ترکیب بخشی از درک انسان است. از طریق فرایند ادراک ، افراد محرک های محیط خود را می گیرند. در کنار سایر توانایی های شناختی مشاهده ، تفسیر ، داوری و جمع بندی ، ترکیب بخشی از هوش متبلور و سیال است.
ترکیب چیست؟
ترکیب بخشی از درک انسان است. از طریق فرایند ادراک ، افراد محرک های محیط خود را می گیرند. ترکیب شامل توانایی ربط دادن واقعیت های مختلف به یکدیگر است. روند ادراکی افراد را قادر می سازد تا آگاهانه یا ناآگاهانه محرک های محیط ادراکی خود را گرفته و آنها را پردازش کنند. آنها برداشت ها ، موقعیت ها و واقعیت ها را مشاهده ، تفسیر ، قضاوت ، جمع بندی و ترکیب می کنند. این روند افراد را قادر می سازد تا در محیط خود جهت گیری کرده و با محیط اجتماعی خود ارتباط برقرار کرده و بر اساس آن واکنش نشان دهند. موهبت ترکیب ، همراه با توانایی های حسی که قبلاً ذکر شد ، متعلق به هوش متبلور و سیال است که مبتنی بر تمرین ، تخصص و تأثیر فرهنگی است. این پیش شرط بیان کلامی است ، یادگیری توانایی ، گسترش دانش و شایستگی اجتماعی.
کارکرد و وظیفه
هوش بلوری پیش شرط پردازش موفقیت آمیز برداشت های حسی و ارزش های تجربی است. سیستم لیمبیک، به عنوان قدیمی ترین قسمت انسان مغز، مسئول شکل گیری هوش است. محققان دریافته اند که ذهن در این روند نقشی جزئی دارد. مردم 99 درصد به برداشت های حسی و دانشی که قبلاً در انبار ذخیره شده است اعتماد می کنند مغز. فقط یک درصد دانش پردازش شده از خارج است. 80 درصد فرایندهای ادراکی ناخودآگاه صورت می گیرد ، 20 درصد از طریق سیستم عاطفی پردازش می شوند. نیمکره چپ از مغز مردم را قادر می سازد تا منطقی فکر کنند و برداشت های حسی را تجزیه و تحلیل کنند. به این ترتیب ، آنها می توانند واقعیت های مختلف را با یکدیگر مرتبط کنند و نتیجه گیری منطقی داشته باشند. این پردازش پیش نیاز حل مشکلات است. توانایی ترکیب نیز بخشی از هوش مایع است. در مقایسه با هوش بلوری ، آن مستقل از ارزشهای محیطی و تجربی است. این یک عملکرد ذهنی است که تعیین می کند فرد با چه سرعتی می تواند موقعیت ها و واقعیت ها را پردازش کند و به آنها برسد راه حل به مشکلات هوش مایع به طور قابل توجهی تحت تأثیر ژن ها است. هرچه شخص خلاق و باهوش تر باشد ، از ظرفیت ذهنی وی نیز گسترده تر است. این افراد واقعیتها را متفاوت و با قویتر از افراد باهوش کمتر درک می کنند. توانایی ترکیب برای رسیدن به راه حل یک مسئله به خلاقیت و تفکر تحلیلی و منطقی نیاز دارد. افرادی که به راحتی می توانند تلفیق کنند ، یعنی واقعیت ها را با یکدیگر مرتبط کنند ، کمتر قضاوت اشتباه می کنند و سو mis تفاهم می کنند. سیستم عاطفی و انگیزشی خود مغز ، محرک ها را کم و بیش ناخودآگاه یا آگاهانه درک می کند ، بسته به علاقه ، توجه ، حالت روحی و نگرش دارد. به عنوان مثال جرم شناسان باید حقایق را روزانه با یکدیگر مرتبط کنند. آنها شواهد و مدارک مستدل را با هم ترکیب می کنند تا آنها را در کنار هم قرار دهند تا یک تصویر کلی تشکیل دهند. از طریق این ترکیب است که مجرمان قادر به حل جرمی مانند قتل هستند. این ترکیبی از سرنخ های مختلف است که در نهایت آنها را به دنباله قاتل سوق می دهد. بازرسان پزشکی قانونی بخش تحقیقات پزشکی قانونی پلیس ردپای موجود در صحنه جنایت را بررسی می کنند و این سرنخ های منفرد را تا زمانی که قادر به بازسازی روند وقایع نباشند ، با یکدیگر ترکیب می کنند. با ترکیب و استفاده از تجهیزات موجود در آزمایشگاه پزشکی قانونی ، بازرسان پزشکی قانونی واقعیت های منفرد را در یک تصویر کلی جمع آوری می کنند که سپس پلیس و دادستانی عمومی می توانند از آن استفاده کنند.
بنابراین توانایی ترکیب نه تنها بر اساس ارزشهای تجربی و دانش تخصصی ، بلکه بر اساس مشاهدات و حقایق حاکم است.
بیماری ها و شکایات
از آنجا که کل سیستم ادراکی توسط نیمکره چپ مغز کنترل می شود ، افراد مبتلا به اختلالات ادراکی برای یافتن راه خود در محیط زندگی دچار مشکلات بزرگی می شوند. بسته به شدت اختلال ، فرد مبتلا اگر دیگر نتواند از خود مراقبت کند ، ممکن است به یک گیرنده مراقبت تبدیل شود. بیماری هایی که توانایی درک را تحت تأثیر قرار می دهند می توانند روانشناختی و فیزیولوژیکی باشند. اینها شامل بیماری هایی هستند که مستقیماً توانایی درک را تحت تأثیر قرار می دهند جنون, آلزایمر بیماری ، سکته ، روان پریشی ، روان رنجوری و افسردگی. بیماری های ثانویه ، از نظر فیزیولوژیکی و محدودیت هایی مانند قلب مشکلات ، بیماریهای مختلف ارگانها ، سردرد or خستگی می تواند توانایی درک را تحت تأثیر قرار دهد. یک بیمار با جنون از درک ضعیف رنج می برد ، او قادر به طبقه بندی ، پردازش ، قضاوت و تفسیر برداشت های حسی نیست. او قادر نیست که قطعات جداگانه را در یک زمینه معنادار قرار دهد. اختلالات شدید ادراکی باید با درمان های گسترده درمان شود معیارهای. بیماران مبتلا به ضربه به لطف پزشکی مدرن ، پیش آگهی خوبی برای بهبود دارند معیارهای، در حالی که جنون or آلزایمر بیماری غیرقابل درمان است و تنها با درمان کافی می توان روند بیماری را به تأخیر انداخت معیارهای. همه می توانند از طریق آموزش منظم مانند مغز ، هوش بلوری و مایعات خود را آموزش داده و افزایش دهند آهسته دویدن، خواندن ، و تست های هوش و ترکیبی. توانایی ترکیب یک زیرشاخه از کارایی فیزیولوژیکی مغز است ، که بیانگر سرعت سریع شخص در پردازش ورودی حسی و رسیدن به راه حل مشکل است. اگر افراد در طول زندگی به طور منظم به رشد ادامه دهند ، این کارآیی می تواند تا پیری نیز ادامه یابد یادگیری چیزهای جدید و هوشیاری ذهنی. بنابراین ، کسانی که تحریک ذهنی به دست می آورند با موفقیت روی هوش بلوری و سیال خود سرمایه گذاری می کنند.
