به یاد داشته باشید: عملکرد ، وظایف ، نقش و بیماری ها

در طول زندگی ، انسانها ناگزیر از یک مقدار اتفاقات و تجربیات بی شماری می گذرند. حافظه از این تجربیات همان چیزی است که باعث ایجاد فرد می شود و او را در زندگی بعدی شکل می دهد. بنابراین ، یادآوری به طور قابل توجهی در تحولات و تغییرات - آگاهانه یا ناخودآگاه - نقش دارد.

یادآوری چیست؟

La حافظه از تجارب متنوع یک شخص را تشکیل می دهد و در زندگی بعدی او را شکل می دهد. بنابراین ، یادآوری به طور قابل توجهی در تحولات و تغییرات نقش دارد. اشتباهاتی وجود دارد که باید از آنها آموخت. حافظه و به خاطر سپردن مشترکاً مسئول این امر هستند. این اصطلاح به ذخیره سازی و بازیابی وقایع گذشته اشاره دارد. این موارد به تجربیات (قسمت ها) و دانش در مورد این تجربیات (وقایع) تقسیم می شوند. یادآوری می تواند فعال یا منفعل باشد. یادآوری فعال زمانی اتفاق می افتد که فرد آگاهانه سعی کند چیزی را که در گذشته اتفاق افتاده به یاد بیاورد. دلایل این امر می تواند متفاوت باشد ، اما غالباً مربوط به روایت هایی درباره گذشته یا جمع بندی مجدد آنچه اتفاق افتاده است. از طرف دیگر ، حافظه منفعل و خود به خود به صورت تصادفی رخ می دهد. این ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که اتصالات خاصی در مغز توسط انجمن ها ایجاد می شود ، شرایط مشابه دوباره بوجود می آیند ، یا یک احساس خاص به طور مکرر برانگیخته می شود. خاطرات کاملا ذهنی و قابل کنترل هستند. آنها با ارزیابی و ارزیابی تجارب دست به دست می شوند. برخی نقاط لنگر در حافظه باقی می مانند ، مواردی که مهم به نظر می رسند و احساسات را تحریک می کنند. فجایع ، حوادث جهانی و حوادث خصوصی که از نظر احساسی لمس می شوند یا برای مدت طولانی فعال باقی می مانند ، در حافظه طولانی مدت ذخیره می شوند. علاوه بر این ، آنچه فرد ذخیره می کند به وضعیت روحی فعلی وی و اینکه چه چیزی بستگی دارد بستگی دارد مغز غیر مهم را انتخاب و در نظر می گیرد.

کارکرد و وظیفه

خاطرات ثابت نیستند ، اما قابل تغییر هستند. بنابراین ، بیش از هر چیز ، آنها یک کارکرد مهم اجتماعی را انجام می دهند. در همزیستی اجتماعی و زندگی روزمره ، همیشه مهم نیست که واقعاً چه اتفاقی افتاده است: مکالمات درباره گذشته و تأثیر متقابل خاطرات اغلب تعامل اجتماعی و در نتیجه دوستی و آشنایی را شکل می دهد. علاوه بر این ، یادآوری نقش مهمی در بزرگ شدن دارد. اگر شخصی اشتباهاتی مرتکب شود که او را سنگین کند یا عواقب ناخوشایندی را در پی داشته باشد ، آنها را به خاطر می آورد. این حافظه به ناچار احساس منفی ایجاد می کند و در بهترین حالت ، مانع از تکرار مجدد همان اشتباهات می شود. بنابراین ، حافظه یک جز component اساسی از است یادگیری روند. به خاطر سپردن ، تجربیات و اتفاقات باعث می شود فرد همان چیزی باشد که هست. گذشته تعیین می کند که یک شخص در حال حاضر چگونه باشد ، چه تجربه هایی داشته و چگونه با آنها برخورد کرده است. علاوه بر این ، این حافظه است که تعامل با افراد دیگر را ممکن می کند. اگر مغز بلافاصله آنچه را که تجربه شده حذف می شود ، مردم قادر به یادآوری افراد نخواهند بود. و این نه تنها در مورد مردم ، بلکه در مورد همه چیزهایی است که به نظر می رسد در زندگی روزمره طبیعی تلقی می شود: خاطره مکان ها ، سفرها ، آپارتمان شخصی ، رویدادها ، جلسات - درست تا جایی که یخچال در آن قرار دارد. بدون خاطره ، مردم حتی نمی توانند به یاد بیاورند که یخچال برای چیست. به طور خلاصه ، تقریباً هیچ موجود زنده ای بدون خاطره زنده نیست. دامنه ظرفیت حافظه از موجود زنده به موجود زنده متفاوت است. با این وجود ، هیچ کس قادر نخواهد بود هر آنچه را که تجربه کرده است به خاطر بسپارد ، زیرا مغز همچنین از ظرفیت ذخیره سازی محدودی برخوردار است. چیزهای بی اهمیت با گذشت سالها فراموش می شوند تا جایی برای خاطرات جدید ایجاد کنند.

