تأخیر: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

تأخیر مغز و اعصاب فاصله زمانی بین محرک و پاسخ محرک است. بنابراین از نظر طول با سرعت انتقال عصب برابر است. علاوه بر این ، تأخیر در پزشکی می تواند به معنای زمان بین تماس با یک عامل مضر و اولین علائم باشد. تاخیر عصب کشی در از بین بردن میل طولانی است.

دوره تأخیر چیست؟

تأخیر مغز و اعصاب فاصله زمانی بین محرک و پاسخ محرک است. بنابراین از نظر طول با سرعت انتقال عصب برابر است. فاصله زمانی بین درک محرک و پاسخ محرک را تأخیر می نامند. بنابراین تأخیر از یک طرف به ساختارهای عصبی مربوط به درک محرک و از سوی دیگر به نوع محرک مربوطه بستگی دارد. در عصب شناسی ، تأخیر به عنوان اصلی ترین مدت سرعت هدایت در است سیستم عصبی. با این حال ، در عمل بالینی ، اصطلاح تأخیر به ویژه با قرار گرفتن در معرض یک ارگانیسم در برابر مواد مضر مرتبط است. این مواد به اصطلاح مضر توسط بدن جذب می شوند. تماس با ماده مضر با یک فاصله بدون علامت بالینی همراه است. در این زمینه ، زمان تاخیر زمانی است که بین قرار گرفتن در معرض مواد مضر مانند اشعه ، مکانیکی قرار دارد فشار یا سم ، و اولین تظاهرات علائم. اگر عامل مضر عامل ماهیت میکروبیولوژیکی داشته باشد و از این رو مطابقت داشته باشد ، به عنوان مثال ، با باکتری، قارچ ، انگلی یا ویروس ها، به جای دوره تأخیر ، ما از یک دوره جوجه کشی صحبت می کنیم. تعریف عصبی مطابق با تعریف باریک تر است. تعریف مرتبط با خسارت فقط به معنای وسیع آن مربوط به یک دوره تاخیر واقعی است.

کارکرد و وظیفه

هر نوع تأخیر در نهایت تاخیر یا زمان واکنش است. به عنوان مثال ، برای عوامل مضر ، تأخیر شامل مدت زمانی است که برای پاسخ دادن به ارگانیسم لازم است. به همین معنا ، تأخیر عصبی مربوط به زمان واکنشی است که برای انتقال یک محرک به یک مجرای عصبی نیاز است. تأخیر عصبی نه تنها به نوع محرک بلکه به نوع رسانایی و سرعت انتقال کلیه ساختارهای عصبی درگیر در انتقال محرک به اندام مورد نظر بستگی دارد. در بیشتر موارد ، اعضای بدن عضلات هستند. سیستم عصبی شامل انواع مختلف رسانایی است که زمانها و ساختارهای انتقال آنها به طور ایده آل با پاسخ های محرک خاص مورد نظر مطابقت دارد. هر یک فیبر عصبی از یک عایق تشکیل شده است غلاف میلین و محتوای هدایت ولتاژ با توجه به قوانین الکترودینامیکی در هدایت انجام می شود. غشای عصبی به عنوان یک عایق ناقص است. الکترولیت مسیر عصبی مقاومت بالایی در مقایسه با ، به عنوان مثال ، مس رگها به همین دلیل ، افت ولتاژ سریعی در امتداد آن وجود دارد فیبر عصبی و تکانه های عصبی فقط در فواصل کوتاه قابل انتقال هستند. بنابراین ، یک تغییر اضافی در نفوذ پذیری یون توسط کانال های یونی وابسته به ولتاژ غشا آغاز می شود. سفر محرک ها در امتداد مسیرهای عصبی به سمت ارگان پاسخ ، مانند عضله ، زمان عبور یا تأخیر است. زمان تاخیر منوط به وابستگی به دما است. بنابراین سرعت هدایت عصبی تا 2 متر بر ثانیه در هر درجه سانتیگراد افزایش می یابد. علاوه بر این ، ضخامت رسانایی در تأخیر تأثیر دارد. به عنوان مثال آکسون های ضخیم ، محرک هایی با سرعت انتقال عصب بالاتر از آکسون های نازک را انتقال می دهند. عوامل دیگر در تأخیر مرتبط با عوامل مضر نقش دارند. بعنوان مثال ، علاوه بر نوع عامل مضر ، ساختار ایمنی شناختی فرد می تواند زمان تأخیر را تعیین کند.

بیماری ها و شکایات

تأخیر عصبی به عنوان یک بخش استاندارد از معاینات خاص مغز و اعصاب اندازه گیری می شود. اندازه گیری بر روی یک واحد انجام نمی شود فیبر عصبی، اما به مجموع پاسخهای فیبرهای یک عصب معین اشاره دارد. مورد خاص اندازه گیری مربوط به زمان هدایت موتور است. در پوست ولتاژهای عصبی قابل اندازه گیری سطحی ، بسیار کوچک و مستعد خطا هستند. بنابراین ، موتور اعصاب برای تعیین تأخیر تحریک می شوند و پزشک نتیجه می گیرد در حال اجرا توانایی پاسخ عضلانی و فاصله بین تحریک و حرکت عضله. به طور دقیق ، زمان بین محرک و پاسخ عضلانی نه تنها شامل تأخیر و همراه آن زمان هدایت عصبی ، بلکه همچنین زمان انتقال به گروه عضلانی مربوطه از طریق صفحات انتهایی حرکتی است. این زمان حدود 0.8 میلی ثانیه است. در نوع اندازه گیری توصیف شده ، باید زمان انتقال به عضلات را از زمان انتقال حرکتی تعیین شده کم کرد تا زمان تأخیر بدست آید. اگر تأخیر پاتولوژیک باشد و در نتیجه کند شود ، علت آن معمولاً از بین برداشته شدن انتقال دهنده است اعصاب. چنین مایع زدایی با بیماری عصبی ، آسیب عصبی مکانیکی یا مسمومیت همراه است. گفته می شود که میلین زدایی همیشه هنگامی اتفاق می افتد که میلین عایق اطراف فیبرهای عصبی منفرد تخریب شده باشد یا تظاهرات دژنراتیو را نشان دهد. در مرکز سیستم عصبی، علت از بین بردن مایعات از اعصاب می تواند به عنوان مثال ، یک بیماری خود ایمنی باشد اسکلروز متعدد. در این بیماری ، بدن است سیستم ایمنی بدن به اشتباه بافت عصبی سیستم عصبی مرکزی را خطری می بیند و با آن به بخشهای بافت عصبی مرکزی حمله می کند autoantibodies که باعث از بین بردن میلین می شود التهاب. بر خلاف سیستم عصبی مرکزی ، از نوسازی مجدد رشته های عصبی دمیلینه شده ممکن است به خوبی در سیستم عصبی محیطی رخ دهد. میلین زدایی در اعصاب محیطی تحت اصطلاح نوروپاتی انجام می شود. در بیشتر موارد ، چنین نوروپاتی هایی مربوط به بیماری های دیگر است و بنابراین فقط تظاهرات ثانویه یک بیماری اولیه خاص است. گاهی اوقات اغلب ، نوروپاتی ها و از بین بردن میلین عصب های محیطی همراه در زمینه دیابت یا پس از قرار گرفتن در معرض مواد عصبی. انجمن اخیر توضیح می دهد ، به عنوان مثال ، چرا نوروپاتی ها به طور مزمن به طور مکرر مشاهده می شوند الکلافراد وابسته