رفلکس فلکسور انگشتی: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

La انگشت رفلکس فلکسور یک رفلکس ذاتی خم کننده انگشت است که در اثر ضربه به ناحیه کف دست فالانژهای دیستال انگشت میانی ایجاد می شود. اغراق در خم شدن رفلکس علامت دستگاه هرمی نامطمئن یا نشانه دیستونی اتونوم در نظر گرفته می شود. انجام آزمایش قطعی شامل تصویربرداری و تشخیص مایع مغزی نخاعی (CSF) است.

رفلکس خم کننده انگشت چیست؟

La انگشت رفلکس فلکسور یک رفلکس ذاتی خم کننده انگشت است که در اثر ضربه به ناحیه کف دست فالانژهای دیستال انگشت میانی ایجاد می شود. دست چندین عضله خم کننده دارد. دو مورد از این خم کننده ها عضله flexor digitorium profundus و عضله flexor digitorium superficialis است. اینها عمیق و سطحی است انگشت خم کننده ها به رفلکس عضلانی این خم کننده های انگشت رفلکس خم کننده انگشت گفته می شود. حرکت خم شدن رفلکس با ضربه به کف کف فالانگ انگشت میانی تحریک می شود و مربوط به خم شدن انگشت است. رفلکس ذاتی تک سیناپسی در قرن بیستم توسط متخصص اعصاب و روان آلمانی ارنست لو ترامنر کشف شد. اعصاب درگیر هستند نخاع بخش C7 و C8 ، و همچنین اعصاب متوسط ​​و اولنار. رفلکس خم کننده انگشت ، به خودی خود ، یک رفلکس فیزیولوژیکی ذاتی است. در مقابل ، وقتی رفلکس اغراق شده یا صرفاً یک طرفه باشد ، از آن به عنوان علامت Trömner با ارزش آسیب شناختی یاد می شود. برخلاف رفلکس Trömner ، علامت Trömner می تواند به عنوان نشانه ای از ضایعات دستگاه های هرمی (هر چند نامطمئن) ارزیابی شود و بنابراین با علامت ضعیف دستگاه هرمی مطابقت دارد. دستگاه های هرمی هستند نخاع تراکتهایی بین سلولهای عصبی حرکتی فوقانی و تحتانی هستند و یک مدار مهم برای کلیه فعالیتهای حرکتی ارادی و رفلکس هستند.

کارکرد و هدف

عضله ذاتی است واکنش رفلکس های محافظتی متصل به یک سیناپسی هستند که از عضلات اسکلتی در برابر افزایش بیش از حد محافظت می کنند. آنها با ضرب و شتم تاندون ها که در آن دوک های عضلانی عضلات مربوطه قرار دارند. دوک های عضلانی گیرنده های پیشگیری از بارداری هستند. آنها سویه ها را شناسایی کرده و این محرک های مکانیکی را به اطلاعات بیوالکتریک تبدیل می کنند. مرکز غیر انقباضی فیبر دوک عضله توسط رشته های عصبی حسی آوران احاطه شده است. این الیاف به عنوان الیاف Ia شناخته می شوند و باعث تحریک در قسمت مرکزی می شوند سیستم عصبی. هنگامی که یک عضله کشیده می شود ، کشش اسپیندل عضله همزمان اتفاق می افتد. الیاف Ia این محرک را به شکل an انجام می دهند پتانسیل عمل آن طرف ستون فقرات اعصاب در شاخ خلفی نخاع و تحریک را از طریق یک سیناپس در شاخ قدامی نخاع به اصطلاح α- موتورونورون منتقل کنید. این نورونهای حرکتی اطلاعات را به رشته های عضلانی اسکلتی در طول مسیرهای انتقال دهنده منتقل می کنند ، بنابراین عضله کشیده شده را منقبض می کنند. عضله flexor digitorum superficialis و عضله flexor digitorum profundus طبق این اصل در رفلکس خم کننده انگشت نقش دارند. عضله flexor digitorium superficialis لایه خم کننده میانی استخوان را تشکیل می دهد ساعد. به چهار قسمت تقسیم شده است تاندون ها در تونل کارپال ، که بلافاصله پس از وارد شدن به دو افسار مشخص تقسیم می شوند. عضله متشکل از سر عضلات caput humeroulnare و caput radiale است. از طرف دیگر عضله flexor digitorum profundus ، لایه عمقی خم کننده را روی آن تشکیل می دهد ساعد و مانند عضله flexor digitorum superficialis به چهار انتهای مختلف تقسیم می شود تاندون ها در تونل کارپال هر دو خم کننده توسط میانه و اولنار تأمین می شوند اعصاب. عصب مدیان یک عصب بازو مخلوط با قطعات حرکتی و حسی است. سرچشمه آن از حفره داخلی و جانبی در است شبکه بازویی و دارای بخشهای رشته ای از بخشهای C6 تا Th1 است. از طریق زخم داخلی ، عصب مدیان به طرف می دوید ساعد، جایی که بین عضلات flexor digitorum profundus و superficialisis به سمت ناحیه پایین می آید مچ دست. از نظر موتور ، علاوه بر قسمت اولنار ، عصب مدیان عضله flexor digitorum profundus و بسیاری از خم کننده های دیگر بازو را عصب می دهد. از طرف کف دست ، قسمت حساس عصب نیز تأمین کننده آن است پوست در بالای توپ انگشت شست و سطح پوست انگشت اشاره ، حلقه و انگشتان میانی قرار دارد. مختلط عصب اولنار همچنین حاوی قطعات الیافی از C8 و Th1 است. این موتور قسمت های اولنار خم کننده انگشت را عصب کشی می کند.