بیماری ها و بیماری ها

عوامل مختلفی وجود دارد که در به خاطر سپردن تأثیر می گذارد. وضعیت عاطفی کنونی فرد در زمان وقوع رویداد یا ثبت وقایع ، اغلب مسئول این امر است. حافظه ها به صورت چندرسانه ای ذخیره می شوند. این بدان معنی است که آنها به صورت تصویر یا فیلم در حافظه فرد اجرا می شوند. اما بوها ، احساسات و رنگ ها نیز ذخیره می شوند. حافظه بلند مدت (حافظه اپیزودیک) اطلاعات را فشرده می کند. برای دسترسی به آن ، مغز باید اطلاعات را دوباره پردازش کند. در این پردازش مجدد ، دوره زمانی که بین لحظه واقعه و خاطره قرار دارد ، نقش اصلی را بازی می کند. در این میان ، عوامل مختلف صحت نسبی تجربه را مخدوش می کنند. علاوه بر این ، ممکن است از وقایع مختلف که به طور متفاوتی تجربه شده اند اما احساسات مشابهی برانگیخته اند ، سازگاری (جذب) داشته باشد. برداشت مشابه منجر به این واقعیت می شود که بعداً دیگر نمی توان آنها را جدا از یکدیگر درک کرد. حافظه مختل شده ، به عنوان مثال توسط الکل یا مصرف مواد مخدر. به همین ترتیب ، خاطرات ایجاد شده در طول خواب هیپنوتیزم قابل اعتماد نیستند همین مورد در مورد خاطرات از نوزادی صدق می کند ، زیرا ادراک تا سه سالگی متفاوت است.


یک حافظه به ویژه هنگامی که با احساسات شدید همراه باشد بسیار مهم است. با گذشت سال ها ، احساسات می توانند جمع شوند و تغییر کنند. این امر نه تنها در زمان وقوع رویداد به ضبط احتمالاً تحریف شده قبلی منجر می شود ، بلکه در آینده به حافظه ای حتی آشفته تر منجر می شود. با این حال ، بیماری های مختلف همچنین می توانند حافظه را تحت تأثیر قرار دهند. به عنوان مثال ، علائم کمبود و فشار یک دلیل مکرر برای از بین رفتن حافظه هستند. علاوه بر بیماری هایی مانند جنون، که اساساً بر حافظه ، تصادفات تأثیر می گذارد ضربه مغزی مغزی یا سکته مغزی نیز می تواند دلایلی برای از بین رفتن یا فراموشی. این امر تقریباً در مورد تمام بیماریهایی که مغز را تحت تأثیر قرار می دهند نیز اعمال می شود. زوج مننژیت می تواند باعث از دست دادن حافظه. در شرایطی که فراموشی، پزشکان بین درجات مختلف شدت تفاوت قائل می شوند. اغلب از دست دادن حافظه فقط کوتاه مدت است اما گاهی جبران ناپذیر است. در این حالت نمی توان خاطرات را بازیابی کرد.