مراحل رشد حرکتی مطابق با RÖTHIG | یادگیری حرکتی

مراحل رشد حرکتی مطابق با RÖTHIG

از نظر حرکتی ، نوزاد تازه متولد شده "موجودی کمبود" است که ابتدا باید مهارت های حرکتی فردی را بیاموزد. مهارت های حرکتی محدود به بی قید و شرط است واکنش. شعاع عملکرد نوزاد تازه متولد شده افزایش می یابد.

حرکات فردی مانند گرفتن ، ایستادن به حالت ایستاده و ... تماس های اولیه را با محیط امکان پذیر می کند. در پایان سال ششم زندگی ، مهارت های اساسی حرکتی مانند پرتاب ، پرش ، گرفتن و غیره

باید توسعه یابد آموزش های ورزشی باید به گونه ای طراحی شود که توسعه یابد هماهنگی مهارت ها. در این مرحله از رشد حرکتی ، اولین تغییرات در شکل اندام ها و تغییرات نسبت ها رخ می دهد.

عملکرد موتور کارآمدتر و تحرک افزایش می یابد. به این سن بهترین نیز گفته می شود یادگیری سن برای توسعه هماهنگی. کودکان در این مرحله به ویژه سریع یاد می گیرند ، زیرا محرک و تلاش برای عملکرد با ابتکار عمل خودشان انجام می شود.

مهارتهای مشاهده و درک بهتر سرعت را امکان پذیر می کند یادگیری، نه تنها از نظر مهارت های حرکتی. والدین ، ​​معلمان و مربیان باید توجه ویژه ای به این مرحله حساس رشد حرکتی داشته باشند ، زیرا بعداً تحولات هماهنگ از دست رفته دشوار است. از نظر MEINEL / SCHNABEL این مرحله تغییر ساختار مهارت ها و توانایی های حرکتی نامیده می شود.

رشد در طول وجود دارد ، که می تواند تأثیر منفی بر رشد موتور داشته باشد هماهنگی. سرعت و قدرت در این سن تا حدودی مشخص است. این مرحله ، که به عنوان دوره نوجوانی نیز شناخته می شود ، با تمایز اجتماعی آشکار ، شخصی سازی تدریجی و افزایش ثبات مشخص می شود.

مهارت های حرکتی متغیرتر می شوند و قدرت بیان بیشتر می شود. جنبش اقتصادی تر و کاربردی تر می شود. اتوماسیون و کنترل دقیق حرکات نتیجه است. با افزایش سن ، اغلب در مهارت های حرکتی کاهش می یابد.

سه مرحله یادگیری حرکتی

موتور یادگیری اساساً می توان آن را به سه مرحله تقسیم کرد: وقتی هر سه مرحله یادگیری حرکتی برای یک حرکت به پایان رسید ، فرد می تواند این حرکت را به طور خودکار اجرا کند و بدون تمرکز زیاد حتی در شرایط دشوار آن را کاملاً انجام دهد.

  • هماهنگی نادرست
  • هماهنگی خوب
  • هماهنگی خوب

در این مرحله ، فرد ابتدا باید از نظر شناختی با حرکت مقابله کند. حداقل یک ایده تقریبی درباره اجرای حرکت باید در دسترس باشد. این مشغله ذهنی با حرکت را می توان با کمک مجموعه عکس های آموزشی ، فیلم ها ، انیمیشن ها یا نمایش ها انجام داد.

در حین اجرای حرکت شخص نمی تواند حرکت را اصلاح کند و در مورد حرکت فقط بازخوردی با موفقیت یا عدم موفقیت ارائه می شود. سرویس را مثال بزنید: ورزشکار ایده ای از حرکت دارد. اجرای سرویس با عدم پویایی حرکات جزئی بدن مشخص می شود.

به دلیل عدم احساس حرکت نمی توان در حین اجرای حرکت تصحیح کرد. بنابراین اولویت بازخورد باید با مربی باشد. اگر در این مرحله خطاهای فنی حرکت وارد شود ، جبران تصحیحات بعدی بسیار دشوار است.

اگر حرکت مرتباً تکرار شود ، الگوهای حرکتی در ایجاد می شوند مخچه. این الگوها برای مقایسه هدف واقعی به کار می روند و ورزشکار را قادر می سازد تا در حین اجرای حرکت اصلاحاتی انجام دهد. بنابراین حرکت تثبیت شده و جنبه های مکانی ، زمانی و پویایی را برآورده می کند.

نقش مربی و رهبر تمرین با افزایش سطح مهارت با توجه به آموزش تکنیک ، بیشتر و بیشتر در پس زمینه فرو می رود. به این مرحله تثبیت هماهنگی خوب یا در دسترس بودن متغیر نیز گفته می شود. هماهنگی حرکت به یک سطح عملکردی رسیده است که تمام ویژگی های حرکتی مربوط به عملکرد به صورت بهینه ای هماهنگ شده اند. حرکات جزئی از نظر زمانی ، مکانی و پویا به گونه ای هماهنگ می شوند که خطاهای فنی به سختی از خارج قابل تشخیص هستند. اعمال شده در خدمت در تنیس، این بدان معنی است که حتی در صورت وجود متغیرهای آشفتگی خارجی مانند باد ، آفتاب یا پرتاب توپ ضعیف ، اعدام می تواند با درجه بالایی از ایمنی و دقت کامل شود.