علائم مرزی: شناخت علائم معمولی

علائم مرزی: ناامن و تکانشی

مشکل در کنترل تکانه ها و احساسات از علائم مرزی مشخصه است. بیماران مرزی به سرعت حتی به چیزهای بی اهمیت دست می زنند و نزاع می کنند، به خصوص زمانی که از انجام تکانه های خود جلوگیری می کنند. طغیان خشم بخشی از زندگی روزمره آنهاست. پشت این رفتار انفجاری معمولاً شک و تردیدهای قوی به خود وجود دارد.

بیماران مرزی بدون در نظر گرفتن عواقب، تسلیم تکانه های خود می شوند. رفتار بیش از حد آنها به سرعت آنها را با دیگران درگیر می کند. تصور آنها از خود تا حد عدم اطمینان در مورد گرایش جنسی خود ناپایدار است. اکثر مبتلایان نیز در پیگیری یک هدف مورد نظر مشکل دارند زیرا برنامه های آنها دائما تغییر می کند.

علائم مرزی: طوفان های عاطفی

علائم مرزی: خودآزاری و اقدام به خودکشی

تنش درونی مداوم نوعی اختلال مرزی است. علائم تنش حتی می تواند به صورت لرزش ظاهر شود. حالت های تنش اغلب چندین بار در روز رخ می دهد. آنها به سرعت افزایش یافته و به آرامی فروکش می کنند. یک محرک همیشه برای بیماران قابل تشخیص نیست.

برای رفع این تنش در بدن، بسیاری از بیماران مرزی خود را بریده اند (اتوماتیک). آن‌ها از تیغ‌های تیغ، شیشه‌های شکسته و سایر اشیاء استفاده می‌کنند تا گاهی اوقات آسیب‌های خطرناکی را به خود وارد کنند. برخی نیز به اشکال دیگری از رفتارهای خود ویرانگر دست می زنند. به عنوان مثال، آنها الکل و مواد مخدر مصرف می کنند، از اختلالات خوردن رنج می برند، اتومبیل های مسابقه ای، ورزش های پرخطر یا رابطه جنسی پرخطر.

رفتارهای آسیب‌رسان به خود که برای افراد خارجی مانند اقدام به خودکشی به نظر می‌رسد، معمولاً تلاشی ناامیدانه از سوی کسانی است که تحت تأثیر قرار می‌گیرند تا حالات عاطفی عذاب‌آور خود را تحت کنترل درآورند.

اختلال مرزی: علائم پارانوئید یا تجزیه ای.

اقدامات خودآزاردهنده یا تهدیدآمیز نیز به بیماران کمک می کند تا راه خود را به واقعیت پیدا کنند. این به این دلیل است که بیماران مرزی اغلب علائم تجزیه را نشان می دهند. در تفکیک، ادراک مانند مسمومیت دارویی تغییر می کند. ممکن است از دست دادن حافظه کوتاه یا حتی اختلالات حرکتی وجود داشته باشد.

گسستگی مربوط به جدا شدن احساساتی است که مرزنشینان تجربه می کنند. اغلب ناشی از تجربیات آسیب زا در دوران کودکی است. وقتی کودک فرصت فرار از یک موقعیت آسیب زا را ندارد، اغلب از نظر عاطفی به جای دیگری می رود. این تفکیک‌ها در بیماران مرزی در مراحل بعدی زندگی نیز ظاهر می‌شوند، به‌ویژه زمانی که افکار و احساسات منفی رخ می‌دهند.

برخی از بیماران مرزی نیز مواردی را تجربه می‌کنند که به آن غیرواقعی شدن یا مسخ شخصیت می‌گویند. در غیرواقعی سازی، محیط عجیب و غیر واقعی تلقی می شود. در مسخ شخصیت، فرد آسیب دیده خود را بیگانه می داند. به نظر می رسد احساسات آنها از شخص خود جدا شده است.

علائم مرزی: تفکر سیاه و سفید

بنابراین ایجاد روابط پایدار یک مشکل بزرگ برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت بودرلاین است. علائم شامل ترس از نزدیکی به دیگران و ترس از تنها ماندن است. بنابراین رفتار افراد تحت تأثیر اغلب بین طرد شدن و چسبیدن شدید متناوب است.

علائم مرزی: احساس پوچی

علائم مرزی معمولی نیز احساس پوچی و کسالت است. این احساسات از یک سو به این واقعیت مربوط می شود که بیماران مرزی با هویت خود مشکل دارند. آنها مطمئن نیستند که چه کسی هستند و چه چیزی برای آنها خوب و بد است. در نتیجه، آنها اغلب فاقد خواسته ها و اهداف خود برای پیگیری و هدایت آنها در زندگی هستند.

از سوی دیگر، افراد آسیب دیده اغلب احساس تنهایی و رها شدن می کنند. روابط با افراد دیگر دشوار، ناپایدار است و به دلیل علائم مرزی معمولی به راحتی قطع می شود.