر مهم تکاملی است و مراحل خواب یک ارگانیسم توسط ریتم خواب-بیداری ژنتیکی آن کنترل می شود. این امر در مورد انسان نیز صادق است. در هنگام خواب ، ما چندین بار از مراحل نور و خواب عمیق عبور می کنیم. علاوه بر این ، مراحل خواب REM نیز وجود دارد ، یعنی خواب رویایی. ریتم مراحل خواب با ریتم خواب-بیداری مطابقت دارد. در اواخر خواب ، مراحل خواب با سرعت و سرعت بیشتری تا زمانی که فرد بیدار شود متناوب می شوند. اگر شخصی متعلق به لارک ها باشد ، سرعت تعویض مراحل خواب در ساعات اولیه صبح است. از طرف دیگر ، برای جغدها ، تعویض سریع در ساعات اولیه صبح صورت نمی گیرد ، اما با توجه به آنها و نسبتاً در اواخر روز به تأخیر می افتد. بنابراین کسانی که برخلاف ریتم بیولوژیکی خود می خوابند مانع تنظیم طبیعی مراحل خواب خود می شوند. به محض اینکه زمان بیدار شدن با مراحل بیداری از پیش تعیین شده ژنتیکی همزمان نشود ، بیدار شدن در برخی مراحل خواب باعث ایجاد مزاحمت در بدن می شود. مراحل خواب منفرد برای این منظور در نظر گرفته شده است تمدد اعصاب، پردازش و بازآفرینی فیزیکی. به عنوان مثال ، قدرت خود ترمیم کننده بدن در هنگام خواب نسبت به مراحل بیداری غیر قابل مقایسه است. سلولهای معیوب در مراحل خواب رد می شوند و با فرآیندهای تقسیم سلول جایگزین می شوند. مراحل خواب فرد با این هدف از بازسازی هماهنگ می شوند. بنابراین یک اختلال در مراحل نیز در بدترین حالت فرآیندهای بازسازی ارگانیسم را مختل می کند و یا پردازش ذهنی را قطع می کند یادگیری همانطور که در مرحله REM انجام می شود. این واقعیت که انسانها خواب خود را مطابق با تایمرهای خارجی تنظیم می کنند ، در صورت لزوم می تواند این روند طبیعی را مختل کرده و مراحل خواب را گیج کند. افراد روز مانند رفتار شبانه رفتار می کنند یا شب مانند افرادی که روز زندگی می کنند بنابراین مراحل خواب و فرآیند های تولید مجدد خود را مختل می کنند ، همانطور که تا حدی در کارهای شیفتی در دوران مدرن اتفاق می افتد. انحراف از ریتم از پیش تعیین شده ژنتیکی می تواند شکایت های مختلف جسمی ایجاد کند.
بیماری ها و بیماری ها
نشانه ای از ریتم خواب-بیداری مختل یا زندگی برخلاف ریتم خواب-بیداری شخص می تواند مراحل بیداری مکرر باشد که خواب را قطع می کند. در یک آزمایشگاه خواب می توان چنین پدیده هایی را ردیابی و ارزیابی کرد. اصولاً افراد در هر خواب به نسبت مشخصی وارد فازهای خواب فرد می شوند. اگر نسبت معین این نسبت های فاز خواب مختل شود ، این امر می تواند نشانه ای از زندگی برخلاف ریتم فرد باشد. نسبت مراحل خواب نیز می تواند در طول معاینه در آزمایشگاه خواب بررسی شود و بر اساس مغز اندازه گیری موج کسانی که مطابق ساعت درونی خود زندگی نمی کنند ، باید با شکایت های مختلف دست و پنجه نرم کنند. اول از همه ، یک ریتم خواب و بیداری مختل معمولاً خود را به صورت خستگی, خستگی یا خستگی افراد مبتلا غالباً مستعد ابتلا به عفونت هستند زیرا این عفونت ها هستند سیستم ایمنی بدن دیگر نمی تواند در مراحل خواب آشفته به طور گسترده احیا شود. غلظت مشکلات به همان اندازه معمول هستند ، به عنوان مثال به این دلیل یادگیری فرآیندها دیگر نمی توانند در هنگام خواب آشفته REM پردازش شوند. از آنجا که اختلال در مراحل خواب نیز مانع از روند پردازش ذهنی می شود ، شکایات روانشناختی نیز ممکن است بعداً رخ دهد. به عنوان مثال ، یک ریتم خواب و بیداری دائماً آشفته می تواند خود را در نشان دهد افسردگی. اگر یک اختلال مزمن وجود داشته باشد ، گاهی اوقات حتی روان پریشی از افسردگی ایجاد می شود.