بیماری ها و شکایات

در صورت مطابقت کلینیک ، علائم دستگاه هرمی می تواند در هنگام معاینه استاندارد رفلکس ، به متخصص مغز و اعصاب سو an ظن آسیب هرمی را برساند. این سو initial ظن اولیه ممکن است وی را وادار به سفارش MRI با کنتراست کند حکومت. با این حال ، یک رفلکس خم کننده انگشتی اغراق شده صرفاً یک علامت دستگاه هرمی بسیار ضعیف است و در واقع نیازی به ضایعه دستگاه های هرمی ندارد. علائم دستگاه هرمی قوی تر شامل گروه بابینسکی است واکنش، که برای تشخیص آزمایشی مناسب از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در گذشته ، علامت Trömner به عنوان نشانه ای بدون شک از ضایعات اسپاستیک دستگاه های هرمی تعبیر می شد. در همین حال ، تا زمانی که هیچ نشانه دیگری از دستگاه هرمی وجود نداشته باشد و تصویر بالینی بیمار نیز متناسب با یک ضایعه هرمی نباشد ، اختلال عصبی به احتمال زیاد نماینده دیستونی رویشی است. هنگامی که بیش از حد تحریک پذیری مرکز وجود دارد ، دیستونی رویشی وجود دارد سیستم عصبی. عصبی ، بی قراری ، بیخوابی و تحریک پذیری یا سرگیجه تصویر را مشخص کنید. در این پدیده ، ناخودآگاه بدن خودکار تنظیم عملکرد مختار را انجام می دهد سیستم عصبی آشفته است دستگاه عصبی سمپاتیک و آنتاگونیست آن ، سیستم عصبی پاراسمپاتیک، دیگر هماهنگ کار نمی کنند. فشار ، شدید یا فشار می تواند این پدیده را ارتقا دهد. زندگی برخلاف ریتم های طبیعی مانند ریتم شبانه روز نیز می تواند به نفع دیستونی رویشی باشد. اگر علائم Trömner پس از یک معاینه با ضایعات هرمی همراه باشد ، ممکن است با فلج اسپاستیک یا شل ، ضعف عضلانی یا شکایات مشابه همراه باشد. بسته به محل دقیق ضایعه هرمی ، بیماری های عصبی مانند MS یا ALS ، سکته های مغزی ، انفارکتوس نخاع ، ضایعات فضا گیر یا ضربه به ساختارهای درگیر ممکن است دلایل احتمالی باشد. اطلاعات نهایی اغلب توسط تشخیص CSF علاوه بر MRI از آن ارائه می شود مغز و ستون فقرات