شبکیه چشم: ساختار ، عملکرد و بیماری ها

شبکیه در پشت دیواره داخلی چشم قرار دارد و در ایجاد اطلاعات تصویری برای چشم نقش مهمی دارد مغز. سن ، بیماری و اختلالات مادرزادی می تواند از بسیاری جهات مانع عملکرد شبکیه چشم شود که ساختاری پیچیده دارد. تعداد زیادی از روشهای درمانی موفق وجود دارد.

شبکیه چیست؟

تصویر شماتیک نشان دهنده آناتومی و ساختار چشم با جداشدگی شبکیه. برای بزرگنمایی کلیک کنید. شبکیه یک لایه حساس به نور در دیواره داخلی چشم است. نوری که از طریق آن به چشم وارد می شود شاگرد و ضربه زدن به شبکیه محیط خارجی بر روی آن. بنابراین ، شبکیه شباهت زیادی به فیلم در یک دوربین ثابت دارد. بروز نور مواد شیمیایی را تحریک می کند و اعصاب. سپس این تکانه های عصبی به مغز به عنوان اطلاعات از طریق عصب باصره. در رشد جنینی ، شبکیه از خارج تشکیل می شود مغز همراه با عصب باصره، بنابراین به عنوان بخشی از مرکز دیده می شود سیستم عصبی و بافت مغزی است. شبکیه تنها قسمت مرکزی است سیستم عصبی که می تواند غیر وارون تلقی شود. شبکیه متشکل از بافتی از چندین لایه است که دارای لایه های زیادی از سلول های عصبی است که توسط آنها متصل می شود سیناپس. تنها نورون هایی که مستقیماً در معرض نور قرار می گیرند گیرنده های نوری نامیده می شوند و از میله ها و مخروط هایی که تعیین می شوند تشکیل شده اند.

آناتومی و ساختار

شبکیه از 10 لایه مجزا تشکیل شده است. این موارد (از بدن شیشه ای چشم تا عصب بینایی ذکر شده است):

غشای محدود کننده داخلی ، فیبر عصبی لایه ، گانگلیون لایه سلولی ، لایه plexiform داخلی ، لایه دانه ای داخلی ، لایه plexiform خارجی ، غشای محدود کننده خارجی ، بخش داخلی ، بخش خارجی ، رنگدانه شبکیه اپیتلیوم. این لایه ها را می توان در چهار مرحله اساسی تجزیه کرد: تصور نوری ، انتقال به سلولهای دو قطبی ، انتقال به گانگلیون سلولها (که گیرنده های نوری نیز دارند) ، سلولهای گانگلیونی حساس به نور و انتقال به عصب باصره. در هر سطح سیناپسی نیز ارتباطاتی بین سلولهای افقی و سلولهای آماکرین وجود دارد. عصب بینایی طناب عصبی مرکزی بسیاری از افراد است گانگلیون آکسونهای سلولی ، در وهله اول جسم جنسیلاتوم laterale را به پیشانی.

عملکرد و وظایف

یک تصویر با تحریک مخروط ها و میله های داخل شبکیه تولید می شود. مخروط ها به نور روز روشن پاسخ می دهند و رنگ با وضوح بالا را در طول روز منتقل می کنند. این میله ها حتی به نور کمتری نیز پاسخ می دهند و مسئولیت خطوط کلی تک رنگ را بر عهده دارند. در بیشتر شرایط نوری ، تعامل مخروط ها و میله ها مورد نیاز است. واکنش مخروط ها به امواج مختلف نور را حساسیت طیفی آنها می نامند. به زیر گروه تقسیم می شود. اگر یکی از این زیرگروه ها به درستی واکنش نشان ندهد ، منجر به مشکلات چشمی متعددی مانند رنگ می شود کوری. ذرات نور (فوتون ها) به لایه خارجی شبکیه برخورد می کنند و یک مخروط یا میله را فعال می کنند. درون مخروط ها و میله ها یک دسته آرایه ای از غشاهای بینایی وجود دارد که به نوبه خود حاوی رنگدانه بینایی رودوپسین است. رودوپسین ترانسداوین را تحریک می کند ، پروتئینی که به نوبه خود آنزیمی را تجزیه می کند که به حلقوی گوانوزین مونوفسفات تجزیه می شود. این GMP به غشای بعدی منتقل می شود. هنگامی که نور روی میله ها می افتد ، این فرآیند با تحریک میله های فعال شده ، اطلاعات موج قرمز و سبز را به طور موثر تراز می کند و نسبت آن را به عصب بینایی منتقل می کند. آنچه دقیقاً برای این اطلاعات پس از انتقال اتفاق می افتد هنوز مبهم است.

بیماری ها و اختلالات

انواع اختلالات مادرزادی یا بیماری های در حال توسعه وجود دارد که می تواند شبکیه چشم را تحت تأثیر قرار دهد. این شامل:

رتینوپاتی پیگمنتوزا: گروهی از نقایص مادرزادی بینایی که باعث شب می شود کوری. دژنراسیون ماکولا: به گروهی از اختلالات اشاره دارد که منجر به وخامت قطعه ای قسمت مرکزی بینایی می شود. دیستروفی میله مخروطی: اختلالی است که در طی آن مخروط ها شروع به از دست دادن عملکرد خود می کنند و سپس به آرامی به میله ها گسترش می یابند. جداشدگی شبکیه: این می تواند دلایل زیادی داشته باشد و قبل از جبران ناپذیری آسیب دید باید سریعاً درمان شود. فشار خون بالا یا رتینوپاتی دیابتی: هر دو فشار خون و دیابت می تواند باعث اختلال در خون عرضه به شبکیه چشم. این عملکرد را کاهش می دهد و منجر به بینایی ضعیف تر می شود.رتینوبلاستوم: این یک تومور بدخیم در شبکیه است که در صورت عدم درمان ، نه تنها منجر به کاهش بینایی بلکه منجر به مرگ می شود. با این وجود احتمال بهبود با درمان بسیار خوب است.